حقیقت مظلومیت حاج قاسم 

یکی مستند «داستان بارانی» ساخته حسین نژادموسی که با وجود روایتی دیگر خط و ربطی با حاج قاسم پیدا می‌کند، یکی هم مستند «بی‌قرار» به کارگردانی محمدعلی فارسی که با وجود روایت زندگی شهید محمدحسین یوسف الهی، پیوند تنگاتنگی هم با شخصیت حاج قاسم داشت و درواقع عنوان فیلم به حال و هوای او هم به عنوان یار دیرین یوسف الهی اشاره می‌کرد، اما مستند عیدوک به کارگردانی امیر عسگری و مستند دوئل بوکمال ساخته محمدرضا ابوالحسنی، روایت سرراست‌تری از حاج قاسم داشتند. به‌ویژه دوئل بوکمال که جوایز بهترین گفتار متن و بهترین تدوین را در جشنواره سینماحقیقت به دست آورد به شاهکار عملیاتی سردار سلیمانی در بوکمال سوریه می‌پردازد. 

این مستند به‌عنوان یکی از فیلم‌های منتخب و تحسین شده دوره اخیر سینماحقیقت، این روز‌ها در نقاط مختلف کشور اکران می‌شود؛ نمایشی که با سالروز شهادت حاج قاسم نیز همزمان شده است.

در بخشی از مستند «قاسم» (مهدی فارسی) با قلم و گویندگی شما، جلد مجله «نیوزویک» را می‌بینیم و می‌شنویم که سردار سلیمانی بعد از مقابله با آمریکا، حالا در حال مچاله‌کردن داعش است. همان‌جا به نقش آمریکا در ایجاد منطقه پرواز ممنوع در مرز عراق و سوریه و حفظ بقایای داعش در شهر استراتژیک بوکمال اشاره می‌شود. این حلقه اتصال برای مخاطبی که این فیلم و مستند دوئل بوکمال را دیده، جالب به نظر می‌رسد. 

در فیلم «قاسم» بنای ما این بود که یک مستند مفصل درباره حاج قاسم ساخته شود، منتها، چون آن‌موقع سه ماه تا سالگرد ایشان فاصله بود، تصمیم گرفتیم یک کار مجمل و خلاصه شده از ابتدا تا انتهای زندگی حاج قاسم را روایت کنیم، ولی بعد سراغ کار‌های تولیدی برویم. مستند قاسم، کلا فیلمی آرشیوی است و حتی مصاحبه‌ها هم تولید خودمان نبود. مستند قاسم پر از سرنخ‌هایی است که هرکدام آن‌ها حکایت قصه‌ای را دارد. مثلا ماجرای جنوب شرق خودش یک سریال است و واقعا نمی‌شود آن را در یک فیلم خلاصه کرد. 

ماجرای آورتین را می‌گویید؟
آورتین، فقط یکی از این عملیات‌ها و ماجراهاست، درحالی‌که بحث جنوب شرق، جغرافیای گسترده‌ای دارد و حاج قاسم در یک دوره هفت ساله، کار‌های بزرگی را در آن مناطق انجام داد. یکی از موارد مستند قاسم که ما گذرا از آن عبور کردیم، موضوع بوکمال و عملیات بادیه بود. تازه اگر باز بخواهیم با جزئیات به این عملیات بپردازیم، مستعد روایتی سریالی است و حداقل قابلیت سه چهار قسمت را دارد. ما در دوئل بوکمال به سرعت از خیلی جزئیات ماجرا گذشتیم، چون ممکن است اشاره به آن‌ها از حوصله مخاطب خارج باشد. ضمن این‌که فیلمی که موضوعش عملیات نظامی است، مثلا برای یک خانم خانه‌دار خیلی جذاب نیست و احتمالا کانال تلویزیون را عوض می‌کند.

پس مخاطب هدف‌تان را گسترده درنظر گرفتید و به یک قشر خاص و مردانه بسنده نکردید.
بله، وقتی یک فیلم مستند می‌سازید که قرار است در تلویزیون به نمایش درآید، اساسا اشتباه است که ما مخاطب آن را یک گروه خاص درنظر بگیریم؛ بنابراین باید طیف گسترده مخاطبان تلویزیون را در آن لحاظ کنید. نسخه اولیه این مستند، تقریبا زمانی نزدیک به مستند قاسم داشت و حدود ۱۷ دقیقه از این نسخه نهایی بیشتر بود، اما از آنجا که تهیه‌کننده دوست داشت فیلم را زیر ۶۰ دقیقه جمع کند، بسیاری از مطالب فیلم با نظر تدوینگران حذف شد و من هم به این تصمیم احترام گذاشتم. یکی از مواردی که خیلی در این فیلم‌ها اهمیت دارد این است که هر بحث مطرح شده، منعقد هم شود و از آن عبور نکنیم. در فیلم‌‎های این‌چنینی که وجه عمومی دارد و برای مخاطبان گسترده پخش می‌شود، توجه به جنبه‌های انسانی ماجرا خیلی مهم است. یعنی مخاطب تلویزیون نمی‌نشیند که یک عملیات نظامی صرف ببیند و خیلی هم نمی‌توان ماجرای عملیات را تخصصی و تکنیکی شرح داد، درصورت چنین اتفاقی، فیلم عملا از مخاطب عام فاصله می‌گیرد. ما سعی کردیم حتی‌المقدور چنین روندی را در دوئل بوکمال رعایت کنیم و روایتی ملموس برای همه مخاطبان داشته باشیم و چرایی اهمیت این عملیات را توضیح دادیم. وقتی گزارش‌های سنتکام (مرکزی فرماندهی نیرو‌های آمریکا در منطقه) را می‌خوانید، اشاره شده که گذرگاه قائم بوکمال یکی از استراتژیک‌ترین نقاط کل منطقه است. این سؤال پیش می‌آید که سه کیلومتر راه مگر چیست که قرارگاه نظامی آمریکا روی آن تاکید می‌کند و برایش مهم است. اساسا دعوا و دوئلی که بر سر بوکمال شکل می‌گیرد، تقابل ایران و آمریکاست. درحالی‌که آن منطقه پر از داعش بود و بحث هم بر سر بازپس‌گیری آن مناطق از داعش و از بین بردن این گروهک تروریستی است، اما می‌بینیم وقتی به مرز می‌رسند، حاج قاسم اصلا حرفی از داعش نمی‌زند و می‌گوید ما طرح آمریکا را خنثی کردیم. یعنی ایشان به هیچ‌وجه داعش را روبه‌روی خودش نمی‌بیند و فقط آمریکا را در منطقه می‌بیند و می‌خواهد این فتنه را باطل کند. دوئل بوکمال، روایت یک نبرد در یک منطقه بسیار استراتژیک است. استراتژیک از این جهت که اگر آمریکا به این شهر می‌رسید، ارتباط ما را در آن مقطع مورد بحث، کلا با آن منطقه قطع می‌کرد. اگر آمریکا زودتر از ایران به بوکمال می‌رسید، ثمره شش سال نبرد در سوریه از بین می‌رفت. اهمیت بازپس‌گیری بوکمال از داعش به این دلیل است و باز از نکات مهم قابل اشاره این‌که در منطقه‌ای وسیع و سراسر بیابانی و گرمای طاقت‌فرسا که هیچ‌کدام از روس‌ها و سوری‌ها حاضر نبودند در آن بجنگند، حاج قاسم دست به این کار بزرگ می‌زند و منطقه را از داعش پاکسازی می‌کند. ایشان این طرح راهبردی را با هدف بزرگ‌تر و مهم‌تری از داعش، اجرایی و عملیاتی و پروژه آمریکا را خنثی کرد. هدف حاج قاسم، غلبه بر داعش نیست ـــ که البته این کار هم انجام می‌شود ـــ، اما از آنجا که داعش فقط یک ابزار است و آن چیزی که پشت ماجراست، پروژه آمریکاست، بنابراین حاج قاسم با آزادسازی بوکمال درواقع آمریکا را هدف قرار می‌دهد. نحوه بازپس‌گیری این شهر هم بسیار مهم است که حاج قاسم و نیرو‌های مقاومت به بهترین شکل آن را انجام می‌دهد. باوجود خطرات زیاد جنگ، حاج قاسم تاکید می‌کند نیرو‌ها حق ندارند وارد خانه‌های مردم شوند و حلال و حرام رعایت شود و ... همین منش حاج قاسم در جبهه جنوب شرق و درگیری با اشرار هم دیده می‌شود.

رونمایی از واقعیت مقاومت

باتوجه به حضور موفق این فیلم در جشنواره سینماحقیقت، فکر می‌کنید با این فیلم از چه حقیقتی درباره حاج قاسم و جریان مقاومت رونمایی شد؟
ما یک نقطه ضعف خیلی بزرگ در کشور داریم که همچنان برطرف نشده است. بااین‌که به ظاهر تلاش می‌شود و نیرو‌های زیادی در این زمینه کار می‌کنند، اما این خلأ هنوز وجود دارد و آن این است که نتوانستیم برای زحمتی که در بعد برون‌مرزی و تلاش‌های نیروی قدس برای حفظ تمامیت ارضی کشور و جلوگیری از حمله داعش به ایران به‌طور پیش‌دستانه صورت گرفته، پیوست رسانه‌ای مؤثری درباره آن داشته باشیم؛ لذا این سؤال برای بخشی از مردم وجود دارد و ابهام روی ابهام تلنبار شده تا جایی که این عده از دنبال کردن ماجرا دست برمی‌دارند درحالی‌که ما در این زمینه، افکار عمومی را لازم داریم به همین دلیل بسیار نیاز است افرادی با درک مسائل تخصصی در این زمینه پژوهش کنند و در قالب روایت‌های مستند برای مخاطب عام توضیح دهند. متاسفانه باوجود تلاش‌های صورت گرفته، هنوز در این زمینه خیلی ضعف داریم. معمولا نهاد‌های دست اندرکار مثلا نظامی، حتی وقتی درباره تاریخ شفاهی این عملیات‌ها صحبت می‌کنند، صرفا از جنبه نظامی و برای مخاطبان نظامی توضیح می‌دهند و زبان مخاطب عام را نمی‌دانند. برای همین از جایی به بعد، مخاطب عام ارتباطش را با این موضوع کنار می‌گذارد و از پیگیری مسأله منصرف می‌شود. این مسأله فقط هم مربوط به حوزه مقاومت نیست و ما باید در زمینه‌های مختلف مثل دانش هسته‌ای، پیشرفت‌های صنعتی مثل نانو، بیو و ... که در خیلی از آن‌ها افتخاراتی کسب کرده‌ایم، هم روایت‌هایی برای مخاطبان عام داشته باشیم. حتی در جهاد تبیین مباحثی تخصصی مطرح می‌شود، نه عمومی. انگار همه دارند بیلان کار ارائه می‌دهند، به جای این‌که بخواهند واقعا این موضوعات را برای مخاطبان عام شفاف و روشنگری کنند. حاج قاسم و دیگرانی که در این زمینه کار می‌کنند، دچار مظلومیت مضاعفی می‌شوند. روشنگری و توضیح در این خصوص، کار خود این اشخاص نیست و باید نهاد‌های فرهنگی و رسانه‌ای، قدمی درباره این شفافیت و توضیح ملموس بردارند تا آن‌ها را از این مظلومیت خارج کنند. ما هم می‌خواستیم با مستند دوئل بوکمال، حقیقت مظلومیتی را که جریان مقاومت برون‌مرزی با آن مواجه است برای مردم بازگو و تبیین کنیم.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: حقیقت مظلومیت حاج قاسم