«زخم کاری» و تبلیغاتی که منجر به واکنش مطلوب مخاطبان نشد!

«زخم کاری» و تبلیغاتی که منجر به واکنش مطلوب مخاطبان نشد!
خبرگزاری دانشجو

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه لولاچیان؛ محمدحسین مهدویان با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خبر از فصل سوم سریال «زخم کاری» داد و نوشت: «همه شخصیت‌های محبوب سریال در این فصل حضور دارند و بیش از سی درصد کار هم فیلم‌برداری شده.». در دو فیلم نامه قبل با موضوع اقتباس رو به رو بودیم. مهدویان و تیم نویسندگی او، فیلم نامه فصل اول را با اقتباس از اثر «مکبث» شکسپیر و فصل دوم از اثر «هملت» او نوشتند. گفته می‌شود در فصل سوم زخم کاری سراغ ریچارد سوم شکسپیر رفته و با توجه به داستانی که این نمایشنامه دارد باید شاهد جنگ قدرت در ابعاد بزرگتر باشیم. اما اقتباس دارای قواعدی است و در این موضوع که آیا این قواعد در فیلم نامه زخم کاری به درستی رعایت شده یا نه، با محمد عرفان صدیقیان، کارشناس سینما به گفتگو پرداختیم. آنچه که پیش رو دارید حاصل گفتگوی ما با این کارشناس سینماست:

 

اقتباس چند نوع دارد و در سریال زخم کاری با کدام نوع روبه رو هستیم؟
اقتباس انواع گوناگونی دارد، گاهی به صورت وفادارانه و گاهی به صورت آزاد انجام می‌شود و گاهی هم فیلم نامه نویس نعل به نعل یک اثر را مورد توجه قرار داده است. اگر بخواهیم بررسی دقیق تری از اقتباس در فیلم نامه زخم کاری داشته باشیم باید به فیلم نامه فصل اول رجوع کنیم. در فصل اول با یک رمان به نام «بیست زخم کاری»، نوشته «محمود حسینی نژاد» مواجه هستیم. آقای حسینی نژاد از شکسپیر پژوهان مطرح در حوزه‌ی ادبیات فارسی هستند و آثار بسیاری از شکسپیر ترجمه کردند و با تسلط کافی بر آثار او به سراغ اقتباس از «مکبث»، یکی از ماندگار‌ترین آثار او، در قالب یک اثر داستانی رفتند. در نتیجه آقای مهدویان و گروه ایشان در فصل اول سریال یک منبع بسیار مناسب برای اقتباس سینمایی و سریال شبکه نمایش خانگی در اختیار داشتند.

رمان آقای حسینی نژاد، به صورت موجز به سراغ اقتباس از مکبث رفته و رمان را تصویری روایت کرده بودند، یعنی مصالح لازم برای تولید یک اثر سینمایی در اختیار آقای مهدویان بوده است. هرچند که آقای مهدویان خیلی وفادارانه عمل نکرده و پایان سریال را تغییر دادند و مطابق رمان پیش نرفتند. زمانی که اعلام شد فصل دومی هم در راه است، در خبر‌ها اعلام شد که اینبار آقای مهدویان به سراغ «هملت» رفته است.

 

یعنی نمی توانیم رویکرد آقای مهدویان را مطابق قواعد اقتباس بدانیم؟

مسئله اینجاست رویکردی که آقای مهدویان برای اقتباس در پیش گرفتند خیلی با قواعد اقتباس، نمی‌خواند. ما در نمایشنامه هملت با شخصیتی اصیل مواجه و با پیشینه و انگیزه‌های این فرد آشنا هستیم. برای بررسی پیشینه میثم باید این را مورد توجه قرار داد که چقدر در فصل اول پرداخت درستی نسبت به شخصیت او شده و چقدر مخاطب آماده‌ی دیدن میثم در نقش اول فصل دوم شده است. متاسفانه زمینه چینی درستی در ابتدا درباره‌ی شخصیت میثم صورت نگرفته است و مخاطب خود را در قسمت‌های اول با طرح داستانی مواجه می‌بیند که بار پیش بردن درام به دوش شخصیتی است که در فصل اول چندان نقش اصلی در پیشرفت قصه نداشته است، و این باعث سرخوردگی او می‌شود.

 

پس شما موافق این مسئله هستید که مهدویان نتوانسته نمود درستی از این نمایشنامه در فصل دوم سریال ارائه دهد؛

بله؛ اگر خود متن هملت را هم زیر ذره بین قرار دهیم و روح قالب در نمایشنامه را دریابیم، متاسفانه آقای مهدویان و تیم فیلمنامه نویسان، نتوانستند آن گونه که باید نمود درستی از این نمایشنامه در فصل دوم سریال ارائه بدهند. بعضی از افرادی که به عنوان فیلمنامه نویس در این تیم حاضر هستند و مسئولیت‌ آنها، مسئولیت مهمی هم هست، پیشینه‌ای از فیلم نامه نویسی و درام پردازی به خوبی نداشتند و وقتی  با اثری از ویلیام شکسپیرمواجه می‌شوند، مسلما نمی‌توانند به خوبی تمام ویژگی‌هایی که مورد نیاز را در این سریال بازتاب دهند. در نهایت چیزی که ما شاهدش هستیم، تنها اشاره‌ای است که در حد یک خط داستانی به نمایشنامه هملت شده.

 

در اخبار اعلام شده است که مهدویان برای اقتباس در فصل سوم به سراغ کتاب «ریچارد سوم» رفته است، نظر شما در این خصوص چیست؟

قبلا گفته شده بود که ایشان به سراغ «لیر شاه» شکسپیر رفته اند. به نظرم اگر سراغ ریچارد سوم رفته باشند، هوشمندانه عمل کردند، زیرا در این کتاب، مثلث قدرتی را بیان می‌کند که جنگی بر سر قدرت به وجود می‌آید و پایان بندی فصل دوم زخم کاری هم به گونه‌ای است که طرح داستانی ریچارد سوم برای ادامه‌ی این سریال مناسب‌تر به نظر می‌رسد. اما مسئله این است که نویسندگان این مجموعه باید روشن کنند که هدفشان از اقتباس در یک اثر نمایشی چیست؟. ویلیام شکسپیر از مطرح‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات نمایشی در دنیا است و به عنوان برترین نمایشنامه نویس تمام دوران‌ها از او یاد می‌شود و صرفا به دلیل طرح داستانی که تدارک دیده به این مقام نرسیده است. شکسپیر در آثارش از تاریخ و اسطوره‌ها استفاده کرده است و گاهی نمایشنامه‌هایی را منبع اقتباس برای آثارش در نظر گرفته و ما شاهد هستیم در تاریخ شاید از متنی که مورد اقتباس شکسپیر بوده است اثری نمانده، اما نمایشنامه‌های او به دست ما رسیده اند. گروه نویسندگان این سریال اول باید به این درک برسند که دلیل ماندگاری آثار شکسپیر چیست و با یک دید روشن به سراغ منابع مهم بروند. اما الان به این دلیل که اعلام کردند فیلم برداری سریال شروع شده است، در نتیجه با یک فیلم نامه‌ی کامل رو به رو هستیم و می‌توانیم امیدوار باشیم که در فصل سوم، با توجه به بازخورد‌هایی که از مخاطبین گرفته اند، تلاش کرده باشند که رویکرد متفاوتی را در اقتباس در پیش بگیرند.

 

دلایل ماندگاری نمایشنامه های شکسپیر را چه میدانید؟

از دلایل ماندگاری نمایشنامه‌های شکسپیر، روح حاکم بر اثر است و مفاهیمی که او قصد دارد از طریق نمایشنامه به مخاطبین منتقل کند. مفاهیمی که اکثرا بر آمده از درگیری و کشمکش انسان با خود، محیط و جامعه است. در واقع مشکل بزرگی که در فصل دوم سریال در کنار خط داستانی که نکته تازه‌ای را مطرح نمی‌کند و بر روی کلیشه‌ها حرکت می‌کند، نوع شخصیت پردازی است. شما نمی‌توانید هملت را به عنوان منبع اثر داستانی خود قرار دهید، ولی در داستان تنها شباهتی که شخصیت اصلی شما با هملت دارد، تردید اوست که حتی جنس این تردید هم با هملت متفاوت است. هملت شخصیتی آرمان گرا و طالب علم و دانش است که هیچ کدام در سریال لحاظ نشده است و، چون برداشت آزادی هم از این اثر است، به هرحال باید سویه‌هایی از این اثر را بازتاب می‌داد. به نظرم مسئله‌ای که در زخم کاری وجود داشت و دست و پای آقای مهدویان و گروه نویسندگان را بست، این بود که هملت را به اشتباه منبع اقتباس فصل دوم قرار دادند و ایشان در فصل سوم هم دست بر روی اثر مهمی از شکسپیر گذاشتند و نیاز مبرمی به تقویت گروه نویسندگان خود دارند.

 

جایگاه اقتباس در سینمای امروز جهان را چگونه ارزیابی می کنید؟

مسئله اقتباس این روز‌ها در سینما به شکل ریشه‌ای دنبال می‌شود، خصوصا در مورد آثار ویلیام شکسپیر که نویسنده بزرگی است و در جهان هم با احتیاط به سراغ اقتباس از آثار او می‌روند. نمونه‌ی آخر این اقتباس ها، دو سال پیش، «جوئل کوئن» فیلمی با اقتباس از مکبث ساخت و سعی کرد نعل به نعل این اقتباس انجام دهد. این احتیاطی که فیلم سازان خلاق دنیا در مواجهه با آثار شکسپیر دارند، متاسفانه در فیلم نامه زخم کاری به طرح داستانی تقلیل پیدا کرد و پیچیدگی‌های روانی که شخصیت‌های آثار شکسپیر دارند، در این سریال لحاظ نشد. با توجه به این که مخاطب هم واکنش خوبی نداشت و فصل دوم علارغم تبلیغات بسیار آن مورد توجه قرار نگرفت، شاید این اتفاق باعث شده که آقای مهدویان در فرصتی که داشتند به همراه گروهشان، برای فصل سوم رویکرد دیگری را در پیش گرفته باشند. حداقل از بابت شخصیت‌ها و قصه بتوانند مخاطب را درگیر کنند. ریچارد سوم شخصیت‌های پرتعدادی دارد و ممکن است آقای مهدویان همین رویکرد را در پیش گرفته باشد و شاهد ورود شخصیت‌های چند بعدی برای جذاب‌تر شدن سیر داستان زخم کاری شود.

 

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: «زخم کاری» و تبلیغاتی که منجر به واکنش مطلوب مخاطبان نشد!