سریال خواهران و برادران قسمت ۲۲۶

احمد از عمر تشکر می‌کند و می‌گوید یاسمین به لطف تو زنده است. عمر می‌گوید بخواهیم قبول کنیم یا نه یاسمین خواهر من است. سرپ که این صحبت‌ها را می‌شنود با حالتی عصبی می‌گوید این چه فیلیمی است که دارید بازی می‌کنید. احمد به عمر می‌گوید همه‌ی ما برای پذیرفتن این موضوع به زمان نیاز داریم. عمر به احمد می‌گوید حتما با یاسمین صحبت کنید، به نظر می‌رسد مشکلی داشته باشد. دکتر هم به شوال و سرپ می‌گوید یاسمن باید استراحت کند، بعد از بخش روانشناسی مورد نظر قرار می‌گیرد.
شوال با یاسمین صحبت می‌کند و می‌گوید اصلا دوست نداشته این اتفاق‌ها برای مادر بزرگ و او بیوفتد. چون عصبی بوده این حرف‌ها را زده و معذرت خواهی می‌کند. همینطور شوال می‌گوید اگر یاسمین بخواهد همه چیز را به احمد می‌گوید. در همین زمان احمد می‌آید و شوال می‌خواهد قضیه‌ی مادر بزرگ را به او بگوید که یاسمین بحث را منحرف می‌کند.
دوروک هرچقدر با آسیه تماس می‌گیرد، آسیه جواب نمی‌دهد. نباهت از او می‌پرسد چه شده؟ دوروک می‌گوید می‌گوید هیچی نشده است، خوشحال نشو دعوا نکردیم، آسیه کار دارد. همکار آسیه از او می‌پرسد حالش خوب است؟ انگار گرفته است. آسیه می‌گوید خوبم. رئیس آسیه به او می‌گوید این هفته خیلی خوب و بدون مشکل کار کرده است به همین خاطر او را در جایگاه اتوکشی می‌گذارد. همکارش هم از این بابت خوشحال می‌شود و می‌گوید حتما به حقوقت اضافه می‌شود.
آسیه به خانه می‌رود و از اتفاقی که برای یاسمین افتاده بود خبردار می‌شود بعد هم عمر درباره‌ی واکنش احمد به او می‌گوید. در همین هنگام تولگا و لیلا به خانه‌ی آنها می‌آیند. تولگا می‌گوید ما از پدر جدا شدیم و جای دیگری برای رفتن نداشتیم، پولمان هم کم است. عمر و آسیه هم از آنها دعوت می‌کنند بنشینند.
در خانه سرپ سرد برخورد می‌کند و احمد دلیلش را می‌پرسد، سرپ می‌گوید می‌توانستی عمر را بغل نکند و بگوید پسرم. یاسمین هم می‌توانست به جای عمر به اتاق بغل که من هستم بیاید. بعد هم به اتاقش می‌رود.
در خانه‌ی عمر بچه‌ها دور هم جمع شده‌اند که پدر تولگا دائما با بچه‌ها تماس می‌گیرد. آنها هم تصمیم می‌گیرند موبایل‌هایشان را خاموش کنند. دختر‌ها درخانه‌ی شنگول می‌خوابند و پسرها در خانه‌ی عمر. لیلا از حضور آیبیکه و آسیه تشکر می‌کند. آسیه و لیلا درباره‌ی برادرهایشان حرف می‌زنند که حضور برادرشان زندگی را برایشان راحت‌تر کرده است. آیبیکه از آسیه می‌پرسد اگر یاسمین به عمر بگوید داداش حسادت می‌کنی؟ آسیه می‌گوید نمی‌داتم، حتما حسادت می‌کنم. آیبیکه و لیلا می‌گویند یاسمین هرچقدر هم ادعا کند بازهم خواهرهای اصلی عمر تو و امل هستید.
پسرها هم با هم گپ می‌زنند و درباره‌ی پدرهایشان صحبت می‌کنند که هر سه پدرهای عجیبی دارند. اورهان که دو زن دارد، احمد که عجیب است و تورهان هم خشن.

بیشتر ببینید:

باقر پرهام درگذشت

مه 29, 2023

سریال خواهران و برادران قسمت ۲۳۰

مه 29, 2023 قبلی بعدی

مرتبط

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: پیام تسلیت داوری اردکانی برای درگذشت دکتر باقر پرهام