تخریب مقاومت اصیل هدف سناریوسازی اخیر آمریکا است

اتهام اخیر آمریکا مبنی بر دست داشتن جمهوری اسلامی ایران در طرح ادعایی اقدام برای ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن علامت های سوال متعددی را درباره اهداف پشت پرده سناریو سازی مذکور علیه رییس جمهور اسلامی به وجود آورده است. ناصر قندیل استراتژیک برجسته عرب، رییس خبرگزاری الشرق الجدید بیروت و نماینده اسبق مجلس لبنان به سوالات پژوهشگر ایرنا در این زمینه پاسخ داد. *ایرنا: به عنوان سوال اول اتهام زنی اخیر آمریکا علیه ایران را در چه چارچوبی ارزیابی می کنید و اهداف آن را چه می دانید؟ ناصر قندیل: اولا به نظر من روش توسل به ترور و اتهاماتی از این قبیل به ایران که تلاش می کند مسایل منطقه ای را در چارچوب مذاکرات پی در پی پیش ببرد اتهامی نابجاست. اعراب هم پیمان با آمریکا هم می دانند که چنین اقداماتی از ایران که قایل به مذاکره است، سر نمی زند. از این رو من دو احتمال را درباره اصل حادثه مذکور مطرح می کنم.

"ناصر قندیل استراتژیک برجسته عرب، رییس خبرگزاری الشرق الجدید بیروت و نماینده اسبق مجلس لبنان به سوالات پژوهشگر ایرنا در این زمینه پاسخ داد"اول اینکه تلاش برای ترور سفیر عربستان سعودی به فرض صحت آن یکی از برنامه های تسویه حساب های جاری در جهان بین پادشاهی عربستان سعودی از یک سو و اعضای سازمان القاعده از سویی دیگر باشد. یعنی القاعده خواسته باشد به این ترتیب عربستان را به دلیل همکاری های اخیر در کشتن سران القاعده با آمریکا تنبیه کند. وجه دوم قضیه این است که این اقدام عملیاتی برنامه ریزی شده و منظم از سوی آمریکا و اسراییل برای اتهام زنی به ایران باشد. این همان روشی است که غربی ها در پی ترور رفیق حریری نخست وزیر پیشین لبنان اتخاذ کردند. ما درمنطقه ای زندگی می کنیم که حالت غلیان و رودررویی مستقیم را شاهد است و این رودررویی ۲ جبهه دارد.

جبهه ای که خواستار ادامه اشغالگرانه و رویکرد خصمانه اسراییل و برانگیختن فتنه های مذهبی در منطقه با هدف تضمین ادامه اشغال گری است. اقدامی که در مصر با تحریک قبطی ها انجام دادند و در سوریه و یمن و تعدادی از کشورهای عربی دیگر ادامه دارد. جبهه دوم بر مبداء وحدت نظام های منطقه با تکیه بر گفتگوهای سازنده برای حل اختلافات استوار است و فقط جنگ مسلحانه را با دشمن صهیونیستی جایز می داند تا بتواند حقوق غصب شده را در فلسطین باز گرداند. این جبهه از آنجایی که با پذیرش بالایی در جوامع عربی و اسلامی مواجه شده، در معرض جو سازی ها و تخریب ها هم قرار می گیرد تا سیطره شیطان بزرگ، آمریکا را میسر کند. مردم منطقه باید از این جبهه دور نگه داشته شوند زیرا پیروزی های بزرگی مانند جنگ تموز ۲۰۰۶ را در مقابل اسراییل به ثبت رسانده است و نظرسنجی های منطقه ای در مصر، مغرب و کشورهای عربی همسایه ایران نشان می دهد که سمبل های مقاومت و به طور مشخص سید حسن نصرالله دبیر کل حزب لبنان، محمود احمدی نژاد رییس جمهور و بشار اسد رییس جمهور سوریه در مرتبه های اول محبوبیت مردمی در منطقه ای قرار دارند.

"اعراب هم پیمان با آمریکا هم می دانند که چنین اقداماتی از ایران که قایل به مذاکره است، سر نمی زند"این امر باعث نگرانی و ترس شدید قدرت های طرفدار آمریکا شد و به همین دلیل بود که فتنه های مذهبی را شعله ور کردند و در همان حال به اتهام واهی ترور رفیق حریری اعضای حزب الله را مورد تعقیب قرار دادند و اکنون هم فیلم های مشابه سناریوهای گذشته در حال تولید است تا ایران و سران مقاومت را باز هم به محافل بین المللی به اتهام های واهی جنایی بکشانند. اتهام هایی که خود این محکمه ها وارد می کنند زیرا تنها ابزاری که در دست آنان مانده تخریب چهره مقاومت اصیل در منطقه است. ایرنا: نکته ای که در سناریوسازی اخیر علیه ایران وجود دارد این است که رسانه های غربی مانند سی ان ان می گویند؛ همزمان قرار بوده که به سفارت های عربستان و رژیم صهیونیستی در بوئنوس آیرس آرژانتین نیز حمله شود،‌ چرا در این سناریو عربستان را در کنار رژیم اسراییل با یک تهدید مشترک آوردند؟ ناصر قندیل: می خواهند این پیام را برسانند که اسراییل تنها هم پیمانی است که می توان در برابر تهدیدهای ایران به آن اعتماد کرد و این باز احیای سناریوی ایران هراسی برای ائتلاف با اسراییل علیه ایران و تهدید نشان دادن ایران به جای اسراییل است. می خواهند این طرح را تشویق کنند که باید با اسراییل در مقابل یک دشمن مشترک یعنی ایران ائتلاف کرد. قرار است در این طرح ضد ایرانی عربستان سعودی و اسراییل در یک جبهه قرار گیرند.

ایرنا: سناریوهای آینده علیه ایران را در سایه اتهام فعلی چگونه می بینید؟ برخی از احتمال تهدید نظامی می گویند و برخی از تشدید تحریم ها سخن می گویند نظر شما چیست؟ ناصر قندیل: به نظر من هر دو موضوع و احتمال مذکور منتفی است. اما اردوگاه غرب مایوس نمی شود. چرا که منافع آن راهبردی است. جبهه غربی نمی خواهد شکست خود را بپذیرد. بیداری اخیر چین و روسیه در برابر خطرها و تهدیدهای آمریکایی ها در رفتارهای سیاسی خیلی متفاوت تری به نسبت ۵ سال پیش بروز کرده است.

"اول اینکه تلاش برای ترور سفیر عربستان سعودی به فرض صحت آن یکی از برنامه های تسویه حساب های جاری در جهان بین پادشاهی عربستان سعودی از یک سو و اعضای سازمان القاعده از سویی دیگر باشد"زمانی که مثلا روسیه در کنار آمریکا به تصمیم های اتخاذی رای مثبت می داد و ترجیح می داد از رویارویی با آمریکا پرهیز کند، اما آنچه در باره تحریم های اخیر سوریه شاهد بودیم یعنی وتوی روس ها و چینی ها موضع جدیدی در تصمیم گیری این دو کشور بود. روسیه و چین به این نکته پی برده اند که اگر جبنه مقاومت ضد صهیونیستی – غربی در منطقه مورد هدف قرار گیرد، پکن و مسکو در حلقه بعدی، هدف آمریکا قرار خواهند گرفت. در نتیجه آمریکا و اروپا تنها خواهند توانست که تحریم های یک جانبه را علیه سوریه و در سناریوی فعلی علیه ایران اعمال کنند، اما در باره گزینه نظامی باید بگویم که غربی ها و اسراییل می دانند که جنگ چگونه شروع می شود، اما نمی دانند چگونه به پایان خواهد رسید. رویکرد آمریکا به سوی گزینه نظامی به معنای نزدیک شدن ساعات پایانی اسراییل و آغاز شمارش معکوس برای نابودی این رژیم خواهد بود. هرگونه جنگی در منطقه یک بازنده اصلی خواهد داشت و آن رژیم صهیونیستی است.

شلیک اول در منطقه حتی اگر از جانب یکی از هم پیمانان آمریکا غیر از رژیم صهیونیستی هم باشد به معنای آغاز جنگ از سوی اسراییل خواهد بود و موشک های بی شمار بر سر اسراییلی ها فرود خواهد آمد. پژوهش**9241**9123 انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) / کد خبر ۳۰۶۰۹۹۴۹