سناریوی آندلسی انحطاط

نگاهی به مظاهر تمدنی مسلمانان در آندلس
برای درک ابعاد و مظاهر تمدنی مسلمانان در آندلس، مروری اجمالی درخصوص برخی از زمینه‌های پیشرفت و توسعه این تمدن ۸۰۰ ساله داریم. تاملی کوتاه در تاریخ تا مشخص شود که پس از پایه‌گذاری و بسط آن دوران طلایی، سقوطی چنان دهشتناک ریشه در چه رفتارهای نادرست و غفلت‌هایی داشته است.

دگرگونى فرهنگى
بى‏تردید مهم‌‏ترین خدمت فرهنگ اسلام به جامعه‏ عقب‌مانده‏ اروپا به‌ویژه آندلس، اصلاح ساختار فرهنگى جامعه‏‌ آندلس بود، چراکه مسلمانان از اسپانیاى بی‌سواد، بى‏فرهنگ و غیرمتمدن آن روز، جامعه‌‏اى علم دوست، دانشمند پرور و متمدن ساختند. گوستا ولوبون در کتاب تمدن اسلام و عرب خود در این زمینه می‌‏نویسد: مسلمانان در طول چند قرن، کشور آندلس را از نظر علمى و مالى به کلى منقلب نموده و آن را تاج افتخارى بر سر اروپا قرار داده بودند و این انقلاب نه در مسائل علمى و مالى، بلکه در اخلاق نیز بوده است. سلوک آنان با اقوام مغلوبه آن قدر ملایم بود که غیرمسلمانان اجازه داشتند براى خود مجالس مذهبى تشکیل دهند. در همان دوران بود که جنبش‏‌هاى علمى‌ ـ فرهنگى به اوج خود رسیدند و فقط در قرطبه به مدت یک سال بیش از ۱۵هزار جلد کتاب به نگارش درآمد و با انتقال صنعت کاغذ از بغداد به آندلس، تعداد کتاب‏ها افزایش یافت و ۷۰کتابخانه‏ عمومى تأسیس شد. در قرطبه که پایتخت آندلس بود بر اثر پیشرفت علمى - فرهنگى، دانشمندان به اختراعاتى نیز دست زدند. ازجمله «ابن فرناس قرطبی» در قرن ۹میلادى، دوربین و ساعت زنگ‏دار را اختراع کرد. مراکز علمى اروپا تا قرن‏‌ها از آثار علمى مسلمانان که به لاتین برگردانده بودند، بهره می‌‏بردند. مهم‏ترین این آثار ترجمه شده «دایره‌المعارف پزشکى التصریف» است که ابوالقاسم زهراوى ــ پزشک عبدالرحمن سوم ــ آن را در سه جلد درباره‏ جراحت‏ها نوشته بود. برترى فرهنگى مسلمانان بر جامعه‏ آندلس به حدى زیاد بود که «رامون بیدال» به نقل از نامه‏ منظوم «هوراسیوس» می‌گوید: اگر چه مسیحیان کاستیل و نرومان‌‏ها توانستند مسلمانان را در قرن یازدهم میلادى در اسپانیا و سیسیل شکست دهند، ولى همگى به نوبه‏ خود در‌برابر برترى فرهنگى مسلمانان تسلیم شدند و هنوز مدت زیادى از این جنگ نگذشته بود که علوم و فنون سرزمین‏‌هاى اسلامى، فاتحان خود را به اعجاب واداشت. فقط در کتابخانه بیت‌الحکمه‏ بغداد چهار میلیون جلد کتاب موجود بود و در اسپانیا سالانه ۸۰ هزار جلد کتاب گردآورى یا نوشته می‌‏شد. گروه‏‌هاى دانشجویى از انگلستان و فرانسه و کشورهاى دیگر اروپایى به قصد آموزش‌‏هاى علمى به سوى مراکز علمى مسلمانان رهسپار می‌شدند. تأثیر تمدن اسلامى تا بدان جا بود که روى در کلیساى«سن پیر» رم شعارهاى اسلامى «لااله الا‌ا...» و «محمد رسول‏‌ا...» نوشته شده بود. مسلمانان در پزشکى چنان پیشرفت کرده بودند که دشمن آنان سانچو - پادشاه لیون - در سال ۳۴۸ ه.ق براى درمان بیمارى سخت خود نزد پزشکان مسلمان در قرطبه رفت و بهبودى یافت. آنان ماهرانه کارهاى خطیرى چون جراحى چشم را با استفاده از سوزن‏‌هاى ریز و باریک انجام مى‏دادند.

پیشرفت‌های اقتصادى
گفته شد که وضعیت اقتصادى آندلس، پیش از ورود مسلمانان به آنجا بسیار آشفته و نابسامان بود. کشاورزان و صنعتگران و پیشه‌وران روزبه‌روز وامانده‌‏تر می‌شدند. با ورود اسلام به آندلس، اقتصاد این کشور به طرز بی‌‏سابقه‌‏اى رو به شکوفاشدن نهاد و در مدت کوتاهى مراحل پیشرفت را طى کرد و طولى نکشید که شکوفایى اقتصادى آندلس زبانزد خاص و عام گردید. در اینجا پیشرفت اقتصادى آندلس پس از ورود اسلام را در چهار زمینه‏ کشاورزى، صنعت، تجارت و شهرسازى بررسى می‌کنیم.

توسعه کشاورزى
تقریبا کشاورزى آندلس در همه جا دیمى بود؛ چرا که در فلات مرکزى این تنها نوع ممکن کشاورزى بود. ولى در بخش جنوبى این سرزمین، یعنى آندلس آبیارى ممکن بود. آبیارى اختراع عرب‏‌ها نبود، ولى آنان روش‌‏هاى جدید را اختراع و از این طریق بسیارى از زمین‏‌هاى بایر را آباد کردند. مسلمانان برنج، نیشکر و پنبه را به کشاورزى اسپانیا افزودند و حتى گل‌‏هایى مثل یاسمن و یاس را از مشرق‌زمین به آندلس بردند و کشاورزى آنجا را رونق بخشیدند. بنابراین با روش‏‌هاى پیشرفته‏ مسلمانان در کشاورزى و آبیارى آنجا، علاوه بر رفع کمبودها، تولید کشاورزى به اندازه‌‏اى رسید که مقدارى از محصول نیز به خارج از کشور‌ صادر می‌‏شد.

دستاوردهای فراوان صنعتی
پیشرفت علمى مسلمانان در آندلس، دستاوردهاى صنعتى فراوانى نصیب مسلمانان کرد که یکى از آنها گسترش صنعت کاغذسازى است. با توجه به این که جامعه مسلمانان آندلس به علم، کتاب و کتابخانه اهمیت بسیارى مى‏داد، لذا نیاز شدیدى به کاغذ داشتند ولى اروپاى آن روز، چیزى از فن کاغذسازى نمی‌‏دانست. از این‌‏رو مسلمانان آندلس براى جبران کمبود کاغذ، کارخانه‏‌هاى کاغذسازى را در چندین شهر از‌جمله «شاطبه» ایجاد کردند. کشتی‌‏سازى از دیگر نمودهاى پیشرفت صنعتى در آندلس بود. مسلمانان آندلس براى مقابله با دشمنانى که از راه دریا به آنها حمله می‌کردند و براى صدور کالاهاى تولیدى خود به خارج به صنعت کشتی‌‏سازى روى آوردند. نخستین برنامه‏ منظم کشتی‌‏سازى در آندلس، به همت عبدالرحمن اول (۱۷۲ـ ۱۳۸ه.ق) در پایان حکومتش تصویب شد و در شهرهاى طرکونه، قرطاجنه و اشبیلیه بندرهاى کشتی‌‏سازى بنا گردید. این صنعت با تأسیس «دارالصناعه‌» در شهر اشبیلیه، به دستور عبدالرحمن دوم ادامه یافت و در زمان عبدالرحمن سوم به اوج خود رسید. به دستور وى صنعت کشتی‌سازى گسترش یافت و این صنعت در شهرهاى طرطوشه نیز راه‏‌اندازى شد. صنعت نساجى نیز رشد چشمگیرى یافت و کارخانه‏‌هاى بسیارى در این راستا پدید آمد تاجایى که تنها در شهر طلیطله، ۵۰ کارخانه‏ پارچه‏بافى وجود داشت و تعدادى از این‌ها مخصوص بافتن پارچه‏‌هاى ابریشمى بود و حدود ۴۰ هزار کارگر در این کارخانه‏‌ها مشغول به کار بودند. تولید پارچه‌‏هاى حریر، پنبه‏‌اى، پشمى و قلاب‌دوزى شده، فرش، انواع پتو و پوستین‌‏هاى تهیه شده از پوست سمور به حدى رسید که علاوه بر بازار داخلى، به کشورهاى اروپایى، آفریقایى و آسیایى نیز صادر می‌شد. همچنین مسلمانان آندلس در استفاده از معدن نیز به موفقیت‏‌هاى ارزشمندى رسیدند. آنان طلا را از ماسه و شن رودخانه‏‌هاى لارده، شقر و تاجه به‌دست می‌‏آوردند. نقره را از معدن‏‌هاى مرسیه، حمّه، قرطبه و باجه و آهن را از شمال وادى‌الکبیرـ در منطقه‏‌اى میان قرطبه و اشبیلیه ـ استخراج‌ و از دامنه‏ کوه‏‌هاى برانس و از أبال در نزدیکى قرطبه، جیوه تهیه می‌‏کردند. همچنین مس را از معادن اشکونیه در نزدیکى لشبونه، سرب را از معدن‌‏هاى قبره، نمک را از معادن سرقسطه و سنگ مرمر را از کوه‏‌هاى مورنیا استخراج می‌کردند. همه‏ اینها نشان پیشرفتى بنیادین در صنعت و معدن بود.

گسترش تجارت
با رشد و گسترش اقتصادى آندلس آن روز، بازرگانى و تجارت خارجى آندلس رونق زیادى یافت و کالاهایى مانند اسلحه، ورق آهن، ظرف‏‌هاى چینى، مُذَهَّب و سفالین، کاشی‌‏هاى رنگارنگ، فرش، انواع پتو، انواع منسوجات و شکر از همه‏ شهرها به بندرهاى تجارى اشبیلیه، مالاگا، دینیا، بلنسیه و المریه آورده می‌شد و از این بندرها با کشتی‌‏هاى تجارى به کشورهاى اروپایى، آفریقایى و آسیایى تا هند و حتى چین حمل و سود سرشارى از این راه نصیب تولید‌کنندگان داخلى، گردانندگان سیستم حمل ونقل و تاجران مى‌شد و روزبه روز بر آبادانى آندلس می‌‏افزود. در آن دوره سراهایى براى تاجران در حال سفر در شهرها وجود داشت که امکان آرامش و نگهدارى کالاهاى آن‏ها را فراهم می‌کرد.

توسعه و پیشرفت در شهرسازى
به نظر می‌‏رسد خدمت ویژه‏ اسلام در زمینه‏ شهرسازى، یکى از جلوه‌‏هاى بارز نهضت سازندگی و عمران مسلمانان در آندلس بود. در قرن ششم میلادى و در دوران حکومت ویزیگوت‏‌ها زندگى شهرى دچار رکود شده بود و طبقه‌‏اى از مالکان بزرگ پیدا شده بودند که بیش‏ترین قدرت و نفوذ کشور در دست آنها بود. ورود اعراب‏ به اسپانیا با تجربه‏ وسیعى که در اداره‏ شهرها و امور مدنى در شرق داشتند، زندگى شهرى را دگرگون کرد. مسلمانان با سنگ‌فرش کردن خیابان‏‌هاى قُرطُبه و نصب و روشن کردن چراغ در دو طرف خیابان‏‌هاى آن، شهرى رؤیایى را در اروپا به نمایش گذاشتند. دروازه‏‌هاى شهر با خیابان‏‌هاى بزرگى به یکدیگر متصل می‌شد. در داخل و خارج شهر قرطبه، پارک‏‌ها و باغ‏‌هاى وسیعى با نام «الشریعه» براى تفریح ساخته شده بود و در کنار آن جایگاهى به نام «مصلى» جهت برگزارى نماز عید در نظر گرفته بودند. آب نوشیدنى شهر قرطبه از کوه‏‌هاى اطراف فراهم مى‏شد که با لوله‏‌هایى سربى به شهر می‌رسید و در محله‏‌ها تقسیم می‌‏گردید. مخزن‌‏هاى آب از مرمر یونانى و ورق‏‌هاى برنجى و گاه از طلا و نقره ساخته می‌شد که آب را از طریق لوله به این مخزن‏‌ها می‌‏رساند. وسط مخزن بزرگ شهر، مجسمه‏ شیرى بود که با ورق طلا پوشیده شده بود در حالى که آب از دهانش ریزش می‌کرد و در کنار آن، مجسمه‏ انسان غول پیکرى بود که بر روى شیر، آب می‌ریخت. «جان درایپر» در کتاب تاریخ پیشرفت فکر در اروپا می‌نویسد: هفتصد سال بعد از ـ تاریخى که قرطبه چنین شکوهى داشت ـ حتى یک چراغ در راه‏‌هاى عمومى لندن و پاریس وجود نداشت و قرن‌‏ها پس از این تاریخ، افراد پیاده در شهر لندن و پاریس، در روزهاى بارانى تا قوزک پا در گل فرو مى‌‏رفتند.‌ آن‏چه گفتیم تنها گوشه‌‏اى از خدمات بی‌مانند مسلمانان در سرزمین آندلس بود و آثار معمارى به جا مانده از دوران حکومت اسلامى در آندلس، از‌جمله مسجد قرطبه یا مسجد کلیسای کوردوبای‌(فعلی) سند انکارناپذیرى بر نقش مسلمانان است.

[محمدحسین رجبی دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام معتقد است:...سیر صعودی تمدن اسلامی شروع شده و تمام دشمنی‌های غرب و سنگ‌اندازی‌های آنان به همین دلیل است. چون آنها روی تمدن ما کار کرده‌اند و می‌دانند وقتی مسلمانان در حاکمیت فاسد امویان ـ در آندلس ـ توانستند چنان تمدنی را ایجاد کنند، در پرتو حکومت ولایت قطعا می‌توانند جهش‌های عظیم داشته باشند و این فاصله را به سرعت طی کنند و این دشمنی‌ها همه از اینجا ناشی می‌شود که می‌خواهند نگذارند جمهوری اسلامی آن تمدن عظیم را احیا کند.]

تمدن آندلس، عامل هراس مسیحیان
مظاهر تمدنی مسلمین و تاثیر آن در فرهنگ غرب به ویژه اسپانیا آن چنان بوده که حتی نسل‌کشی و بیرون راندن مسلمانان برای ساکنان آن سامان کافی نبوده و هنوز هم پس از گذشت بیش از شش قرن از آن دوره، از گسترش و نفوذ چنین تمدنی، هراسناک و از آن گریزان هستند. در همین ارتباط میکائیل آلوارز، نویسنده کتابی در مورد امام‌رضا(ع) و از مسلمانان اسپانیایی درباره موج اسلام‌هراسی در اروپا و تلاش وهابیون در این بین [به‌خصوص‌] برای شیعه‌هراسی چنین می‌گوید: «در موج اسلام‌هراسی دنیا، وهابیت به ماجرای شیعه‌هراسی دامن می‌زند. این بر افکار مردم اسپانیا اثرگذار بوده و هر نوع کار تبلیغی را در منگنه قرار داده و می‌دهد. آنها در مقابل هر گفت‌وگوی منطقی و استدلالی واکنش بدی نشان می‌دهند. در چنین شرایطی شاید گفت‌وگو کردن در عمل دشوار باشد اما وظیفه ما این است که پیام گفت‌وگوی منطقی حضرت رضا‌(ع) را به مردم خودمان برسانیم. نمی‌توانیم آینده را پیش‌بینی کنیم و تضمین دهیم چه می‌شود و چه نمی‌شود اما برای ترویج زبان گفت‌وگوی منطقی ادیان بر‌اساس سیره رضوی تلاش خودمان را می‌کنیم.»
او در گفت‌وگویی در برنامه «عصر» که از شبکه افق سیما پخش شده‌است، می‌گوید: معتقدم فاتحان آندلس که می‌دانستند با چه تمدن و شکوه ماندگاری روبه‌رو هستند، چنان آثار تمدنی آن را از بین بردند که در واقع حافظه تاریخی آن هم از بین رفته و امروزه مردم عادی اسپانیا تقریبا چیزی از این واقعه نمی‌دانند. جالب است که بدانیم یکی از ماجراهایی که همواره در آندلس دنبال شده، ‌حذف ردپا و آثار اسلامی در این حوزه جغرافیایی بوده‌است. به گونه‌ای که تلاش شده‌است به مردم بگویند تاریخ آندلس مربوط به شما نیست و این رویای انسان غربی است که هویت شما را می‌سازد و باید در پی آن باشید. به عنوان مثال می‌توان به موضوعی غم‌انگیز و دردناک در سال‌های اخیر، یعنی تملک و تصاحب مسجد کوردوبا توسط کلیسای کاتولیک اشاره کرد؛ مکانی ارزشمند که حتی پس از وقایع دردناک سقوط آندلس با نام «مسجد کلیسای کوردوبا» شناخته می‌شود.
در همین برنامه که با حضور زنده‌یاد نادر طالب‌زاده روی آنتن رفته بود، دکتر سهیل اسعد، محقق، مجری تلویزیون و مبلغ آرژانتینی بین‌المللی جهان اسلام نیز در زمینه سانسور و کتمان حقایق بیان کرد: تعجب‌آور است که امروزه اروپا وقتی به‌دنبال یک «مادر تاریخی» برای خودش می‌گردد از یونان و روم و همچنین دین یهودیت و مسیحیت به‌عنوان پدران و مادران [تاریخی] خود یاد می‌کند اما از یکی از مادران اصلی خود یعنی اسلام و عربیت هیچ نامی بر زبان نمی‌آورد و ۸۰۰سال نقش‌آفرینی فعال، تمدنی و علمی ناشی از حضور مسلمانان را از صفحات تاریخی خود حذف می‌کند. وی با اشاره به تجربه زیسته خود دراین خصوص می‌افزاید: زمانی که در مالاگا حضور داشتم، مشاهده کردم و دیدم در کتاب‌های تاریخ که در مدارس آنجا تدریس می‌شد تاریخ آندلس در یک صفحه خلاصه شده بود، این درحالی‌بود که برای یک برهه + تاریخی ۵۰ساله، حدود ۱۰۰صفحه را اختصاص داده بودند و ۸۰۰سال تاریخ واقعی آندلس را در یک صفحه بیان کرده بودند.

[شهید حاج‌قاسم سلیمانی در سخنرانی ۲۷ بهمن‌ماه ۱۳۹۲ خود و در تحلیلی واقع‌بینانه از رخدادهای تاثیرگذار تاریخ اسلام می‌گوید: مهم‌ترین حادثه اولیه تاریخ اسلام در سال ۱۴۹۲، «سقوط آندلس» بود. دورانی که می‌توان آن دوران (تمدن ۸۰۰ساله) را نقطه اوج صعودی جهان اسلام دانست اما با سقوط آندلس در سال۱۴۹۲ که با پیدایش قاره آمریکا همزمان می‌شود، جهان اسلام یک سیر انحطاطی، قهقرایی و نزولی را طی می‌کند.]

آندلس، تجربه تلخی که می‌تواند در شکلی دیگر تکرار شود
سرنوشت این قهرمانان مسلمان که در سایه طرفداری از دین و آیین خود به بزرگ‌ترین قدرت‌ها رسیدند و عالی‌ترین نمونه‌های تمدن را از خود به یادگار گذاردند، می‌توانست به گونه‌ای دیگر رقم بخورد ولی از آن ساعتی که قدرت‌طلبی، چنددستگی، سبک‌زندگی غربی و در یک کلام عدم پرهیز از معاصی و گناه در میان آنها شایع شد و دست از احکام مقدس اسلام برداشتند، اسباب نابودی‌شان فراهم شد. به گونه‌ای که حتی آن دوران طلایی تمدن اسلامی به کارشان نیامد و از نگاه متکبرانه فاتحان، به مورهایی حقیر که از دین خودشان دست برداشته بودند تبدیل شدند. در این میان مهم‌ترین عاملی که باعث شد آن تمدن ۸۰۰ساله ساقط شود، شیب تند انحطاطی بود که زمینه را برای فروغلتیدن و سقوط بهمن‌وار آن فراهم کرده بود. سرنوشتی تلخ که اگر مایه عبرت نباشد، می‌تواند به عاملی برای تکرار آن تراژدی در شکلی دیگر تبدیل شود.

آندلس، الگوی غرب علیه ایران
بهمن لواسانی - گروه فرهنگ و هنر
اسناد تاریخی نشان می‌دهد که علمای مشهور آندلس، معتقد بودند که سطح فرهنگ اسلامی قشرهای مردم در دوره فراجامین حکومت مسلمانان در آندلس، چنان پایین رفت و حقایق قرآنی به اندازه‌ای مهجور ماند که بسیاری از مردم حتی در روخوانی قرآن هم ناتوان شدند. نزاع خانوادگی غرناطه بر سر قدرت و پس از آن دوره جنگ‌های «استرداد» باعث سقوط آندلس شد تا همه شهرهای اسلامی در این کشور سقوط کند.این موضوع سبب شد تا دانشمندان مسلمان آندلسی با گرد آمدن در شهرهای جنوبی آندلس در عهد دولت بنی‌نصر، آخرین مراحل کمال علوم اسلامی(حساب، نجوم، طب ادبیات و...) را دیدند ولی خیانت‌ها و همکاری درباریان با دولت قشتاله به کلی اسباب اسلام را از این سرزمین برچید. در حقیقت طبق گزارش‌هایی از آخرین روزهای غرناطه در سال‌های (‌۸۹۷ - ۸۶۸ه) دخالت ثریا، زن مسیحی و مقابله او با عایشه زن مسلمان ابوالحسن، امیر غرناطه، از عوامل مهم فساد و فروپاشی دولت غرناطه در جنوب آندلس ذکر شده است. (زبیـب، موسوعه المغرب العربی، ج ۳ ص۳۹۳)
در اسناد تاریخی آمده است: زنی از باسک(ثریا) آندلس را به سقوط کشاند. فرزندان این دو زن فتنه‌ای در روزگار کوتاه و پایانی آندلس رو به مرگ برپا کردند که در مدت کوتاهی زمینه را برای واگذاری شهر به دشمن و در‌هم شکستن مقاومت مردمی و بی‌اثـر مانـدن دلاوری‌ها و ایستادگی‌های بی‌مانند آنان فراهم کرد. به گزارش همـین نویسـنده، مردم به جرگه هواداران صلح و مخالفان آن تقسـیم شـدند و شـیطان‌های اِنسـی، مردم را به صلح با نصارا فرا می‌خواندند.
دولت قشتاله نیز شهرهای دولت بنی‌نصر را در غرناطه با محاصره‌های درازمدت تصرف می‌کرد؛ چنان‌که مردم مالقه، مهم‌ترین شهر و مرکز تجاری دولت غرناطه از سختی روزهای محاطره به قحطی دچار شدند. غرناطه نیز پس از هفت ماه تاب آوردن در برابر محاصره تسلیم شد و امیرمحمد بن‌علی پس از امضای قرارداد صلح با شاه قشتاله، آندلس را به قصد مغرب ترک کرد و در ملیله (مغرب اقصی) در ملک خصوصی‌اش ساکن شد. عوامل فراوان دیگری نیز موجب سقوط آندلس شد اما مهم‌تـرین عامـل ایـن سـقوط را کم‌توان شدن بازوی معنوی مسلمانان(عامل انتشار اسلام در اسپانیا) باید دانست. در حقیقت مهم‌ترین علت ضعف عامل معنوی، اسلام سنی اموی بود که مانع پیشرفت اسلام راستین (مکتب اهل‌بیت) شد. این پدیده خود را در قالب نزاع تشیع و تسنن هم نشان داد. استمرار درگیری عقیدتی از شرق به غرب هم از دیگر عوامل مهم سقوط بود که نزاع تشیع و تسنن را با یکدیگر پدید آورد. همین موضوع باعث شد پس از سقوط آندلس، خاورشناسان غربی همچنان موضوع تقابل شیعه و سنی را به‌عنوان یک راهکار برای تضعیف اسلام در‌نظر بگیرند که همچنان نیز بر این موضوع اصرار دارند. توجه امام خمینی‌(ره) به موضوع وحدت مسلمانان با پیروزی انقلاب اسلامی در حقیقت مقابله با همین تفکر و احیای تمدن جدید اسلامی است. این‌که هنوز غربیان بر سور دو‌قطبی بودن مسلمانان می‌دمند بر این اساس است که به‌واسطه آن توانستند از صدور اسلام واقعی به غرب جلوگیری کنند و هنوز این راهکار را به‌عنوان بهترین راهکار می‌دانند و در رابطه با کشورهای مسلمان به ویژه ایران به کار می‌برند.

 

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: سناریوی آندلسی انحطاط