کودکانی که زبان مادری ندارند؛ همسان‌سازی در ایلام و کرمانشاه

اگرچه سال‌های زیادی است که کُردهای ساکن ایران برای احقاق حق زبان مادری خود تلاش می‌کنند و نیز به‌رغم اشارۀ صریح قانون جمهوری اسلامی به تدریس زبان‌های غیرفارسی در مدارس، اما تا به امروز این مهم در دستور کار هیچ یک از دولت‌های حاکم بر ایران قرار نگرفته است. به گفته کارشناسان، انکار و انسداد زبان کُردی(کوردی) نه تنها کاربرد آن را در ایران با چالش جدی روبه‌رو کرده، بلکه به میزان قابل توجهی حساسیت‌های فرهنگی نسل جدید را هم دستخوش تغییر کرده است. عمدۀ کُردهای ساکن ایران در جنوب استان آذربایجان غربی، استان‌های کردستان، کرمانشاه و ایلام حضور دارند. همچنین تعداد زیادی از آنها- در نتیجۀ تبعید در دوران شاه عباس صفوی- در بخش‌هایی از شمال خراسان (استان‌های خراسان شمالی و رضوی) و به شکل پراکنده در استان‌های شمالی کشور (کُردهای تالش) ساکن هستند. با این‌وجود سیاست‌ برخورد با زبان مادری کُردها در ایران یک شکل نبوده است. از چهار استان غربی کشور-که جغرافیای اصلی کردستان است- دو استان کرمانشاه و ایلام همواره همسان‌سازی نژادی و زبانی را بیشتر از دو استان دیگر تجربه کرده‌اند.

کودکان بی‌زبان

«فاطمه» ۱۹ سال سن دارد و ساکن ایلام است. به گفته خودش تنها یک بار آن هم در ۱۲ سالگی «پایش به تهران» رسیده است. پدر و مادرش کُرد هستند اما خودش «فارسی» صحبت می‌کند. از کُردی فقط سلام و احوال‌پرسی را در حد دو سه جمله از شبکه‌های ماهواره‌ای کُردزبان یاد گرفته است. با این وجود فارسی صحبت کردنش بدون اشکال نیست، هم نمی‌تواند از کنایه‌ها، ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات  زبان فارسی استفاده کند، هم تکیه بر هجاها را به خوبی ادا نمی‌کند. می‌گوید:

من و برادرم از بچگی فارسی صحبت کردیم. اینطوری برای دانشگاه رفتن و صحبت کردن بدون لهجه خیلی بهتر است. آدما نباید لهجه داشته باشند. خودم کُرد هستم ولی بلد نیستم کردی صحبت کنم. فقط کمی متوجه می‌شوم. آدم باید با کلاس باشد! وقتی به یک شهر فارس‌زبان می‌روی نباید مشکل صحبت کردن داشته باشی. به همین خاطر بهتر است از بچگی فارسی حرف بزنی.

آموزش «به» زبان مادری: نتایج یک پژوهش

از این دخترخانم می‌پرسم: خیلی از بچه‌های غیرفارس در ایران، فارسی را در مدرسه یاد می‌گیرند و لازم نیست حتماً در منزل هم فارسی حرف بزنند، آیا پدر و مادرت با این قضیه مشکلی ندارند؟ با آنها هم کُردی صحبت نمی‌کنی؟ در پاسخ می‌گوید:

از بچگی پدر مادرم باهام فارسی صحبت کردند، البته با هم کُردی حرف می‌زنند. گفتم که، وقتی از بچگی صحبت کنی دیگه لهجه نداری. کُردی حرف زدن خیلی سخته، وقتی می‌خوام حرف بزنم لهجه دارم (می‌خندد).

با وجود اینکه لهجۀ زبان مادری‌اش از لابه‌لای کلمات فارسی بیرون می‌زند، می‌گوید:

چون از همان اول فارسی حرف زدم، لهجه ندارم.

می‌گویم لهجه داشتن که اشکالی ندارد. قبول نمی‌کند.

به سراغ نوجوان دیگری می‌روم، «فرزاد» ۱۷ ساله است و برای کنکور درس می‌خواند. در تلگرام برایش کُردی تایپ می‌کنم. با فارسی جواب می‌دهد:

سلام داداش، می‌شه فارسی بنویسی؟!

این بار برایش یک صوت کُردی می‌گیرم، باز به فارسی می‌گوید:

کُردی بلد نیستم، فارسی حرف بزنید.

او هم کُرد کرمانشاه است و می‌گوید از بچگی با او فارسی صحبت کرده‌اند. خود را کُرد می‌داند ولی برخلاف «فاطمه» از اینکه نمی‌تواند کُردی صحبت کند و بخواند و بنویسد تأسف می‌خورد. می‌گوید:

پدر مادرم کرمانشاهی هستند ولی شناسنامه‌ام شیراز است. پدرم آنجا کار می‌کرد. همیشه باهام فارسی صحبت کردند. هنوز هم فارسی حرف می‌زنند. با مادربزرگم نمی‌تونم راحت صحبت کنم، چون فارسی بلد نیست، من هم کُردیم خوب نیست. البته کُردی متوجه می‌شوم، ولی خیلی کم می‌تونم حرف بزنم. خیلی دلم می‌خواد کُردی رو خوب یاد بگیرم.» می‌گویم، درستش این بود که می‌گفتی: خیلی دوست دارم فارسی، انگلیسی، آلمانی و… را یاد بگیری نه الان که کُرد هستی و بخواهی کُردی یاد بگیری.

می‌پرسم: اینکه نمی‌توانی با زبان مادری‌ات صحبت کنی، حس خاصی نداری؟ می‌گوید:

چرا، بخصوص وقتی به سنندج می‌رویم احساس شرمندگی می‌کنم. آنجا همه خیلی خوب کُردی حرف می‌زنند. فامیل‌های پدرم همیشه سرزنشش می‌کنند که چرا با من فارسی صحبت کردند! یک بار برای مسافرت رفته بودیم بوکان، همه خیلی خوب کُردی حرف می‌زدند، البته من لهجه آنها را متوجه نمی‌شدم. پدرم می‌گفت لهجه بوکان و مهاباد با کرمانشاه فرق دارد. من همه‌اش فارسی حرف می‌زدم، آنها هم برای اینکه من متوجه بشوم باهام فارسی حرف می‌زدند.

با چند نوجوان دیگر از کرمانشاه و ایلام صحبت می‌کنم. تعداد کمی از آنها قادرند زبان مادری خود را به خوبی صحبت کنند. برخی از آنها تنها چند واژه را می‌توانند ادا کنند و تقریباً-جز یک مورد- هیچ کدام آشنایی با رسم‌الخط زبان کُردی ندارد. همۀ آنها از پدر و مادری کُرد متولد شده‌اند، اما یکی از آنها چند بار لفظ «ما فارس‌ها…» را در صحبت‌هایش به کار می‌برد.

کُردهای ساکن ایلام عمدتاً با لهجۀ کُردی ایلامی یا همان «کُردی فیلی»، و اکثریت مردم کرمانشاه با گویش «کلهری» که در زیرعنوان «کُردی جنوبی» تقسیم می‌شوند، صحبت می‌کنند. همچنین بیشتر ایلامی‌ها و کرمانشاهی‌ها شیعه مذهب هستند.

Ad placeholder

سیاست‌های همسان‌ساز

یکی از کنشگران فرهنگی ایلام در مورد عدم توانایی به کاربردن زمان مادری توسط برخی کودکان ایلامی به «رادیو زمانه» می‌گوید:

متاسفانه این معضل بزرگی است که ما در استان ایلام با آن درگیر هستیم. این مسئله تنها به کودکان ساکن شهر مربوط نمی‌شود، در روستاها هم نمونه‌های زیادی داریم. متاسفانه برخی از خانواده‌ها، فارسی صحبت کردن را «کلاس» می‌دانند و از همان ابتدا با فرزندشان فارسی صحبت می‌کنند. حتی کار به جایی رسیده که برخی از خانواده‌ها فرزندانشان را در تهران متولد می‌کنند تا شناسنامه‌اش تهرانی باشد. تهران‌زدگی را می‌توان در علاقه به فرهنگ فارس، دوری گزیدن از زبان و فرهنگ کُردی، و خود را بالاتر دیدن از کسانی که کُردی ایلامی صحبت می‌کنند، مشاهد کرد.

در همین زمینه، یک شاعر و نویسندۀ ایلامی نیز به «رادیو زمانه» می‌گوید:

درصد بالایی از مردم ایلام با رسم‌الخط کُردی آشنایی ندارد و جمعیت زیادی هم جز گویش‌هایی از کُردی جنوبی، توانایی فهم یا صحبت کردن با دیگر گویش‌های کُردی مثل سورانی و کرمانجی ندارد. البته حداقل انتظار است که گویش «سورانی» یا همان کُردی مرکزی (کوردی ناوه‌ندی) که در میان کردهای استان کردستان، شهرهای آذربایجان غربی و کُردهای عراق باب است، را متوجه بشوند. ولی متاسفانه افراد کمی وجود دارند که این گویش را بفهمند. بیشتر متون کُردی در ایران و عراق با گویش سورانی نوشته می‌شود، و شبکه‌های ماهواره‌ای با آن برنامه دارند. ولی متاسفانه در ایلام توجهی به آن نمی‌شود چون در اصل توجهی به فرهنگ کُردی نمی‌شود. بدون شک این بی‌توجهی نتیجه سیاست‌های فرهنگی و زبانی حکومت‌های پهلوی و جمهوری اسلامی است. از صدا و سیماهای استانی گرفته تا جلوگیری از تدریس زبان کُردی درمدارس و به سخره گرفتن فرهنگ کُردی در رسانه‌ها مزید این بیگانه‌سازی در ایلام و کرمانشاه بوده است.

این نویسنده همچنین اضافه می‌کند:

کتاب‌های کُردی در این دو استان به نسبت مابقی شهرهای کردستان، مخاطب خیلی کمتری دارد، به همین دلیل حتی نویسندگان کُرد اهتمامی به چاپ و نشر کتاب کُردی ندارد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد استان ایلام از ۲۸۱ عنوان کتابی که در سال ۱۴۰۰ در این استان منتشر شده‌اند، تنها ۳۲ عنوان با زبان کُردی بوده است. همچنین به گفتۀ مدیر کل ادارۀ فرهنگ و ارشاد استان کرمانشاه، در سال ۱۳۹۸، ۱۸۷ عنوان کتاب در این استان منتشر شده است که «تنها ۶ عنوان از این آثار به زبان کُردی و گویش‌های رایج آن در کرمانشاه» بوده‌. در سال‌های اخیر مسئولان استانی آماری از تعداد کتاب‌های کُردی چاپ شده در این دو استان منتشر نکرده‌اند. اما به گفتۀ معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد کرمانشاه در سه سال منتهی به ۱۴۰۱، «تعداد ۱۵۲ عنوان کتاب» در خصوص «ادبیات دفاع مقدس» در این استان تدوین و منتشر شده‌اند. سال ۱۴۰۰ نیز از ۲۸۱ عنوان کتاب منتشر شده در ایلام، ۲۰ عنوان با موضوع «دفاع مقدس» بوده‌.

یک نویسندۀ ادبیات کودک از کرمانشاه در این خصوص به «رادیو زمانه» می‌گوید:

اگرچه در ظاهر مقام‌های مسئول در کرمانشاه و ایلام، نویسندگان را در انتخاب زبان نوشتار آزاد گذاشته‌اند ولی این آزادی خیلی محدود است. از یک طرف هم، جامعه را با رسانه‌های تبلیغی و جلوگیری از آموزش زبان کُردی طوری تربیت کرده‌اند که از زبان و فرهنگ مادری خود به کل دور شوند. اگر مسئولان واقعاً صداقتی در گفته‌های خود دارند، چرا نصف آن سرمایه‌ای که برای کتاب‌های «دفاع مقدس» صرف می‌کنند برای کتاب و کارهای کُردی خرج نمی‌کنند؟ شما به صدا و سیمای استان کرمانشاه دقت کنید، اولاً خیلی کم برنامۀ کُردی پخش می‌کند، دوماً همین تعداد اندک هم جز مسخره کردن زبان و فرهنگی کُردی چیزی ندارد. این روی ذهن کودکان و خانواده‌ها تاثر منفی می‌گذارد، آنها فکر می‌کنند زبان و لباس کُردی جز برای لودگی به کار هیچ چیز دیگری نمی‌آید. بدون شک بیگانگی و مسخره کردن فرهنگ کُردی ریشه در نگاه جمهوری اسلامی دارد. وقتی با هزار حربه و تدبیر جلوی رشد و بالندگی این زبان را می‌گیرند، کاملاً طبیعی است من کُرد یا میلی به کُردی نوشتن نداشته باشم-چون مخاطبی ندارم- یا اگرم داشته باشم تنها معدود به چند کتاب باشد و مابقی را به فارسی بنویسم.

پاسخ حکومت به مطالبه‌ای قانونی: زندانی کردن مدافعان زبان مادری

در همین زمینه، یکی دیگر از شاعران ایلامی، سرودن شعر با زبان کُردی را برای کودکان «دشوار و بی‌نتیجه» ارزیابی می‌کند. او به «رادیو زمانه» می‌گوید:

وضعیت استان ایلام، به نسبت شهرهای مثل سنندج و مهاباد و بوکان و سقز خیلی متفاوت است. آنجا سال‌های زیادی است که نویسندگان و فعالان فرهنگی با زبان کُردی برای فرهنگ و ادبیات کُردی تلاش می‌کنند. در مطبوعات به کُردی می‌نویسند، داستان و شعر کُردی چاپ می‌کنند و از همه مهم‌تر مردمش به زبان و فرهنگ کُردی افتخار می‌کنند. ولی متاسفانه ایلام اینگونه نیست. مطمئناً ریشه آن به سیاست و حکمرانی برمی‌گردد، نمی‌دانم چرا باید ایلام با سنندج و مهاباد متفاوت باشد، ولی چیزی که شاهد هستیم حتی در بین تخبگان فرهنگی هم این اهتمام به زبان کُردی وجود ندارد. البته در سال‌های اخیر کنشگران زیادی در این زمینه کار کرده‌اند. برخی از انتشاراتی‌ها هم کتاب‌های کُردی منتشر می‌کنند. اما حرفی که مدام بین مردم می‌شنویم، ترس از فعالیت در این زمینه است، ترس از بازداشت و زندانی شدن. حقیقتاً خیلی از کسانی که در این زمینه کار می‌کنند همیشه در مظان اتهام قرار دارند و تعداد زیادی هم تجربه بازداشت را دارند. همین‌ها نگرانی و ترس را بین مردم بیشتر کرده و ترجیح می‌دهند بی‌خیال تلاش برای بالندگی زبان کُردی شوند.

Ad placeholder

سرکوب زبان مادری

بر اساس گزارش خبرگزاری‌های کُردزبان و همچنین اخبار شبکه‌های اجتماعی، به خصوص در سال‌های اخیر تعداد بازداشت و احضار فعالان کُرد در استان‌های کرمانشاه و ایلام افزایش یافته است. در این زمینه، به گزارش سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، ۱۸ بهمن ۱۴۰۰، نیروهای اطلاعات سپاه به منزل و دفتر مدیر مسئول «نشر باشور» در شهر ایلام یورش برده و ضمن تفتیش، اقدام به ضبط وسایل او کرده‌اند. همچنین به گزارش شبکه حقوق بشر کُردستان شهریور سال جاری تنها طی یک هفته پنج نویسنده و فعال کرمانشاهی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.

یک کنشگر کرمانشاهی درباره میزان بازداشت فعالان کرمانشاهی به خصوص کنشگران حوزه زبان کُردی به «رادیو زمانه» می‌گوید:

همین بازداشت‌هایی که گاه و بی‌گاه و به بهانه‌های واهی صورت می‌گیرد، به شکل قابل توجهی مردم منطقه را از فعالیت در زمینه زبان و ادبیات کُردی ترسانده. در واقع حکومت وقتی یک مدرس زبان کُردی یا یک نویسنده و مترجم کُرد را بازداشت می‌کند،  ارعاب و وحشت را هم در این زمینه ایجاد می‌کند. خودم بارها از مردم و حتی فعالان شهر شنیده‌ام که سمت زبان کُردی نرویم، چون حساسیت‌زاست! این درحالی‌ست که کُردی زبان ابا و اجدادی ماست، چرا باید تدریس و آشنا کردن فرزندانمان با این زبان مایه دلهره و ترس باشد؟ جمهوری اسلامی فقط در ظاهر با زبان و فرهنگ کُردی مشکل ندارد، وگرنه هزار و یک مشکل و مانع جلو آن قرار داده است. همین که آن را در صداوسیما مسخره می‌کند و از ناآگاه‌ترین افراد به عنوان مجری و گوینده و برنامه‌ساز استفاده می‌کند کافی است تا بفهمیم چقدر زبان و ادبیات کُردی برای حکومت بی‌اهمیت است. آنها حس می‌کنند اگر ما برای رشد این زبان تلاش کنیم باعث نابودی زبان فارسی خواهد شد! در حالی‌که اتفاقاً برعکس، این دو زبان از یک خانواده هستند. الان کُردهایی که در کرمانشاه فارسی صحبت می‌کنند آیا فارسی‌شان بی‌مشکل است؟ اتفاقاً خیلی هم مشکل‌ دارد. کار به جایی رسیده که سال‌هاست از اصطلاح نامفهومی به اسم «فارسی کرمانشاهی» صحبت می‌شود! کرمانشاهی در اصل کُردی است و ربطی به فارسی ندارد که آن را لهجه‌ای از فارسی بدانیم. این‌ها حاصل سیاست‌هایی است که از پهلوی تا به امروز به مردم این منطقه با ضرب و زور تحمیل شده‌اند.

با وجود تداوم فشارهای امنیتی و سعی حکومت در بی‌اعتبار جلوه دادن زبان کُردی، نخبگان و فعالان فرهنگی در دو استان کرمانشاه و ایلام تلاش‌های بی‌سابقه‌ای در جهت حفظ زبان و ادبیات کُردی دارند. اگرچه به گفتۀ آنها شرایط فعالیت فرهنگی در این مناطق دشوارتر از سایر شهرهای کردستان است، اما با انتشار کتاب‌های کُردی و همچنین برگزاری آموزشگاه‌های زبان کُردی تلاش می‌کنند جان بی‌رمق زبان و فرهنگ مادری را زنده نگاه دارند.

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: کودکانی که زبان مادری ندارند؛ همسان‌سازی در ایلام و کرمانشاه