جهان، نظاره‌گر زیبایی‌شناسی ایرانی

پرونده هنر تذهیب گرچه به همراه آذربایجان، ازبکستان، تاجیکستان و ترکیه تدوین و ثبت جهانی شد، اما با توجه به قدمت این هنروگستره فرهنگی ایران بزرگ، هنر تذهیب خاصه فرهنگ ایرانی است که نشان از نگاه زیباشناسانه هنرمندان ایرانی و توجه آن‌ها به کتابت به‌ویژه کتاب‌های دینی دارد.
 
هنری طلاگونه
تذهیب را با عناوین دیگری همچون زراندود، طلاکاری و دست‌نویس‌آراست نیز می‌شناسند. این هنر مجموعه‌ای از نقش‌های بدیع و زیباست که نقاشان و مُذَهِبان برای هرچه زیباتر کردن کتاب‌های مذهبی، تاریخی دیوان اشعار و قطعه‌های زیبای خوشنویسی به‌کار می‌برند. اگر بخواهیم تعریفی اجمالی از تذهیب داشته باشیم، باید بگوییم طراحی، رنگ‌آمیزی، طلااندازی، پرداخت و قلم‌گیری‌های ظریف با قلم‌مو‌های طبیعی مانند گراف انواع طرح‌ها با نقوش گیاهی مثل اسلیمی و خُتایی، هندسی مثل انواع گره‌ها که در هنر طراحی فرش هم دیده می‌شود و گاهی استفاده از نقوش انسانی و حیوانی را برای تزئین سطوح مختلف، هنر تذهیب می‌گویند. استادان تذهیب این مجموعه‌های زیبا را در جای‌جای کتاب‌ها به‌کار می‌گیرند تا صفحه‌های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. به این ترتیب است که کناره‌ها و اطراف صفحه‌ها، با طرح‌هایی از شاخه‌ها و بند‌های اسلیمی، ساقه، گل‌ها و برگ‌های ختایی، شاخه‌های اسلیمی و گل‌های ختایی یا بند‌های اسلیمی و ختایی و... مزین می‌شود.
 
تداوم حیات هنر چند هزار ساله
پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتاب‌آرایی ایران به دوره ساسانی و رواج آیین مانوی باز‌می‌گردد، چون ایرانی‌های مانوی‌مذهب، کتاب دینی خود «ارژنگ» را توسط مانی، منقوش و مزین کردند. این کتاب‌آرایی را می‌توان سرآغاز هنر تذهیب دانست، اما نباید از این امر غافل ماند که هنر کتابت پیش از این نیز در ایران سابقه داشته است. شاید باید اولین بارقه‌های آن را درزمان هخامنشیان جست‌وجو کرد که روش ورقه کردن و حل کردن طلا را یاد گرفتند و ازهمان زمان طلاکاری در آرایه‌های معماری به‌کار گرفته شد و در دوران ساسانی، طلاکاری در آذین‌بندی‌ها مورد استفاده قرار گرفت.
از سویی دیگر گستره فرهنگی ایران بزرگ در آن زمان باعث شد تا این هنر در جای‌جای ایران بزرگ به شیوه گوناگون پی گرفته شود و شاهد سبک‌های مختلفی از هنر تذهیب در جغرافیای ایران بزرگ باشیم، اما ظهور دین اسلام و گرویدن ایرانیان به مسلمان شدن باعث شد آن‌ها هنر خود را برای تزئین کتاب آسمانی قرآن به‌کار بگیرند و پس از آن با توجه به شعر و خط، دیگر هنر‌های ایرانی از این هنر برای قطعات و دیوان‌ها نیز به‌کار گرفته شد؛ هنری که هنوز هم در ایران کاربرد دارد و پس از۲۰۰۰سال هنوز به حیات خود در هنر ایران ادامه می‌دهد.
 
مکاتب مختلف هنر تذهیب
هنر تذهیب مانند هنر نگارگری ایرانی دارای مکاتب ودوره‌های مختلفی است. ازآنجا که این هنر پیوندی خاص ومعنادار با نگارگری ایرانی داشته همچون این هنر دوره‌های خاصی دارد. مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار از عمده‌ترین مکاتب این هنر است؛ ضمن آن‌که هرکدام از این مکاتب شعب زیرشاخه دارد. 
برای مثال در مکتب تیموری که دوره درخشان هنر تذهیب است شعبات شیراز، تبریز، خراسان و... را می‌توان ازهم تمیز داد. در واقع تفاوت در رنگ‌ها، روش قرارگرفتن نقش‌ها دریک صفحه تذهیب وتنظیم نقش‌ها درمکتب‌های مختلف، عامل این تفاوت هستند. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی ازتذهیب دردیگر مکتب‌ها قابل تشخیص است؛ چون درمکتب بخارااز رنگ‌های زنگار، شنگرف، سرنج وسیاه استفاده شده‌است، درصورتی‌که درمکتب‌های دیگر، رنگ‌ها به این ترتیب کاربرد نداشته است.
از سوی دیگر می‌توان گفت تذهیب‌های دوره‌های مختلف، بیان‌کننده حالات و روحیات آن دوره‌ها نیز است، مثلا تذهیب سده چهارم ه‍. ق ساده و بی‌پیرایه، سده‌های پنجم و ششم ه‍. ق متین و منسجم، سده هشتم ه‍. ق پرشکوه و نیرومند و سده‌های نهم و دهم ه‍. ق ظریف و تجملی است.
 
گستره هنر ایرانی از شرق تا غرب
بررسی آثار تذهیب شده در دوره‌های گذشته، بر تأثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشور‌ها مانند هند، ترکیه عثمانی و کشور‌های عربی حکایت دارد؛ ضمن آن‌که این هنر و کتاب‌آرایی خاص ایرانیان، حتی به اروپا نیز سرایت کرد، هرچند که نمی‌توان رویکرد اروپاییان قرن ۱۴ و ۱۵میلادی به هنر کتاب‌آرایی را زیرمجموعه‌ای از هنر تذهیب دانست، اما بدون شک آرایش حاشیه کتاب‌ها با توجه به مراوده فرهنگ ایرانی با اروپاییان توسط جاده ابریشم بی‌تاثیر بر نگاه آن‌ها نبوده است. اما بزرگ‌ترین انتقال فرهنگ کتابت و تذهیب در قرن ۱۶میلادی و اوایل دوره صفوی رقم خورد؛ در زمانی که بسیاری از شعرا و هنرمندان ایرانی به هند مهاجرت کردند و بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر‌جا گذاردند. آثار به‌جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی‌مانند است بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی و تذهیب ایرانی است. هنر تذهیب در ترکیه عثمانی هم در کتابت قرآن به‌خوبی قابل‌ردیابی است، هرچند که هنرمندان مُذهّب ترک زیاد در این هنر جلوه نکردند و اگر این هنر در سرزمین عثمانی رشدی کرد، به‌دلیل حضور هنرمندان ایرانی بود که با مهاجرت به ترکیه عثمانی، بنیانگذار این مکتب هنری در آن دیار شدند. در کشور‌های عربی نیز به سبب حضور هنرمندان ایرانی در این کشور‌ها رواج پیدا کرد، اما هنر تذهیب در این کشور‌ها هیچ‌گاه اوج نیافت. در واقع هنر تذهیب در شهر‌های شمالی ایران بزرگ مانند بخارا و آذربایجان رواج بیشتری داشت و پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای کرد.

هنر تذهیب به تنهایی نیاز‌های هنری ما را تأمین می‌کند
رضا بدرالسماء، هنرمند نگارگری که به شکل عمده‌ای در کارهایش با هنر تذهیب سروکار دارد، با ابراز خوشحالی نسبت به ثبت جهانی هنر تذهیب ایران، گفت: مردم ایران باید با هنر‌ها و فرهنگ ایرانی و هنر تذهیب بیشتر آشنا شوند. این مردم خیلی قرآن را دوست دارند و ما قرآن‌های تذهیب شده بسیار نفیسی داریم و امیدواریم هرچه بیشتر به این هنر ملی و میهنی توجه شود و هرچه بیشتر بتوانیم فرهنگ‌مان را با کمک این هنر به جهان معرفی کنیم. تذهیب بهترین راه انتقال معانی است که قصد داریم به کمک آن به مخاطبان منتقل کنیم. در حال حاضر بهترین نقوش موجود در معماری، اماکن مقدسه و مساجد با هنر تذهیب تجلی پیدا می‌کنند. بدرالسماء درباره ویژگی‌های هنر تذهیب ایرانی تشریح کرد: هنر تذهیب ابعاد مختلفی دارد و شامل مجموعه‌ای از نقش‌های بدیع و زیبایی است که نقاشان و تذهیب‌کاران برای هرچه زیباتر کردن کتاب‌های مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُنگ‌های هنری و قطعه‌های زیبای خط به‌کار می‌برند. معتقدم اگر هنر‌های دیگری مانند گرافیک را کنار بگذاریم؛ هنر تذهیب به‌تن‌هایی می‌تواند نیاز ما به هنر را در زمینه نقوش معماری، طراحی لباس و فرش تأمین کند. بهترین راه صدور فرهنگ از راه آثار هنری است و ما با کمک هنر می‌توانیم حرف‌های خود را بزنیم و بهترین زبان خلق شده نیز زبان هنر است. این هنرمند با بیان این‌که تذهیب می‌تواند بسیار کارآفرین باشد، توضیح داد: هنر تذهیب جزیی از رشته‌های نگارگری است. نگارگری چهار بخش دارد؛ اول تذهیب، دوم تشعیر، سوم تصویرسازی و در نهایت گل و پرنده است. همیشه سعی می‌کنم این بخش‌ها را در نگارگریم به‌خصوص آثاری که بعد از پیروزی انقلاب منتشر شد، به کار ببرم تا با هنر ملی و میهنی بتوانم حوادثی را که در عصر خودمان رخ می‌دهد در قالب آثار هنری به تصویر بکشم. بدر‌السماء در رابطه با ثبت مشترک هنر تذهیب ایرانی با ترکیه و جمهوری آذربایجان گفت: متأسفانه تلاش زیادی صورت نگرفت و کشور‌های دیگر این هنر را به شکل مشترک با ایران ثبت کردند. کشور‌های دیگر معمولا از نقوش ایرانی استفاده می‌کنند و ممکن است ظرافت آثارشان همپایه آثار ایرانی نباشد، اما همین پیشدستی‌های کشور‌های دیگر به این هویت برای این هنر خدشه وارد می‌کند و این نشانه کم‌کاری مسئولان کشورمان است. معمولا بحث‌های مسئولان برای انجام اقدام‌های عملی در مرحله بحث باقی می‌ماند و این در مورد کار‌های خودم که قرار بود جایی برای آن اختصاص داده شود، اما تا‌به‌حال کاری انجام نشده است. گذشته‌ها آثاری را خلق کردند که بعضی در موزه‌های دیگر کشور‌ها نگهداری می‌شود، اما باید مواظب میراث‌های معاصر خود باشیم. این هنرمند نگارگر درباره بعد مثبت توجه به هنر ایرانی در سایر کشور‌ها توضیح داد: بسیاری از کشور‌ها مانند الجزایر که به آن چند‌بار سفر کردم هم دوست دارند بیشتر با وجوه این هنر آشنا شوند و چند‌بار از من خواستند که این هنر را آموزش دهم، اما به لحاظ وضعیت سنی قبول نکردم، ولی قرار شد مجموعه‌ای از آثارم در آن کشور منتشر شود. قصدم از بیان این موضوع آن بود که بگویم متأسفانه در اینجا به ارزش‌ها و فرهنگ‌مان بها نمی‌دهیم.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: جهان، نظاره‌گر زیبایی‌شناسی ایرانی