مرگی که خودخواسته نیست!

نرمین حدود شش ماه پیش شاهد یک خودکشی بود. وقتی خواهرش با او تماس گرفت و باصدایی وحشت‌زده از او خواست به خانه‌اش برود، نمی‌دانست با چه صحنه‌یی روبه رو می‌شود. اما وقتی پیکر شوهرخواهرش را دید که جلوی آشپزخانه افتاده، باورش شد که اتفاقی وحشتناک افتاده است.

اگر در ایران هستید و به خودکشی فکر می‌کنید، پیش از هر اقدامی با یکی از شماره های زیر تماس بگیرید: اورژانس اجتماعی: ۱۲۳، اورژانس شهری: ۱۱۵، صدای مشاور: ۱۴۸۰، اورژانس روان‌پزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰.

از دید او خودکشی شوهرخواهرش بلندترین فریاد اعتراضی بود که تا به حال شنیده‌ است. با این‌حال هنوز دولت‌مردان این فریاد را نشنیده‌اند. برای نرمین ک. این اتفاقی‌ست که هیچ‌وقت از ذهنش پاک نخواهد شد. او به زمانه می‌گوید:

شوهر خواهرم سابقه‌ی افسردگی داشت، اما وقتی از کار بیکارش کردند، انگار دیوانه شد. هر روز لباس کار می‌پوشید و روی یک صندلی منتظر می‌نشست تا خبرش کنند که به کار بر‌گردد. اما این اتفاق نیفتاد و پیش‌از آن‌که همه‌چیزش را از دست بدهد، خودکشی کرد. شاید نمی‌خواست ببیند زنش می‌گذارد و می‌رود، صاحب‌خانه اثاثش را بیرون می‌ریزد، طلبکارها صف می‌کشند جلوی خانه و هزار اتفاق ویران‌کننده‌ی دیگر را. بیکاری وفقر انگار قرار نیست ما را رها کند. من خودم هم تجربه کرده‌ام. چون شوهر من هم کارگر است. کلا هر کسی در استان ایلام زندگی می‌کند یک‌جای زندگی‌اش می‌لنگد.

ماجرای خودکشی در پتروشیمی ایلام زمانی رسانه‌یی شد که پنج‌شنبه ۳۰ آذرماه ۱۳ نفر از کارگران اخراج شدند و دو کارگر پیش از خروج از کارگاه اقدام به خودکشی کردند. ماجرا برای آن‌ها تلخ شروع شده بود، اما تلخ تمام نشد چون کارگرهای دیگر به دادشان رسیدند و آن‌ها را نجات دادند.

بعد از بهبود، هر دو کارگر گفتند که خودکشی‌آن‌ها به هیچ‌وجه به خاطر مسائل خانوادگی نبوده و صرفا دلیلش بی‌کاری از کارخانه بوده. شش کارگر دیگر که شوهر خواهر نرمین جزو آن‌هاست، طی دوسال گذشته خودکشی کرده‌اند. محمد منصوری، علی‌محمد کریمی، آرش تبرک، حیدر محسنی، جواد نوروزی و مصطفی عباسی  در این دوسال جان خود را برای به دست آوردن یک لقمه نان از دست داده‌اند که خوشبختانه دو مورد اخیر نافرجام باقی مانده‌است.

Ad placeholder

خودخواسته یا از روی اجبار؟

نرمین می‌گوید:

جدیدا می‌گویند مرگ خود خواسته اما این مرگ خودخواسته نیست. جوانی که بعد از کلی درس خواندن کار پیدا می‌کند و بعد با هزار امید و آرزو ازدواج می‌کند، به محض این‌که زندگی‌اش از روال خارج می‌شود، مجبور به خودکشی می‌شود. این را شرایط دشوار و اوضاع ظالمانه‌ی اقتصادی برایش به وجود آورده. بنابراین مرگش خودخواسته نیست.

یک سال پیش هم مهندس جوان، آرش تبرک وقتی به محل کارش مراجعه کرد، او را راه ندادند و گفتند کارت ورودش منقضی شده. او پنجم دی‌ماه سال گذشته خودکشی کرد. مدیران پتروشیمی ایلام دلیل مرگ او را مشکلات خانوادگی عنوان کردند تا بار این گناه را از دوش خود بردارند. اما خانواده‌ی آرش این حرف‌ها را نمی‌پذیرند. یکی از نزدیکانش می‌گوید:

متاسفانه هیچ‌کس به آرش نگفت چرا ممنوع‌الورود شده و بعد که خانواده‌اش پی‌گیری کردند، فهمیدند او را بدون هیچ اخطاری اخراج و از ورودش به کارخانه جلوگیری کرده‌اند.

پتروشیمی چوار ایلام در شمال‌غربی ایلام یکی از کارخانه‌هایی‌ست که بخشی از زخم بی‌کاری را در این استان التیام بخشیده اما با روند منفی رشد در این کارخانه، مدیران برخی بخش‌ها، کارگران را اخراج کرده و پس از شایع شدن خودکشی در این کارخانه، تقصیر را به گردن مشکلات خانوادگی انداخته‌اند. در حالی‌که براساس گفته‌ی شاهدان و کارگرانی که از حادثه‌ی خودکشی، جان سالم به در برده‌اند، همه‌شان پیش از خودکشی نامه‌یی مبنی بر بیان دلایل خودکشی خود نوشته‌اند که دلیل اصلی این کار از سوی آنان اخراج از کارخانه‌ی پتروشیمی چوار ایلام بوده است.

فرشاد اسماعیلی، حقوق‌دان و پژوهشگر حقوق کار به خبرآنلاین گفته‌است:

سیاست‌های کلان باعث ضربه زدن به این قشر می‌شود و سیاست‌هایی که در یک کارگاه بزرگ اعمال می‌شود، ناشی از هر دو مورد خشونت ساختاری و خشونت فرهنگی‌ست. در محیط‌هایی که زندگی رفاهی مردم در سطح پایینی قرار دارد و در محیط‌های کاری با جمعیت‌های زیاد کارگری، تصمیمات کلی و جزیی تغییرات عمده‌یی را ایجاد می‌کند. با بن‌بست راهکارهای جمعی و عقیم بودن راهکارهای فردی اعتراض و مطالبه‌گری، خود ویرانگری به عنوان اعتراض، راهی ناگزیر می‌شود.‌

به گفته‌ی مبین الف،کارگر پتروشیمی ایلام با وجود کار طاقت‌فرسا و خطرناک، حقوقی که از ۸ تا ۱۰ میلیون به کارگران داده می‌شود، تامین کننده‌ی بخشی از هزینه‌های ضروری زندگی‌ست:

همین الان هم ما با این حقوق فقیریم و زیر شاخص فلاکت زندگی می‌کنیم. اما از قدیم گفته‌اند، آب‌باریکه‌یی هست. آن‌وقت اگر این آب‌باریکه قطع شود، زندگی یک خانواده از هم می‌پاشد و وقتی مرد خانه خودکشی می‌کند، چند تا خانواده از این ضربه متاثر می‌شوند.

براساس برآورد سازمان ملل متحد، شاخص امید به زندگی در ایران ۷۷.۳۳ سال است. اما طبق آماری که اخیرا منتشر شده، میانگین سن مرگ و میر در ایران ۶۶سال است و این شاخص نشان می‌دهد مرگ و میر میان جوانان ایرانی نگران کننده‌است.

Ad placeholder

دولتی که رفاه را به خانه‌ها نمی‌آورد

دکتر شهین جوان‌بخت روان‌شناس بالینی می‌گوید:

روابط معناداری میان بحران و فروپاشی اقتصادی و نرخ بالای خودکشی وجود دارد و براساس شواهد علمی این روابط ثابت شده است. فقر اقتصادی و نداشتن امید رهایی از فشارهای اقتصادی، انسان را در برابر تغییرات سریع، مستأصل و ناتوان می‌کند. به‌طور معمول مردم به دولتِ رفاه و برای بهبود کیفیت زندگی خود، به خدمات وابسته‌اند. پیامدهای یک اقتصاد ورشکسته یا دولت ضعیف به‌لحاظ اقتصادی،‌ به کاهش فرصت‌های شغلی منجر می‌شود، در این حالت مزایا و سودرسانی دولت رفاه کاهش می‌یابد. در جریان این اختلال عملکردی به‌لحاظ کلان، هزینه‌های جاری‌ افزایش و هم‌زمان میزان درآمد و اشتغال‌زایی و حقوق و مزایای مردم کاهش می‌یابد. به همین دلیل وقتی کارگران یک کارخانه به طور مثال همین پتروشیمی چوار بی‌کار می‌شوند، احتمال فروپاشی روانی‌شان بیش‌تر می‌شود و ضریب خودکشی بالا می‌رود. در چنین مواردی حتا اگر شخص، خودکشیِ نمایشی انجام داده باشد، می‌باید در بیمارستان بستری شود و زیر نظر روان‌پزشک قرار بگیرد.

گزارش‌ها نشان می‌دهد بسیاری از کارگرانِ پیمانکاریِ پتروشیمیِ چوار ایلام نگران‌اند. طی سال‌های گذشته بارها در اعتراض به معوقاتِ مزدی، اجرا نشدنِ طرح طبقه‌بندی مشاغل، دستمزدهای ناچیز، نداشتنِ امنیتِ شغلی و تعدیل‌های گاه و بی‌گاه اعتراض کرده‌اند، اما تداومِ خودکشی‌ها نشان می‌دهد مشکلاتِ کارگران پایدار و ریسک خودکشی در آنان بسیار بالاست.

شورای تامین هم کاری از پیش نبرد

چند ماه پیش، بعد از انتشار خبر خودکشیِ حیدر محسنی، دیگر کارگرِ اخراج شده‌ی این کارخانه، روابط عمومی پتروشیمی خبر داد که با جابه‌جا کردنِ برخی از نیروهای حراست و ممنوع‌الورود کردنِ برخی از مدیرانِ کارخانه پای شورای تأمین استان برای جلوگیری از وقوعِ مجدد چنین حوادثی به این مساله باز شد اما  این راه‌حل جواب نداد و به فاصله‌ی ۴ ماه بعد از آن اتفاق، دو کارگرِ دیگرِ کارخانه دست به خوکشی زدند.

حسین راغفر، کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با وبسایت «دیده‌بان ایران»، سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی را ریشه وقوع خودکشی‌ها در ایران برمی‌شمارد:

خود تخریبی در شرایط جامعه‌ی ما به دلیل ناتوانی در پاسخگویی به تأمین نیازهای اساسی شکل گرفته است. مسأله خودکشی که یک شکل حاد از استیصال است؛ این پدیده قابل شناسایی‌ست و ما قبلا هم اخطارهای لازم را در این باره داده‌ایم. اگرچه تا به حال گوش شنوایی هم نبوده دلیل اصلی آن هم این است که منافع کسانی که با تصمیم گیری‌های جدی کنند و گروه‌های خاص اجازه نمی‌دهد که این مسائل در کانون‌های تصمیم گیری‌های اساسی کشور شنیده بشود. اگر برای این مسئله گوش شنوایی پیدا نکنیم باید شاهد رشد این پدیده‌های نامیمون در جامعه باشیم.

امکان تبدیل خودتخریبی به تخریب دیگران

راغفر در ادامه هشدار داده:

این خود تخریبی‌ها همیشه به این شکل باقی نمی‌ماند و ممکن است خیلی از افراد از یک جایی به بعد به تخریب دیگران و جامعه دست بزنند؛ این اتفاق مسأله رشد خشونت و اشکال مختلف این پدیده هستند و باید تحت عنوان اعتراض‌ مردم به آن نگاه شود. اعتیاد هم نوعی اعتراض است؛ فرد به خاطر گم کردن خودش و گم شدن در بحرانی  که در آن است به اعتیاد پناه می‌برد. اعتیاد را نه به عنوان یک پدیده عادی و اجتماعی بلکه باید به عنوان یک پدیده اعتراضی ببینیم. ریشه به وجود آمدن آن هم به عنوان اعتراض به شرایط اقتصادی و اجتماعی ارزیابی شود.

این در حالی‌ست که خودکشی در طی یکی دو ماه اخیر نه تنها در پتروشیمی چوار بلکه در چند جای دیگر نیز به دلیل بی‌کاری یا بدقولی کارفرماها در پرداخت معوقات صورت گرفته است. حدود یک ماه پیش یکی از کارمندان بازنشسته‌ی صدا وسیما به زندگی خود پایان داد. همچنین کارگری ۵۸ ساله با بیش از ۲۰ سال سابقه‌ی‌ کار در پی اخراج و رد نشدن بیمه از سمت شرکت رجا، اقدام به خودکشی کرد. خودکشی‌های سریالی در فولاد اهواز هم در همین فاصله‌ی زمانی نگرانی را در میان خانواده‌های کارگران تشدید کرده‌ است.

به گفته‌ی نرمین با این‌حال رژیم جمهوری اسلامی هیچ کار مفیدی در این زمینه انجام نمی‌دهد و بیش‌تر به فکر ماجراجویی در کشورهای دیگر و شاخ‌وشانه کشیدن برای کشورهای همسایه و موشک‌پرانی به عراق و سوریه و پاکستان است.

Ad placeholder

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: مرگی که خودخواسته نیست!