رفت‌ و آمد در شهر امنیتی/ دینا قالیباف

    خانه  > slide, اندیشه و بیان  >  رفت‌ و آمد در شهر امنیتی/ دینا قالیباف

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۲/۱۱/۱۶
  •  دسته : slide,اندیشه و بیان
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : 0211161005
چاپ خبر

رفت‌ و آمد در شهر امنیتی/ دینا قالیباف

ماهنامه خط صلح – مترو یکی از وسایل حمل و نقل عمومی محسوب می‌شود که از دانشجو گرفته تا کارگر و کارمند از آن برای رفت‌وآمد در سطح شهر استفاده می‌کنند.

شاید بتوان گفت این وسیله‌ی حمل و نقل عمومی که در ایران حضور دست‌فروشان چاشنی آن شده، به‌ واسطه‌ی برخی حوادثی که گاهی در آن رخ می‌دهد به ‌عنوان یک سوژه با موضوعات مختلف اغلب تیتر خبرها بوده و توجه‌ها را به خود جلب کرده است.

بازداشت مواد فروش معروف در متروی تهران، فوت دانش‌آموز دختری پیش از ورود به واگن قطار، حوادثی که در پی خرابی‌های پله‌برقی رخ داده‌ و برخی جدل‌ها میان مردم که گاهی خانوادگی است و گاهی هم رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و به دعواهای فیزیکی یا کلامی ختم می‌شود، ماجراهایی را در زیرِ زمین رقم می‌زند. حوادثی که گاهی اوقات چنان سر و صدایی به پا می‌کنند که دنیای بالای مترو را نیز به دگرگونی می‌کشند.

پکن‌سازی در شهرهای تهران

موردی که اخیراً باعث شد تا مترو به ‌عنوان پدیده‌ای فراتر از یک وسیله‌ی حمل و نقل عمومی مورد توجه قرار گیرد، انتشار ویدئویی از مانیتوری در متروی شهر مشهد بود که اطلاعات شهروندان را با دوربین مداربسته و از طریق تطبیق با چهره‌شان نشان می‌داد. این اتفاق با واکنش منفی شهروندان مواجه شد و به‌ دنبال آن شهرداری مشهد در موضع‌گیری اولیه‌ی خود اعلام کرد: «نصب این دوربین‌ها و مانیتور‌ها به منظور بازدارندگی امنیتی در مشهد آغاز شده است؛ با توجه به اتفاقات تروریستی در برخی شهر‌های کشور این اتفاق می‌تواند به برقراری امنیت در محل‌های مهم شهر کمک کند.»

برخی اما عقیده دارند مقصودی که پشت انتشار این ویدئو وجود داشته، نشان دادن قابلیت «حجاب‌بانی الکترونیکی» به‌ منظور مقابله با پدیده‌ی‌ اجتماعی- اعتراضی «کشف حجاب» است.

ماجرای دوربین‌هایی که شهر زیرزمینی مترو را زیر ذره‌بین دارند، به آن‌چه اخیراً در پی انتشار ویدئوی مانیتور قطار شهری مشهد رخ داده، محدود نمی‌شود. این روزها وسیله‌ی دیجیتالی دوربین –چه به‌صورت مداربسته در تعداد زیاد در مترو چه به ‌صورت داوطلبانه در دست نیروهای‌ حجاب‌بان—، تبدیل به ابزاری برای زیر پا گذاشتن حریم خصوصی شهروندان و دست‌اندازی به منفعت گروهی از زنان جامعه شده‌ که مدام باید نگران این باشند دوربینی در دست کسی یا نصب شده در جایی از مترو تصویرشان را ثبت کرده باشد. این نگرانی جایی بیش‌تر می‌شود که از یک‌ سو صحبت از جریمه‌های مالی برای افرادی که با دوربین شناسایی می‌شوند، به میان می‌آید و از سویی دیگر وزیر کشور مدعی می‌شود نیروهای حجاب‌بان نیاز به مجوز ندارند. به این ترتیب وقتی حوالی ساعت ۵-۷ عصر پا به متروی تئاتر شهر گذاشته و با افرادی مواجه می‌شویم که گاهی پشت دوربین مستقر هستند و تصویر شهروندان را ثبت می‌کنند، در ذهن خود با این پرسش مواجه می‌شویم که چرا شخصی باید بر شهروند دیگر بدون مجوز در مکانی عمومی که افراد در آن‌جا برابر هستند، اعمال قدرت کند؟

از سویی دیگر این شیوه‌ی نظارت به فرضیه‌ها برای پیاده‌سازی مدلِ «شهرهای امن» که دولت چین آن را اجرا کرده، قوت می‌بخشد. فناوری‌های تصویری کشور چین قادر به شناسایی افراد در میان جمعیت‌، حتی در شب هستند و حاکمیت می‌تواند از قابلیت این فناوری‌های چینی برای کنترل بیش‌تر استفاده کند و شهرهای مختلف را بیش‌تر به مدلِ «شهرهای امن» که پکن آن را پیاده‌سازی کرده، نزدیک کند؛ شهری که دایره‌ی حریم خصوصی در آن کوچک و کوچک‌تر می‌شود.

چند نکته درباره‌ی دوربین‌های مداربسته در متروها

این روزها دوربین چنان وسیله‌ی ارزشمندی شده که وقتی از متروی صادقیه پیاده می‌شویم، در یک مسیر بیست قدمی چهار دوربین مداربسته در انواع مختلف به چشم می‌خورد. برخی از آنان متعلق به شرکت تولیدی میکرو نرم‌افزار است که کارکنان آن تأیید می‌کنند به تازگی دوربین‌های مداربسته‌ی جدیدی به شرکت بهره‌بر‌داری متروی تهران فروخته‌اند. آرم این شرکت بر روی دوربین‌های مداربسته‌ی‌ داخل مترو نیز تصدیقی بر این ماجرا است.

مورد دیگر وجود دوربین‌های مداربسته‌ای متعلق به یک شرکت چندملیتی به اسم هایک ویژن (Hikvision) است که خط تولید آن در کشور چین قرار دارد و از سال ۱۳۹۳ در ایران نمایندگی داشته اما از سوی آمریکا و بر سر مسئله‌ی ایغورها دفاتر فروش آن امروز اغلب تحریم شده‌اند. اسناد عمومی نشان می‌دهد که در ۱۹ سال گذشته ایران میزبان حداقل هشت شرکت چینی تحریم‌شده‌ی بین‌المللی بوده که فروشنده‌ی فناوری کنترل و اعمال قدرت بر روی شهروندان از طریق دوربین‌های مداربسته هستند و شرکتی که به آن اشاره شد، تنها یکی از این کمپانی‌ها است.

دوربین‌های این شرکت چندملیتی مدل‌های متنوعی دارند که قادر به تجزیه و تحلیل هوشمند ویدئو هستند و احتمال می‌رود که مجهز به یک سامانه‌‌ی احراز هویتی باشند اما تأیید یا رد کردن آن مستلزم دسترسی به تمام اطلاعات مربوط به مدل دوربین مداربسته است. در این میان برخی سایت‌ها اطلاعاتی ارائه می‌کنند که نشان می‌دهد از شروع اعتراضات در ایران و در سال گذشته استفاده از دوربین‌های مداربسته که مورد حمایت پکن هستند، افزایش پیدا کرده است. برند دوربین‌های نصب شده‌ی جدید در مترو که اغلب چینی هستند، شاید بتواند این موضوع را تصدیق کند.

یکی از کارکنان مترو که نمی‌خواهد نام و سمتش فاش شود، با اشاره به عوض شدن و اضافه شدن به تعداد دوربین‌های مترو می‌گوید: «برخی دوربین‌ها داخل مترو هستند که از وزارت اطلاعات آمده و نصب کرده‌اند. حتی خود ما نمی‌دانیم کدام دوربین می‌تواند باشد و از جای آن اطلاعاتی نداریم.»

او هم‌چنین تأیید می‌کند که چیز‌هایی به گوششان خورده که دوربین‌های مترو قابلیت تطبیق چهره‌ی افراد با اطلاعات هویتی آنان را دارند.

اگرچه نصب دوربین‌های مداربسته در مکان‌های پرتردد مثل مترو در کنار نظارت از راه دور بر رفتار کارکنان و ایمنی مسافران در یک نمای کلی مزیت محسوب می‌شود، اما این شیوه‌ی نظارت افراطی به منظور کنترل رفتار شهروندان، هستی اجتماعی مردم و به ‌ویژه زنان را تحت تأثیر قرار داده و این فرضیه را به وجود می‌آورد که با این نظارت‌ها زنان در یک بی‌مکانی گرفتار خواهند شد که فضای شهریِ امنیتی شده‌ی آنان را به این مرداب کشانده و از پذیرش‌ آن‌ها با تمسک به هر طریقی از تبلیغات در فضای شهر گرفته تا دوربین‌هایی که مدام آن‌ها را زیر نظر دارند، سر باز می‌زند.

تبلیغات در فضای شهر، گروهی از زنان را رد می‌کند و جملاتی مانند: «به کسانی که به اسلام و نظام باور ندارند، مسئولیت ندهید.» آنان را به مردابی می‌کشاند که باعث می‌شود مدام از خود بپرسند: مکان هستی اجتماعی من به‌عنوان یک زن کجای این شهر است؟

هستی زنان زیرِ سایه‌ی دوربین‌ها و حجاب‌بانان

دو دختر متولد سال‌های ۸۲ و ۸۳ که حوالی متروی انقلاب ایستاده و قهوه می‌خورند، اگرچه فقط به دوربین‌های داخل دانشگاه‌شان اشاره می‌کنند که دانشجویان را زیر نظر دارند، تجربه‌ی شخصی‌شان از برخوردها با حجاب در مترو را چنین روایت می‌کنند: «در مترو حتی وقتی کلاه روی سرمان می‌اندازیم به ما می‌گویند که کلاه حجاب نیست. یک بار که کلاه سرم بود، به من گفتند مقنعه سر کن در صورتی که موهایم مشخص نبود.»

این دو دختر، تنها پارک‌ها را مکانِ آزادی برای خود توصیف می‌کنند: «در خیابان هم آزادی و حریم خصوصی نداریم چون نیروهای خود مختار جلوی ما را می‌گیرند و نگاه‌های بدی دارند.»

زنی دیگر که معلم است، داستان شخصی خود از برخورد‌ها درباره‌ی حجاب را چنین روایت می‌کند: «یک روز که از سرکارم در میدان شوش به خانه برمی‌گشتم، در مترو حجاب‌بانی جلویم را گرفت و گفت مقنعه سرت کن و من گفتم سر نمی‌کنم.»

او در ادامه‌ی روایت خود می‌گوید: «حجاب‌بان گفت اگر دفعه‌ی بعدی این‌جا ببینمت حتی اگر گریه کنی، بهت رحم نمی‌کنم.»

در نهایت حضور پرتعداد دوربین‌های مداربسته در مترو، اگرچه نشان‌دهنده‌ی گسترده‌ شدن شهر معاصر و شاید حرکت به سمت یک پساشهر با این استدلال باشد که مردم باتحرک‌تر از گذشته شده‌اند، اما این پیشرفت در گرو یک تنش اجتماعی پنهان قرار گرفته که گسست اجتماعی و فرهنگی میان مردم به ‌عنوان ویژگی بارز آن قابل مشاهده است.

شاید بهتر باشد گزارش حاضر را با این پرسش به اتمام برسانیم:

آیا برخوردهای نظارتی جدید در مترو از طریق دوربین‌های مداربسته و حجاب‌بانانی که گفته می‌شود نیاز به مجوز هم ندارند، ممکن است مردم را به سمتِ یک جنگ چریکی هستی‌شناسانه در مکانی که موجی از جمعیت ناشناس در تنهایی خودشان هستند، ببرد؟

مطالب مرتـبط

    • صدوپنجاه‌وسومین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوپنجاه‌ودومین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوپنجاه‌ویکمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوپنجاهمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • معوقات مزدی کارگران مترو تهران

برچسب ها: تشخیص چهره خط صلح خط صلح 153 دوربین مداربسته دینا قالیباف ماهنامه خط صلح مترو تهران مترو مشهد نظارت هوش مصنوعی

بدون نظر

نظر بگذارید

منبع خبر: هرانا

اخبار مرتبط: رفت‌ و آمد در شهر امنیتی/ دینا قالیباف