اخبار داریوش جعفری

معلمی که ساعت ۱۲ شب دنبال کیک تولد می‌گشت/ دندانپزشکی که معلم شد!
خبرگزاری مهر

معلمی که ساعت ۱۲ شب دنبال کیک تولد می‌گشت/ دندانپزشکی که معلم شد!

خبرگزاری مهر - ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: معلمی بیش از آنکه «شغل» باشد، «علاقه و دغدغه» است، «علاقه» به پرورش و آموزش انسانی دیگر و «دغدغه» ساختن جامعه‌ای آرمانی. میان معلمان این سرزمین افراد زیادی هستند که فشار معیشت و روزمرگی هم نتوانسته از علاقه و دغدغه آنها برای تعلیم و تربیت... روایت دوم؛ معلمی که «یار مهربان» را تا دل مناطق صعب‌العبور برد! «داریوش جعفری» معلم گرافیک مشغول به کار در شهرستان کوهدشت است، ۲۸ سال سابقه فعالیت در حرفه معلمی دارد و دانش آموزانش او را با تلاش ستودنی در مسیر معرفی «یار مهربان» می‌شناسند
ساخت «دانر» به پایان رسید/ پرداختن به معضلات زنان
خبرگزاری مهر

ساخت «دانر» به پایان رسید/ پرداختن به معضلات زنان

خبرگزاری مهر - ۱۶ اسفند ۱۴۰۰
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، با پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «دانر» به نویسندگی و کارگردانی داریوش جعفری و با بازی آزاده سیفی، فریبا متخصص، محمدحسین لطیفی، نیوشا مدبر، نیلوفر جهانگیری به مرحله تدوین و صداگذاری رسید. داریوش جعفری که سال‌ها تجربه دستیاری کارگردانانی همچون... به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، با پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «دانر» به نویسندگی و کارگردانی داریوش جعفری و با بازی آزاده سیفی، فریبا متخصص، محمدحسین لطیفی، نیوشا مدبر، نیلوفر جهانگیری به مرحله تدوین و صداگذاری رسید
پایان ساخت «دانر» با بازی محمد حسین لطیفی
خبرگزاری دانشجو

پایان ساخت «دانر» با بازی محمد حسین لطیفی

خبرگزاری دانشجو - ۱۶ اسفند ۱۴۰۰
 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی پروژه، با پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «دانر» به نویسندگی و کارگردانی داریوش جعفری و با بازی آزاده سیفی، فریبا متخصص، محمدحسین لطیفی، نیوشا مدبر، نیلوفر جهانگیری به مرحله تدوین و صداگذاری رسید.داریوش جعفری که سال‌ها تجربه دستیاری کارگردانانی... به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی پروژه، با پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «دانر» به نویسندگی و کارگردانی داریوش جعفری و با بازی آزاده سیفی، فریبا متخصص، محمدحسین لطیفی، نیوشا مدبر، نیلوفر جهانگیری به مرحله تدوین و صداگذاری رسید

معرفی آثار بخش مسابقه کنگره بین‌المللی «محمد (ص)، پیامبر رحمت، در آئینه ادب و هنر»

خبرگزاری میزان - ۳ بهمن ۱۴۰۰
خبرگزاری میزان - گزارش مرکز اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی بخش فیلم کوتاه کنگره بین‌المللی «محمد (ص)، پیامبر رحمت، در آئینه ادب و هنر»، از میان فیلم‌های ارسالی به بخش فیلم کوتاه کنگره، ۲۱ فیلم به بخش مسابقه معرفی شدند. بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنید اسامی... داریوش جعفری  ۲۰- هاجرو / کارگردان
فیلم‌های راه‌یافته به کنگره «محمد (ص)» معرفی شدند
خبرگزاری مهر

فیلم‌های راه‌یافته به کنگره «محمد (ص)» معرفی شدند

خبرگزاری مهر - ۳ بهمن ۱۴۰۰
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط‌عمومی بخش فیلم کوتاه کنگره بین‌المللی «محمد (ص)، پیامبر رحمت، در آئینه ادب و هنر»، از میان فیلم‌های ارسالی به بخش فیلم کوتاه کنگره بین‌المللی «محمد (ص)، پیامبر رحمت، در آئینه ادب و هنر»، ۲۱ فیلم به بخش مسابقه معرفی شدند. اسامی... داریوش جعفری ۲۰- هاجرو / کارگردان
روز پنجم صفر؛ روضه شهادت حضرت رقیه (س)
خبرگزاری دانشجو

روز پنجم صفر؛ روضه شهادت حضرت رقیه (س)

خبرگزاری دانشجو - ۲۱ شهریور ۱۴۰۰
 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اشعار عاشورایی متناسب با ایام سوگواری شهادت امام حسین (ع) و شهدای دشت کربلا در محرم و صفر در موضوعات مختلفی سروده شده است. پیش تر در دهه اول محرم ۱۴۰۰ و روزهای بعد از آن، اشعار عاشورایی متناسب با حال و هوای دهه...دیر آمدی‌ای با وفا … لطفی نداردحالا که چشمانم نمی‌بیند رسیدی‌ ای با وفا حالا چرا؟ … لطفی ندارددیر آمدی این آمدن بابای خوبمحالا که افتادم زپا لطفی ندارد وحید محمدی همه لب تشنه و آبی به حرم آمد؟ نهقمرم رفت بیارد قمرم آمد؟ نهرفت با مشک که آبی برساند به حرمساقی از همه لب تشنه ترم آمد؟ نهچند شب می‌گذرد نیست عمو…ای باباتو بگو خواب به چشمان ترم آمد؟ نهدر غریبی ز تمام تنم آتش می‌ریختمرحمی بر جگر شعله ورم آمد؟ نهسنگ می‌خورد سرم خار به پایم، اما هرچه فریاد نمودم پدرم آمد؟ نهماه و خورشید و ستاره همه بر نی بودندسنگ بسیار ولیکن سحرم آمد؟ نهدیده کم سو شده از شدت سیلی، اما غیر خونِ جگرم از بصرم آمد؟ نه داریوش جعفری ویران‌نشین شدم که تماشا کنی مرامثل قدیم در بغلت جا کنی مراگفتم می‌آیی و به سرم دست می‌کشیاصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مراآن شب که گم شدم وسط نیزه‌دارهامی‌خواستم فقط که تو پیدا کنی مرااز آن لبی که دور و برش خیزرانی استیک بوسه‌ام بده که سر و پا کنی مرابا حال و روز صورت تغییر کرده‌اتهیچ انتظار نیست مداوا کنی مرامعجر نمانده است ببندم سر تو راپیراهنت کجاست که بینا کنی مراوقتی که ناز دخترکت را نمی‌خریبهتر اسیر زخم زبان‌ها کنی مراحالا که آمدی تو؛ به یاد قدیم‌هاباید زبان بگیری و لالا کنی مراعمّه ببخش دردسر کاروان شدمامشب کمک بده که مهیّا کنی مرااحسان محسنی‌فراز دردهایم با تو میگویم پدرجاناز گوشواره از النگویم پدرجانتنها نشانی مانده آن هم جای زخم استدشمن شبیخون زد به گیسویم پدرجاندیشب گلت از روی ناقه بر زمین خوردانگار که در کوچه‌ها مادر زمین خورداز زخمهای صورتم بابا گمانمفهمیده‌ای که دخترت با سر زمین خورددرد شدید مفصل زانو بماندسوز ورمهای سر بازو بمانددیشب نبودی حرمله بدجور میزدلب‌ها بماند…گوشه ی ابرو بماندهی لا به لای رد شدن‌ها سنگ خوردیماز هیزها از بد دهن‌ها سنگ خوردیمدر بین کوچه از جوان و کودکان وبالای بام از پیر زن‌ها سنگ خوردیممرد یهودی سوی چشمان مرا بردخولی لگد زد نیمی از جان مرا بردبابا! تلفظ کردن نام تو سخت استبدجور مشت زجر دندان مرا بردامیررضا قدیریمن که بعد از تو به کوه دردها برخورده‌اماز یتیمی خسته ام از زندگی سرخورده امدخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بودزهر دوری تو را با دیده‌تر خورده‌امدست سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرفاز تمام خواهرانم مشت بدتر خورده‌امصحبت از مسمار اینجا نیست، اما چکمه هستبا همین پهلو چنان زهرای بر در خورده‌ام!زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدربی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده‌امحرف‌های عمه خیلی سخت بر من می‌رسدگوش من سنگین شده از بس مکرر خورده‌امهرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفتگاه ازینور خورده‌ام گاهی ازآنور خورده‌امساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمینگردنم آسیب دیده بس که با سر خورده‌امبیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدندایستادم هرکجا تا سنگ آخر خورده‌امآه بابا دخترت را هیچکس بازی ندادزخم‌ها از خنده‌ی این چند دختر خورده‌امدخترت با درد پا طی مسافت می‌کندپای من زخم است پای زخم اذیت می‌کند سید پوریا هاشمی چشم تارم شبیه دریا شدقامتم زیر غصه‌ها تا شدماه شبهای من هویدا شددیده‌ام فرش راه بابا شدانتظارم به سر رسید عمهپاشو پاشو پدر رسید عمهشب شده، ماه آمده پیشمحضرت شاه آمده پیشمیوسف از چاه آمده یشمپدر از راه آمده پیشمتا که همراه خود مرا ببردتا به هر جا که شد مرا ببردای پدر آمدی ولی با سرسرت آسیب دیده سرتاسرشد برایم چنان معما، سرکه چه سان رفت روی نی‌ها، سرای پدر کاش جای این سر توپاره می‌شد گلوی دختر توبیش از این زنده ماندنم حرج استپاسخ ناله ام دهان کج استدنده‌هایم شکسته رج به رج استپیکر من ز چند جا فلج استشام مثل مدینه یا مکهاستخوان بندزن ندارد کهوای از درد کاسهء زانووای از تازیانه و پهلوکاش در کوچه‌های تو در توسر من می‌شکافت تا ابروکی به پیشانی تو سنگ زدهکی ز خون بر رخ تو رنگ زدهدختر آنکه بر تو سنگ زدهآنکه با خون بر تو رنگ زدهدو سه باری به روم چنگ زدهگفته ای بینوای جنگ زدهکیف کردی چه ناخنی دارم؟من پدر دارم از تو بیزارمتنم از زخم پر ستاره شدهدامنم طعنهء شراره شدهچادرم در نزاع پاره شدهآستینه‌ام چند کاره شدهیکی از پیش تو نقاب شدهیکی از روی سر حجاب شدهشامیان صدجفا به من کردندخنده بر اشک یاسمن کردندرخت غارت شده به تن کردندسر معجر بزن بزن کردندپس تو دیگر مپرس موت چه شدیا زر آویزهء گلوت چه شدسر پاکت چگونه بند شدهروی این نیزهء بلند شدهگیسوی دخترت کمند شدهلبم ای دوست مستمند شدهپس بیا و دوباره بوسم کنخود بزرگم کن و عروسم کنبار غم‌ها کشیده‌ام باباکنج ازلت گزیده‌ام بابامثل زهرا خمیده ام باباپیرو آن شهیده‌ام باباکاش گل محترم شود روزیاین خرابه حرم شود روزیغصه‌ها تاب از دلش بردههمه دیدند زار و افسردهروی لبهای خیزران خوردهدخترک لب نهاده و مردهاز تن زار خسته اش جان رفتقصهء دخترک به پایان رفتحسین قربانچه روزی صنوبر بودم حالا دگر بی دمرعشه گرفته دست‌هایم بس که لرزیدمگر چه کدر کرده است دستی روی ماهم را
روز پنجم صفر؛ روضه شهادت حضرت رقیه(س)
خبرگزاری مهر

روز پنجم صفر؛ روضه شهادت حضرت رقیه(س)

خبرگزاری مهر - ۲۱ شهریور ۱۴۰۰
به گزارش خبرنگار مهر، اشعار عاشورایی متناسب با ایام سوگواری شهادت امام حسین (ع) و شهدای دشت کربلا در محرم و صفر در موضوعات مختلفی سروده شده است. پیش تر در دهه اول محرم ۱۴۰۰ و روزهای بعد از آن، اشعار عاشورایی متناسب با حال و هوای دهه اول... دیر آمدی‌ای با وفا … لطفی ندارد حالا که چشمانم نمی‌بیند رسیدی‌ ای با وفا حالا چرا؟ … لطفی ندارد دیر آمدی این آمدن بابای خوبم حالا که افتادم زپا لطفی ندارد وحید محمدی همه لب تشنه و آبی به حرم آمد؟ نه قمرم رفت بیارد قمرم آمد؟ نه رفت با مشک که آبی برساند به حرم ساقی از همه لب تشنه ترم آمد؟ نه چند شب می‌گذرد نیست عمو…ای بابا تو بگو خواب به چشمان ترم آمد؟ نه در غریبی ز تمام تنم آتش می‌ریخت مرحمی بر جگر شعله ورم آمد؟ نه سنگ می‌خورد سرم خار به پایم، اما هرچه فریاد نمودم پدرم آمد؟ نه ماه و خورشید و ستاره همه بر نی بودند سنگ بسیار ولیکن سحرم آمد؟ نه دیده کم سو شده از شدت سیلی، اما غیر خونِ جگرم از بصرم آمد؟ نه داریوش جعفری ویران‌نشین شدم که تماشا کنی مرا مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا گفتم می‌آیی و به سرم دست می‌کشی اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا آن شب که گم شدم وسط نیزه‌دارها می‌خواستم فقط که تو پیدا کنی مرا از آن لبی که دور و برش خیزرانی است یک بوسه‌ام بده که سر و پا کنی مرا با حال و روز صورت تغییر کرده‌ات هیچ انتظار نیست مداوا کنی مرا معجر نمانده است ببندم سر تو را پیراهنت کجاست که بینا کنی مرا وقتی که ناز دخترکت را نمی‌خری بهتر اسیر زخم زبان‌ها کنی مرا حالا که آمدی تو؛ به یاد قدیم‌ها باید زبان بگیری و لالا کنی مرا عمّه ببخش دردسر کاروان شدم امشب کمک بده که مهیّا کنی مرا احسان محسنی‌فر از دردهایم با تو میگویم پدرجان از گوشواره از النگویم پدرجان تنها نشانی مانده آن هم جای زخم است دشمن شبیخون زد به گیسویم پدرجان دیشب گلت از روی ناقه بر زمین خورد انگار که در کوچه‌ها مادر زمین خورد از زخمهای صورتم بابا گمانم فهمیده‌ای که دخترت با سر زمین خورد درد شدید مفصل زانو بماند سوز ورمهای سر بازو بماند دیشب نبودی حرمله بدجور میزد لب‌ها بماند…گوشه ی ابرو بماند هی لا به لای رد شدن‌ها سنگ خوردیم از هیزها از بد دهن‌ها سنگ خوردیم در بین کوچه از جوان و کودکان و بالای بام از پیر زن‌ها سنگ خوردیم مرد یهودی سوی چشمان مرا برد خولی لگد زد نیمی از جان مرا برد بابا! تلفظ کردن نام تو سخت است بدجور مشت زجر دندان مرا برد امیررضا قدیری من که بعد از تو به کوه دردها برخورده‌ام از یتیمی خسته ام از زندگی سرخورده ام دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوری تو را با دیده‌تر خورده‌ام دست سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده‌ام صحبت از مسمار اینجا نیست، اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده‌ام! زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده‌ام حرف‌های عمه خیلی سخت بر من می‌رسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده‌ام هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه ازینور خورده‌ام گاهی ازآنور خورده‌ام ساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمین گردنم آسیب دیده بس که با سر خورده‌ام بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند ایستادم هرکجا تا سنگ آخر خورده‌ام آه بابا دخترت را هیچکس بازی نداد زخم‌ها از خنده‌ی این چند دختر خورده‌ام دخترت با درد پا طی مسافت می‌کند پای من زخم است پای زخم اذیت می‌کند سید پوریا هاشمی چشم تارم شبیه دریا شد قامتم زیر غصه‌ها تا شد ماه شبهای من هویدا شد دیده‌ام فرش راه بابا شد انتظارم به سر رسید عمه پاشو پاشو پدر رسید عمه شب شده، ماه آمده پیشم حضرت شاه آمده پیشم یوسف از چاه آمده یشم پدر از راه آمده پیشم تا که همراه خود مرا ببرد تا به هر جا که شد مرا ببرد ای پدر آمدی ولی با سر سرت آسیب دیده سرتاسر شد برایم چنان معما، سر که چه سان رفت روی نی‌ها، سر ای پدر کاش جای این سر تو پاره می‌شد گلوی دختر تو بیش از این زنده ماندنم حرج است پاسخ ناله ام دهان کج است دنده‌هایم شکسته رج به رج است پیکر من ز چند جا فلج است شام مثل مدینه یا مکه استخوان بندزن ندارد که وای از درد کاسهء زانو وای از تازیانه و پهلو کاش در کوچه‌های تو در تو سر من می‌شکافت تا ابرو کی به پیشانی تو سنگ زده کی ز خون بر رخ تو رنگ زده دختر آنکه بر تو سنگ زده آنکه با خون بر تو رنگ زده دو سه باری به روم چنگ زده گفته ای بینوای جنگ زده کیف کردی چه ناخنی دارم؟ من پدر دارم از تو بیزارم تنم از زخم پر ستاره شده دامنم طعنهء شراره شده چادرم در نزاع پاره شده آستینه‌ام چند کاره شده یکی از پیش تو نقاب شده یکی از روی سر حجاب شده شامیان صدجفا به من کردند خنده بر اشک یاسمن کردند رخت غارت شده به تن کردند سر معجر بزن بزن کردند پس تو دیگر مپرس موت چه شد یا زر آویزهء گلوت چه شد سر پاکت چگونه بند شده روی این نیزهء بلند شده گیسوی دخترت کمند شده لبم ای دوست مستمند شده پس بیا و دوباره بوسم کن خود بزرگم کن و عروسم کن بار غم‌ها کشیده‌ام بابا کنج ازلت گزیده‌ام بابا مثل زهرا خمیده ام بابا پیرو آن شهیده‌ام بابا کاش گل محترم شود روزی این خرابه حرم شود روزی غصه‌ها تاب از دلش برده همه دیدند زار و افسرده روی لبهای خیزران خورده دخترک لب نهاده و مرده از تن زار خسته اش جان رفت قصهء دخترک به پایان رفت حسین قربانچه روزی صنوبر بودم حالا دگر بی دم رعشه گرفته دست‌هایم بس که لرزیدم گر چه کدر کرده است دستی روی ماهم را
فیلم کوتاه «ودا» به بخش رقابتی جشنواره ایتالیایی راه پیدا کرد
خبرگزاری مهر

فیلم کوتاه «ودا» به بخش رقابتی جشنواره ایتالیایی راه پیدا کرد

خبرگزاری مهر - ۲۳ تیر ۱۴۰۰
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مشاور رسانه‌ای فیلم، فیلم کوتاه «ودا» به نویسندگی و کارگردانی داریوش جعفری، در اولین حضور جهانی خود در دهمین جشنواره بین المللی کوتاه کورت ویژن، در بخش مریدیانی که امسال اختصاص به فیلم‌های ایرانی دارد، پذیرفته شد. این جشنواره در شهر ساحلی... به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مشاور رسانه‌ای فیلم، فیلم کوتاه «ودا» به نویسندگی و کارگردانی داریوش جعفری، در اولین حضور جهانی خود در دهمین جشنواره بین المللی کوتاه کورت ویژن، در بخش مریدیانی که امسال اختصاص به فیلم‌های ایرانی دارد، پذیرفته شد
«ناکجا تا کجا» وارد پیش تولید می‌شود/ مشکلات ازدواج به زبان طنز
خبرگزاری مهر

«ناکجا تا کجا» وارد پیش تولید می‌شود/ مشکلات ازدواج به زبان طنز

خبرگزاری مهر - ۹ خرداد ۱۴۰۰
به گزارش خبرنگار مهر، با صدور پروانه ساخت فیلم کمدی «ناکجا تا کجا» به تهیه کنندگی و کارگردانی سید مسعود نورزاده پیش تولید این اثر از اواسط خرداد ماه آغاز می‌شود. سید مسعود نورزاده درباره زمان ساخت این فیلم به خبرنگار مهر گفت: سرمایه‌گذاران این فیلم داریوش جعفری و... سرمایه‌گذاران این فیلم داریوش جعفری و علی علی نژاد هستند و قرار است فیلم برای پخش در شبکه نمایش خانگی ارائه شود
محمدحسین لطیفی بازیگر فیلم کوتاه «ودا» شد
خبرگزاری مهر

محمدحسین لطیفی بازیگر فیلم کوتاه «ودا» شد

خبرگزاری مهر - ۷ تیر ۱۳۹۹
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مشاور رسانه ای پروژه، فیلم کوتاه «ودا» به نویسندگی و کارگردانی داریوش جعفری و با بازی محمدحسین لطیفی، نازنین کیوانی، حمیدرضا نعیمی، مریم بوبانی، آویشن بیکایی، علیرضا درویش نژاد، امین زارع، نیلوفر بیرامی و کارن علیپور بعد از پنج روز فیلمبرداری به پایان...به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مشاور رسانه ای پروژه، فیلم کوتاه «ودا» به نویسندگی و کارگردانی داریوش جعفری و با بازی محمدحسین لطیفی، نازنین کیوانی، حمیدرضا نعیمی، مریم بوبانی، آویشن بیکایی، علیرضا درویش نژاد، امین زارع، نیلوفر بیرامی و کارن علیپور بعد از پنج روز فیلمبرداری به پایان رسید