آثار مهدی یراحی: پیوند موسیقیایی عشق و حماسه برای آزادی

بازداشت مهدی یراحی

خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه جمهوری اسلامی، عصر دوشنبه ۶ شهریور از بازداشت مهدی یراحی به دستور دادستان تهران خبر داد. این خواننده معترض تنها دو روز پس از آنکه اعلام شد برای او پروند قضایی تشکیل شده بازداشت شده است.
خبرگزاری میزان شنبه ۴ شهریور اعلام کرده بود برای مهدی یراحی به دلیل خواندن یک «ترانه غیر قانونی» پرونده تشکیل شده است.
مصطفی نیلی، وکیل مهدی یراحی بازداشت موکلش را تایید کرده است. مصطفی نیلی به شرق گفته است: «ما هم همچون شما از طریق رسانه‌ها متوجه خبر بازداشت آقای یراحی شدیم و در حال حاضر هیچ خبری از جزئیات و چرایی این بازداشت نداریم.»
مصطفی نیلی افزوده است: «در حال حاضر ما نه اطلاعی از اتهامات آقای یراحی داریم و نه نهاد بازداشت کننده او مشخص است. تماسی هم نگرفته است. اطلاعی هم نداریم که پرونده در کدام شعبه دادسرا مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و دستور بازداشت از سوی کدام شعبه صادر شده است.»
مهدی یراحی به تازگی آهنگ «روسریتو…» را در حمایت از دختران و زنان معترض به حجاب اجباری منتشر کرده است. این آهنگ با تغییری کوچکی در شعر بازخوانی ترانه «از خودت خبر بیار» اوست که چهار سال پیشتر منتشر شده بود.
 میزان می‌گوید، ترانه‌ای که مهدی یراحی منتشر کرده است «غیرقانونی ‌و خلاف اخلاق و عرف جامعه اسلامی» است و به همین جهت  «برخورد مقتضی قضایی با وی صورت خواهد گرفت.»
خبرگزاری میزان همچنین نوشته است مهدی یراحی پیشتر نیز در بحبوحه اعتراضات سال گذشته «ترانه پر حاشیه دیگری نیز منتشر کرده بود.»
سال گذشته یراحی ترانه «سرود زن» را در جریان اعتراضات سال گذشته منتشر کرده بود.
مهدی یراحی ۲۲ اسفند سال گذشته از ممنوع‌المعامله شدنش از طرف حکومت جمهوری اسلامی خبر داده بود.

در جریان اعتراضات سال گذشته که به جنبش ژینا (زن- زندگی- آزادی) معروف شد، هنرمندان و به‌ویژه موزیسین‌ها تحت بیشترین فشارها قرار گرفتند و هزینه‌های سنگینی را پرداختند. از سامان صیدی (سامان یاسین) و توماج صالحی که همان روزهای نخست اعتراضات بازداشت شدند تا «زینب زمان»، دختر حسین زمان که چند باری بازداشت شد و پدرش که به دلیل همین فشارها بر دخترش و بر دیگر دختران این آب و خاک، سرانجام چهره در خاک کشید.

https://www.instagram.com/p/Cwi-QT3gFDb/

موسیقی و موزیسین‌ها- به‌خصوص در شاخه‌ی موسیقی مردم‌پسند (اعم از رپ، راک، پاپ و…) – همیشه و در طی سال‌ها، تحت نظارت و فشار مضاعف نیروهای امنیتی در ایران بوده‌اند. اما این فشارها در جریان جنبش ژینا و از آن زمان، افزایشی فزاینده یافت، به‌طوری‌که بنابر آمار خانه‌ی موسیقی، در سه ماه نخست این جنبش بیست‌وسه عضو رسمی این نهاد دولتی بازداشت شدند و این غیر از بی‌شمار خوانندگان و موزیسین‌ها و دانشجویان موسیقی است که به‌طور رسمی عضو این نهاد نبوده و نیستند.

شاید این سرکوب‌ها به دلیل قدرت و ظرفیت بالای موسیقی و به‌خصوص موسیقی مردم‌پسند که تلفیقی است از شعر (ترانه) و موسیقی برای بیان مضامین اعتراضی باشد که این تعداد خواننده و موزیسین در طی سال‌ها و ماه‌ها کارشان به بازداشت، بازجویی و احتمالاً احکام غیرمنصفانه مانند اقامت در مراکز روان‌درمانی کشیده شد. چنانچه بخواهیم برای موسیقی اعتراضی در سال‌ها و ماه‌های اخیر ایران، چهره‌هایی را به‌عنوان پرچم‌دار نام ببریم، مهدی یراحی بی‌شک یکی از آن‍هاست.

لالایی امید: در ضرورت تسلی

مهدی یراحی، ۴۱ساله و اهل اهواز، فعالیت‌های موسیقایی خود را از سال ۱۳۷۹ آغاز کرد و در سال‌ها فعالیت موسیقایی، آلبوم‌ها و تک‌آهنگ‌های بسیاری را به زبان‌های فارسی و عربی منتشر کرد. در کارنامه‌ی هنری یراحی سابقه‌ی همکاری با هنرمندانی مانند «نیما مسیحا»، «بهروز صفاریان»، «زانیار خسروی»، «هومن نامداری»، «فرزاد فتاحی»، «روزبه بمانی» و «مونا برزویی» به چشم می‌خورد. یراحی با تسلط در هر سه زمینه‌ی خوانندگی، آهنگسازی و تنظیم، آثار استاندارد و خوبی را در موسیقی مردم‌پسند ارائه داد و در سی‌وسومین جشنواره موسیقی فجر (سال ۱۳۹۶)، جایزه‌ی بهترین آلبوم پاپ را برای آلبوم «آینه قدی» به‌دست آورد. همچنین با همکاری در برنامه‌های تلویزیونی مانند «شب شیشه‌ای» و «ماه عسل» و فیلم‌های سینمایی «نفس» ساخته‌ی نرگس آبیار و «بیست‌ویک روز بعد» به کارگردانی محمدرضا خردمندان و نیز تک‌آثاری مانند «اذان» و «حیک» (به دو زبان فارسی و عربی)، میان اقشار مختلف مردم به محبوبیتی مثال‌زدنی دست یافت و متولیان حکومتی فرهنگ و موسیقی نیز به او به چشم سلبریتی که بتوان سر بزنگاه‌های سیاسی مانند انتخابات یا همین اعتراضات سال گذشته از او بهره گرفت، نگاه می‌کردند. اما یراحی نشان داد که هنرمندی مردمی است و در کنار مردم ماند.

مشکل امروز حکومت و قهروغضب با مهدی یراحی

زمانی بود که مرجعیت هنر، در دست کانون‌های قدرت بود. کلیساها، پادشاهان، اشراف‌زاده‌ها و نوکیسه‌گان بودند که جریان‌های هنری را به سمت‌وسویی که می‌خواستند هدایت می‌کردند. از قرون وسطی با هژمونی مذهب تا اواخر قرن بیستم که به‌وسیله‌ی رسانه‌های جمعی، اصحاب قدرت و ثروت، سعی در کنترل و جهت‌دهی به هنرمندان و جریانات هنری داشته‌اند و نمونه‌های متعددی، حتی از هنرمندان بزرگ هم بوده‌اند که به‌واسطه‌ی ارتباطشان با این کانون‌های قدرت، خود و سبک هنری خود را توفیق بخشیده‌اند. از لئوناردو داوینچی در رنسانس و پیتر پل روبنس و دیگو ولاسکوئز در باروک تا فرانسیسکو گویا در اوایل قرن نوزدهم. اما حتی همین هنرمندان بزرگ نیز، امروزه نه به‌واسطه‌ی پرتره‌ها و تابلوهای سفارشی، که اتفاقاً به‌خاطر کارهای غیر سفارشی و برآمده از احساسات شخصی و تعلقات انسانی‌شان است که همچنان بزرگ و ماندگار نامیده می‌شوند.

«متهم» با صدای هومن جاوید در بیان مفهوم رهایی

امروزه با گسترش فن‌آوری‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی، مرجعیت هنر به کلی تغییر کرده و این مردم و به‌عبارتی مخاطبان بی‌واسطه هستند که معیار آثار هنری را تعیین و خواسته و ناخواسته جریان‌های هنری را هدایت می‌کنند. مشکل امروزی حکومت نیز در همین است که همچنان در تفکرات قرون وسطایی، بر این گمان است که می‌توان جریان‌های علمی و هنری را کنترل و هدایت کرد. اخراج استادان از دانشگاه‌ها، تعلیق و تعدیل رشته‌های علوم انسانی و هنری و فشار برهنرمندان را تنها در این راستا می‌توان از طرف نیروهای امنیتی و اصحاب کنونی قدرت در ایران امروز تحلیل کرد.

اما قهروغضب حکومت با مهدی یراحی، به دی ۱۳۹۷برمی‌گردد. در آن زمان یراحی به نشانۀ حمایت از اعتراضات کارگری آن سال در کنسرتی بود با یونیفرم کارگری بر روی صحنه حاضر شد که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی یافت و در جلب توجه و همدردی با مرارت‌های زندگی کارگری در ایران اثرگذار بود.

پس از این کنسرت بود که یراحی برای شش ماه ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الفعالیت شد، اما همچنان به ساخت ترانه‌های اعتراضی ادامه داد؛ در بهمن سال بعد قطعه‌ی «وداع» را برای کشته‌شدگان آبان ۹۸ خواند و بار دیگر ممنوع‌الفعالیت شد و در تیرماه ۱۴۰۰، قطعه‌ی «اهواک» را به زبان عربی، برای خشکیدن کارون و تالاب‌های خوزستان منتشر کرد.

با وجود محرومیت‌ها و ممنوعیت‌ها، یراحی همچنان در کنار مردم ماند و از درد و حماسه‌های ایشان خواند. به‌ویژه در جریان اعتراضات مردمی در جنبش ژینا، ابتدا قطعه‌ی «قفس بس» را با ترانه‌ای از شهیار قنبری منتشر کرد و سپس «سرود زن» را با ریتمی مارش‌گونه و لحنی حماسی اجرا کرد که در اعتراضات توسط مردم بازخوانی می‌شد.

نکته‌ی قابل تأمل در اجرای این ترانه و دیگر ترانه‌های یراحی در جنبش ژینا، این است که در این ترانه‌ها مانند «سرود زن» و «سرود زندگی»، دیگر از آن حالت مرثیه‌سرایی و لحن پرسوز که در ترانه‌های اعتراضی پیشتر یراحی مانند «پاره-سنگ»، «وداع» و «احواک» احساس می‌شد، خبری نیست و در سرود زن و سرود زندگی، سوز و زثا حالتی حماسی و لحنی شورانگیز به خود می‌‍گیرند.

«روسریتو» و بازداشت مهدی یراحی

یراحی که پیشتر هم اعلام کرده بود قصد مهاجرت و خروج از ایران را ندارد، سرانجام روز دوشنبه ششم شهریور ۱۴۰۲، به دلیل انتشار موزیک‌ویدئوی «روسریتو» در نزدیکی سالگرد جنبش اعتراضی ژینا بازداشت شد. احتمالاً همان شور و حماسه که پیش از این نیز متولیان حکومتی و مقامات قضایی را برآشفته بود، سبب شد تا دو روز پس از انتشار این کلیپ، برای یراحی به اتهام انتشار ترانه‌ای «غیر قانونی و خلاف اخلاق و عرف جامعه اسلامی»، پرونده قضایی تشکیل دهند و بعد هم بازداشتش کنند.

«روسریتو» نیز مانند «سرود زن» لحن حماسی نیرومندی دارد. ریتم آن چهارضربی راک است که حالت حماسی و همبستگی را القاء می‌کند. این اثر به‌نوعی بازخوانی ترانه‌ی «از خودت خبر بیار» خود یراحی است که چهار سال پیش، در آلبوم «امپراتور» او منتشر شده بود. «از خودت خبر بیار»، موسیقی جز چهارضربی در تنالیته‌ی مینور است که حال وهوایی عاشقانه دارد و یادرآور ترانه‌هایی از خوانندگان جز و جز-راک دهه‌های ۶۰ و ۷۰ آمریکا مانند «لئونارد کوهن» و «کارلوس سانتانا»ست. اینک با کاور کردن این موسیقی عاشقانه با ترانه‌ای حماسی در «روسریتو»، یراحی که پیشتر هم اعلام کرده بود وطنش را دوست دارد و از آن خارج نمی‌شود، بار دیگر نشان داد برای آن‌ها که عاشق وطنشان و مردمانشان‌اند، عشق و حماسه در پیوندی زیبایی‌شناسانه به آزادی می‌رسند.

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: آثار مهدی یراحی: پیوند موسیقیایی عشق و حماسه برای آزادی