راه حل‌های موجود برای برون رفت از دیکتاتوری (بخش یکم)، محمد جعفری - Gooya News

«رژیم به جمع بر افروخته در درون جنبش القا می‌کند: وقتی رژیم با خشونت ما را قلع و قم می‌کند، پس چرا ما متقابلاً دست به خشونت نزنیم»

مشغول تکمیل کردن سلسله مقاله‌های غارت و غارتگری در جمهوری ولایت مطلقه غارتگر بودم که در پی کشته‌شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد، اولین تجمع مسالمت آمیز اعتراضی در مقابل بیمارستان محل درگذشت مهسا در تهران در ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ زده شد و در روز خاکسپاری این دختر کردستان ایران در همین تاریخ در آرامگاهش در سقز شعار «زن زندگی آزادی» سر داده شد و این شعار به مانند سنگی رها شده در اقیانوس پر آتش و متلاطم ملت ستمدیده ایران از پی هم موجها آفرید، و در کمتر از چند ساعت در خیابان‌ها و صحن دانشگاه‌های ایران طنین انداز شد. و به سرعت به علامت رمز جنبش و یا انقلاب «زن زندگی آزادی»، آزادی و استقلال خواهی، حق طلبی و داشتن حق اختیار سرنوشت تبدیل شد. ودامنه موجها استان‌های کشور را در بر گرفت. این جنبش و یا انقلاب در ایران شاهد گسترده‌ترین و طولانی‌ترین تظاهرات علیه جمهوری اسلامی بود که از حمایت وسیع ایرانیان خارج از کشور و همبستگی شخصیت‌های برجسته سیاسی، اجتماعی، علمی و هنری ایران و سراسر جهان برخوردار شد.
ولایت فقیه غارتگر ضحاک منش با سبعیت تمام به سرکوب خونین اعتراضات مسالمت آمیز سراسری که به قتل صدها مرد و زن و کودک معترض انجامید، دست به یک جنایت گسترده برنامه‌ریزی‌شده زد. آمارهای منتشر شده سازمانهای حقوق بشر در طول یکسال بیش از ۵۵۰ معترض از کودک و زن و مرد پیر وجوان را که کشته شده و حتی عده‌ای را هم با گلوله‌های ساچمه‌ای از چشم نابینا کرده است، با اسم و رسم نشان می‌دهد. از این عده کشته شده ۶۸ کودک، ۴۹ نفر از آن زن هستند. افزون بر اینکه خیل عظیمی از مردم را به زندانهای کوتاه و طویل المدت گسیل داد. در طول این مدت ۲۲ مرگ مشکوک هم ثبت شده که باید به آمار فوق افزوده شود. همیشه جامعه در حال غلیان و جوشش به علت مطلق سازی این و یا آن شخص و یا سازمان و یا مثلاً نسل دهه هشتادی‌ها و از این قبیل کمتر گوش شنوائی برای کمبودها خواهد داشت. با وجودی که جنبش «زن زندگی آزادی» دستآورهای مهم برگشت ناپذیری بر جای گذاشته است. اما حال که در ظاهر به نوعی این جنبش فرو کش کرده است و مجالی برای اندیشیدن برای همه و بویژه نسل جوان شرکت کننده در جنبش بوجود آمده، بهتر می‌شود به جبران کمبود‌های جنبش برای موفقیت جنبش بعدی که دیر یا زود در راه است پرداخت.
اجمالاً اینکه: هر حرکت و یا جنبش مسالمت آمیز مردمی که به راه می‌افتد، همیشه بدون استثنا رژیمهای خود کامه سعی می‌کند که آن را از راه‌های مختلف به انحراف بکشاند و زمینه سرکوب آن‌ها را فراهم آورد. افراد نفوذی خود را به درون جمعیت می‌فرستد تا دست به تخریب بزنند، و آن را به گردن نهضت بیندازد و با سر دادن شعارهای انحرافی، هدف اصلی جنبش را به انحراف بکشاند. افزون بر اینکه رژیم به جمع بر افروخته در درون جنبش القا می‌کند: وقتی رژیم با خشونت ما را قلع و قم می‌کند، پس چرا ما متقابلاً دست به خشونت نزنیم و افراد ساده و نادان هم اغفال شده، که بله خشونت را باید با خشونت پاسخ داد. و بدین طریق کاربرد خشونت را به جنبش تحمیل می‌کنند تا مشروعیت را از نهضت بزداید و زمینه سرکوب تمام عیار جنبش را با قوه قهریه فراهم می‌آورد.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: راه حل‌های موجود برای برون رفت از دیکتاتوری (بخش یکم)، محمد جعفری - Gooya News