بررسی روزنامههای صبح سهشنبه تهران؛ اول مرداد
روزنامههای امروز صبح تهران در صدر گزارشهای خود از مصاحبه دادستان کل خبر دادهاند که درباره مسائل داغ قضائی و سیاسی کشور سخن گفته و اطلاعاتی تازه به روزنامهها داده اند.
در حالی که اصلاح طلبان از چنگ و دندان اصولگرایان تند رو به دولت حسن روحانی انتقاد میکنند روزنامههائی مانند کیهان هم همچنان از اصلاح طلبان انتقاد میکنند که چرا رییس جمهور منتخب را با فشارهای خود به ستوه آورده اند.
تیتر و عکس صفحه اول بهار
در حالی که همچنان روزنامههائی مانند کیهان و رسالت از حسن روحانی رییس جمهور منتخب میخواهند از اصلاح طلبان دوری کند و در مواقعی هم در هشدار میدهند که در صورت حضور اصلاح طلبان در دولت آینده، با دولت درگیر خواهند شد روزنامههای هوادار اصلاحات به دفاع از آقای روحانی ادامه میدهند.
محمدعلی مشفق در کلیک
شرق به بخشی از اصولگرایان اشاره کرده که با مشی اعتدالی میانهای ندارند، بدون توجه به تغییرخواهی اکثریت مردم باز هم با موضع طلبکاری بهدنبال مانعتراشی در تشکیل دولتی هستند گویی رای ملت صرفا تا مرحله شرکت در انتخابات و اعلام نتیجه آن نافذ و جاری است و لابد به رایدهندگان به دکتر روحانی، ارتباطی ندارد که چه دولتی و با چه خصوصیاتی باید شکل بگیرد. اینکه مسیر تغییرات سد شود و برای پیشبرد آن هم از هر نوع تهمت و برچسب و افترا استفاده شود، یک پیام بیشتر ندارد؛ اینکه گروهی میخواهد، رقیب پیروز را از اعمال اراده ملت که در انتخاب رییسجمهور منتخب تجلی یافته است، باز دارد تا در دایرههایی که برخلاف خواست ملت برای رییسجمهور ترسیم کرده و میکنند، کارها سامان یابد.
به نظر نویسنده این مقاله: رییسجمهور منتخب خود آگاه است که کدامیک از جریانات سیاسی به او رای دادهاند. بر این اساس هر ایرانی مسلمان و غیر مسلمان که به روحانی رای دادهاند، باید احساس کنند که ایران به آنان هم تعلق دارد و آبادانی ایران و پیشرفت این سرزمین در گرو مشارکت تمامی مردم این مرزوبوم است و منافع منبعث از آن هم، البته که باید متعلق به همه ملت باشد.
اما این همه داستان نیست برخی نیز از زوایهای دیگر به همراهان رییس جمهور آینده ایراد دارند چنان که مسعود حیدری در کلیک
قانون نوشته آنچه پس از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری رخ نمود، نشان میدهد با مشخص شدن نتیجه و رأی شرکتکنندگان به حسن روحانی، عدهای که تا قبل از آن نامی از آنها در میان نبود، به یکباره سروکلهشان پیدا شد و خود را صاحب حق و صاحب کار نشان دادند و البته بهدلیل آنکه فقط مدعی بودند و در عمل چیزی در چنته نداشتند به قول ما مطبوعاتیها فقط گاف دادند.
نویسنده به عنوان نمونه از اولین دیدار مطبوعاتی رئیسجمهور منتخب یاد کرده که که ناهماهنگی و بینظمی در آن موج میزد و اصلاً معلوم نبود که جلسه چگونه اداره میشد تا نشست چهرههایی به اصطلاح نزدیک به رئیسجمهور منتخب با گروهی از سینماگران که موجب دلخوری برخی از آنها از جمله آقای مجید مجیدی شد و دیگر اقدامات نپخته و نسنجیده، نظیر آنکه برخی آقایان کمتجربه با تواضع و فروتنی تمام، البته بهصورت ناخواسته و ندانسته خود را در جایگاه رئیسجمهور منتخب قرار دادند و درخصوص بعضی از مسائل موضعگیریهایی کردند که حتی واکنش تند رئیسجمهور منتخب را نیز درپی داشت.
تیتر و عکس صفحه اول روزنامه ابتکار
بیشتر روزنامهها با انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت احمدی نژاد درباره مشکلات دولت منتخب مینویسند در این میان عباس عبدی د ر مقالهای در کلیک
اعتماد خواستار بررسی معقول عمکردی دولتی شده که در حال خداحافظی است.
"به نظر نویسنده این مقاله: رییسجمهور منتخب خود آگاه است که کدامیک از جریانات سیاسی به او رای دادهاند"او اظهار عقیده کرده که همه عملکرد دولت احمدی نژاد منفی نیست و به عنوان نمونه اشاره کرده که اجرای طرح بزرگ تعدیل قیمتهای انرژی و کارتی کردن توزیع سوخت، به علاوه انتقال آن به مردم از طریق کارتهای بانکی، اقدامی مهم است که موجب شکلگیری زیرساختهایی شده که بسیار مهم است و دست دولت بعدی را برای انجام بسیاری از برنامهها باز گذاشته است. پس مشکل کجاست؟ مشکل در چگونگی ارزیابی عملکرد است.
نویسنده پیشنهاد کرده برای ارزیابی عملکرد دولت در ۸ سال گذشته باید مقایسهای میان امکانات دریافتی آن دولت با نتایج و برونداد آن انجام شود. برای این منظور عملکرد دولت را باید در ۴ شاخص اصلی اقتصادی یعنی تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و سرمایهگذاری ارزیابی کرد و آن را با درآمدهای حاصل از نفت و سایر درآمدهای دولت سنجید. برای این کار نباید یکطرفه به قاضی رفت، بلکه بهترین شیوه، مناظره و بحث و گفتوگو است.
نمایندگان دولت فعلی با نمایندگان دولت قبلی درباره گزارش عملکرد ۸ سال گذشته بحث و مناظره کنند تا دو نکته زیر روشن شود. اول اینکه ادعاهای مطرح شده تا چه حد درست و واقعی است.
به نوشته مقاله اعتماد: اجرای این مناظره منافع دیگری هم دارد و آن یکدست شدن ادبیات و مفاهیم است. از جمله در هفته اخیر و پس از ارائه آمار اشتغال از سوی رییسجمهور جدید در مجلس، صدای اعتراض برخی از طرفداران عملکرد ۸ ساله دولت درآمد و مدعی شدند که آمار آقای روحانی غلط و آمار دولت درست است. در حالی که آمار آقای روحانی غلط نیست، بلکه از مراجع رسمی یعنی مرکز آمار ایران نقل شده است. ولی این بدان معنا نیست که آمار دولت غلط باشد، زیرا این دو آمار از دو واقعیت گوناگون سخن میگویند.
"نویسنده پیشنهاد کرده برای ارزیابی عملکرد دولت در ۸ سال گذشته باید مقایسهای میان امکانات دریافتی آن دولت با نتایج و برونداد آن انجام شود"برای مثال کسی از رشد جمعیت سخن بگوید و دیگری از میزان زاد ولد. آنها از یک چیز سخن نمیگویند. چرا گفته میشود که وضعیت رشد جمعیت در ایران به منطقه خطر رسیده؟
علی محقق در کلیک
ابتکار نوشته شاخصهای شبه ویرانه کنونی اما نه از پس یک جنگ در مرزها که حاصل هشت سال جنگ زرگری دولتمردانی است که به جای آنکه مهندسی کشور را بر اساس علم اقتصاد پیش ببرند، در همه این سالهای اصرار داشتند که اقتصاد را هم مهندسی کنند. اما حاصل آن شد که در میراث به جا مانده نه از مهندسی، نه از اقتصاد و نه از اعتماد چیزی بر جای نگذاشتند.
در ادامه مقاله با اشاره به آغاز کار دو دولت هاشمی و خاتمی آمده: روحانی باید اقتصادی که شاخصهایش شباهت زیادی به ویرانه سال ۶۸ دارد و درآمدهای نفتیاش چیزی شبیه اوضاع کساد سال ۷۶ است را یکجا تحویل بگیرد و به سرانجام برساند.
هم هاشمی و هم خاتمی اما در پایان دوران ریاست جمهوریهای هشت ساله خود آبروی اقتصاد ایرانی را خریدند و رفتند.
آینده سیاسی مردی که میتوانست بهتر باشدکارتون علی کاشی، مردم سالاری
عیسی کلانتری در مقالهای در کلیک
آرمان از مردی نوشته که میتوانست بهتر باشد و اشاره کرده: اصولگرایان در سالهای پایانی احمدینژاد راه خودشان را میروند اما احمدینژاد راه خودش را از اصولگرایان جدا کرد. احمدینژاد فکر میکرد خودش به تنهایی همه چیز را مدیریت میکند و نیازی به مشورت و کار کارشناسی آنچنانی نیست. ایشان بحث کشور داری و اداره قوه مجریه را با بحث اداره فرمانداری یا بخشداری گاهی مساوی میدانستند، در واقع تلقی ایشان از اداره قوه مجریه وریاست جمهوری درعمل در حد کشور داری به معنی مدرن امروز مطابقت کافی نداشت
وزیر پیشین کشاورزی در انتقاد از احمدی نژاد نوشته، کار دولت قبل از اینکه یدی باشد سیاستگذاری است. آقای احمدینژاد فکر میکرد با کار یدی و کار زیاد میتواند کشور را در حد عالی اداره کرد در حالی که کشورداری استفاده از نیروهای شایسته در اداره امر و بحثهای مدیریتی و سیاستگذاری را میطلبد. بزرگترین مشکل آقای احمدینژاد عدم استفاده دقیق از پتانسیلهای اجرایی کشور بود.
"برای این منظور عملکرد دولت را باید در ۴ شاخص اصلی اقتصادی یعنی تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و سرمایهگذاری ارزیابی کرد و آن را با درآمدهای حاصل از نفت و سایر درآمدهای دولت سنجید"البته به خاطر نگرشهای ایشان در بخش مدیریت بسیاری از نیروهای با تجربه با ایشان همکاری نکردند یا اینکه پس از مدت کوتاهی از همکاری با ایشان منصرف شدند.
نویسنده تاکید کرده که اما آقای روحانی ۲۰سال سابقه نمایندگی مجلس را دارد و با ساختار قانون آشناست، ۸سال در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با ریز ودرشت مسائل آشنا شده و ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور بوده بنابراین دارای تجربیات خوب مدیریتی در سطح کشور است ضمن اینکه نیروهای شایسته را میشناسد وبا آنها کار کرده است .
طهماسب مظاهری در سرمقاله کلیک
دنیای اقتصاد به رفتار دولتهای مردم سالار موقع نقل و انتقال دولتها اشاره کرده و نوشته در این حالت دو الزام وجود دارد؛ یکی اینکه دولت قبلی در روزهای پایانیاش از ایجاد تعهدات سنگین برای دولت بعدی خودداری کند. الزام دیگر این دوران؛ تهیه صورت وضعیت و تبیین شرایط کشور در قالب یک گزارش واقع بینانه و صادقانه برای تحویل دادن به دولت بعدی است. اگرچه بخشهایی از این گزارش ممکن است حاوی اطلاعات و مطالبی باشد که برای رعایت مصالح ملی باید جزو اطلاعات محرمانه کشور باشد و فقط بین دو رییسجمهور مطرح شود.
نویسنده سپس گزارش داده که متاسفانه در چند هفته اخیر، این دو الزام رعایت نشده است. از یک طرف شاهد تصمیمات شتابزده و تعهدات مالی سنگین برای دولت بودیم که بار مالی و عواقب اقتصادی آن چند ماه بعد خود را نشان میدهد.
از طرف دیگر گزارشهایی درخصوص عملکرد و وضعیت اقتصادی که در خوشبینانهترین فرض؛ ناقص و یکجانبه تنظیم شده بود و حاوی همه واقعیتها نبود.
نویسنده تاکید کرده مشکل اصلی دولتی که میرود سیاست و جهتگیریاش برای استفاده مستمر از منابع بانکی و بانک مرکزی برای تامین، نیازمندیهای خود است. این روش تامین منابع برای دولت؛ روشی سهل و آسان است. تنها زحمت برای دولت این است که یک رییس کل بانک مرکزی حرف گوش کن را به این سمت منصوب نماید. اما عواقب سوء جدی دارد. چنان که حالا دستگاههای مسئول وزارت اقتصاد و بانک مرکزی گزارش ناقص به رییسجمهور دادهاند و وی نیز به اتکای گزارشهای رسمی آن دستگاهها عینا آن را تکرار کرده است.
سعید لیلاز در روزنامه کلیک
بهار با اشاره به اهمیت آمار برای برنامهریزی و مدیریت اقتصاد کشور نوشته اگر آقای حسن روحانی بخواهد با این نظام آمارگیری که به درست یا غلط اعتماد عمومی را از خود سلب کرده، کار کند مطمئنا به نتیجه نخواهد رسید.
"برای این کار نباید یکطرفه به قاضی رفت، بلکه بهترین شیوه، مناظره و بحث و گفتوگو است"درواقع آمارهای دادهشده از سوی دولت مخدوش و با شواهد عینی در جامعه همخوانی ندارند و در تناقض بسیار هستند. از طرفی دیگر حتی اگر آمارها هم درست باشند آنقدر کهنه هستند که با سرعت تحولات اجتماعی و اقتصادی بهدرد نمیخورند.
مقاله بهار افزوده: این تناقضها سببشده تا اعتماد کارشناسان و عموم مردم جامعه نسبت به آنچه اعلام میشود خدشهدار شود. برای همین بهتر است که به جای تکیه به آمارهای موجود، وضعیت بررسی آمار در ایران را اصلاح کنیم. درواقع به نظر من بهتر آن است که به جای آنکه بخواهند ثابت کنند که آیا آمارهای ارائهشده از سوی محمود احمدینژاد صحیح است یا خیر، آقای روحانی برنامهریزی برای کاملکردن سیستم آمار ایران انجام دهد.
در این صورت، در وهله نخست به بیاعتمادی پایان میدهند و در وهله دوم آمارهای درست تحویل مردم خواهند داد.
احمدینژاد از دید طنزپردازانمحمد حسین روانبخش در ستون طنز کلیک
مردم سالاری نوشته: وقتی دولت محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ تشکیل شد، قیمت نفت که در دولت اصلاحات ۹ دلار تا ۳۴ دلار به فروش میرفت، یکباره شروع به بالا رفتن کرد و به این ترتیب در بیشتر اوقات هشت سال گذشته، نفت کشور(همان سرمایه ملی سابق!) بالای ۱۰۰ دلار به فروش رفت و دولت احمدینژاد پولدارترین و پردرآمدترین دولت تاریخ ایران شد! اصلا بعید نیست که این درآمد سرشار، بعضی عزیزان انحرافی را دچار توهم کرده باشد که ... نکند ما به جاهایی وصل هستیم و خودمان نمیدانیم؟! نکند خیلی مقدس هستیم و شکسته نفسی میکنیم؟! نکند دستهجمعی هاله نور داریم و حواسمان نیست؟!و...
به هر حال درآمد سالیانه ۱۰۰ میلیارد دلار کم نیست و ظرف هشت سال دولت احمدینژاد به اندازه کل تاریخ، نفت فروخته و پول درآورده است. اقتصاددانها میگویند با سالی ۵۰ میلیارد دلار میشود کل اقتصاد کشور را خراب کرد و دوباره از نو ساخت اما حالا پردرآمدترین دولت تاریخ ایران، دارد دولتش را با بدهی، تقدیم دولت بعدی میکند!...و البته گویا امید هم دارد که دولت بعدی اوضاع و احوال کشور را دوباره سر و سامان بدهد تا زبانم لال، چند سال بعد دوباره همین برادران بیایند و دوباره هاله نورشان روشن شود و...! به هر حال آرزو بر نوجوانان اصلا عیب نیست ولی گاهی به قول سعدی :«...ای بسا آرزو که خاک شده»
محمد گلیچ در صفحه طنز کلیک
قانون نوشته پس از صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی، محمود احمدینژاد پیشنهاد یک بازی دوستانه بین منتخب تیم ملی ۹۸ و تیم منتخب ۲۰۱۴ را داد. البته او خودش هم قرار بود در این بازی از دنیا خداحافظی کند که به خاطر زانو درد و کمر درد و دردای اینجوری، موقعیتش جور نشد.
"نمایندگان دولت فعلی با نمایندگان دولت قبلی درباره گزارش عملکرد ۸ سال گذشته بحث و مناظره کنند تا دو نکته زیر روشن شود"دوستان اشاره میکنند که قرار بود از دنیای سیاست در یک میدان ورزشی خداحافظی کند، نه از کل دنیا. در این بازی عباسی از کفاشیان تقدیر کرد، کفاشیان از عباسی تقدیر کرد، هر دو از رحیمی (معاون اول رئیس جمهور) تقدیر کردند. رحیمیغیابی از احمدی نژاد تقدیر کرد و خلاصه همه خوشحال از تقدیر، بازی را بدون برگزاری نیمه دوم، نیمه کاره رها کردند و رفتند.
نویسنده، این صحنه را تجسم کرده است در استادیوم آزادی: در یک بازی دوستانه هواداران با تشویق ابراهیم تهامی به استادیوم نزدیک میشوند و به مهرداد میناوند بد و بیراه میگویند که چرا وقتی به آن جاها میرفته، ابراهیم را با خودش نمیبرده داخل! بازیکنان تیم منتخب ۲۰۱۴ به شدت در حال گرم کردن هستند و گویا قرار است با پیروزی در این دیدار به جام جهانی صعود کنند. آنها پیشکسوت و این سوسول بازیها را برنمیتابند.
بازیکنان ۹۸ دور استاداسدی جمع شدهاند و بی خود و بی جهت میخندند.
میناوند: حالا خودمونیم آقای استاداسدی! تو مسخره بازی درمیاری یا قیافت واقعا اینجوریه؟
استاداسدی: برو با خودت شوخی کن. من این شوخیها رو برنمیتابم.
مسعود مرعشی در ستون طنز کلیک
بهار از قول ابراهیم فیاض از حامیان پیشین احمدینژاد نوشته «دولت احمدینژاد، دولت عرفانی بود؛ حافظ و مولانا هم رییسجمهوری میشدند مثل او عمل میکردند! قصه هاله نور مصداق عرفان بود. مصداق رندی نبود. بالاخره لابد یک چیزی دیدهاند! من که نمیتوانم بگویم دروغ بود... نهادستیزی و قانونگریزی احمدینژاد هم محصول گرایش عرفانیاش بود.
"اول اینکه ادعاهای مطرح شده تا چه حد درست و واقعی است.به نوشته مقاله اعتماد: اجرای این مناظره منافع دیگری هم دارد و آن یکدست شدن ادبیات و مفاهیم است"کار عرفان هنجارشکنی و ساختارشکنی است. عرفان منفی که در قالب نیهیلیسم منفی نمودار میشود، درونگراست. عرفان مثبت هم که در قالب نیهیلیسم مثبت ظاهر میشود، پرخاشگر و هنجارشکن است.»
طنزنویس بهار بر گفتههای آقای فیاض افزوده ما نمیدانیم که هیجانات آقای دکتر، عرفانی بوده یا خیر، ولی الحق در شکافتن خوب عمل کردند. دیدم که میگم، آقای احمدینژاد سقف بعضی از علوم را چنان شکافتند که اگر همه اندیشمندان قبلی این علوم سوزن نخ بشوند، نمیتوانند این نواندیشی را ترمیم کنند.
در ادامه این ستون آمده: فیاض این نکته را هم اضافه کرده که: «احمدینژاد رند عالمسوزی است که برخلاف سایر رندان، اهل تدبیر و تامل هم بود و از کار مُلک سر درمیآورد!» البته ایشان عالمسوز بود، اما گویا برای سوزاندن عالم، اول باید از چیزهای کوچکتر شروع کرد! با هم عرفان مردمی نژادی را واکاوی میکنیم، اما بینی و بینالله ما چه بنویسیم که از حرفهای ایشان مزهدارتر باشد؟
کارتون آروین، شرق
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران