کتابی که ویروس «ووهان ۴۰۰» را ۴۰ سال پیش تصویر کرد

کتابی که ویروس «ووهان ۴۰۰» را ۴۰ سال پیش تصویر کرد
خبرگزاری جمهوری اسلامی
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۲ آبان ۱۳۹۹

ژول گابریل وِرن (نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم) که اغلب مردم جهان و به‌ویژه علاقمندان به جهان ادبیات او را با نام ژول ورن می‌شناسند؛ نویسنده، شاعر و نمایشنامه‌نویس شهیر فرانسوی است که بخش عمده‌ای از شهرتش را مدیون نگارش کتاب‌های داستانی با حال‌وهوای ماجراجویی‌هایی است که فضای گونه ادبیات علمی‌تخیلی را قهرمان‌هایش زندگی می‌کنند.

۲۰ هزار فرسنگ زیر دریا، بهانه ساخت نخستین زیردریایی

سایمِن لِیک، سال ۱۸۶۹ میلادی نوجوان ۱۲ ساله بعد از خواندن داستان ۲۰ هزار فرسنگ زیر دریا به قلم ژول ورن مسیر زندگی‌اش دستخوش تغییر عظیمی می‌شود. او تصمیم می‌گیرد به مهندس شناورهای دریایی تبدیل شود و این هدفش را تنها با خواندن رمانی که تا آن زمان سفر انسان‌ها به زیر دریا را ممکن ساخته بود، انتخاب کرد.

سرانجام در سال ۱۸۹۵ میلادی یعنی ۲۶ سال بعد از خواندن رمان ژول ورن، آرگونات نخستین زیردریایی عملیاتی و اجرایی جهان بود که به دستان سایمِن لِیک طراحی شده بود با موفقیت در آب‌های آزاد رها و بهره‌برداری شد. ژول ورن با شنیدن این خبر تلگراف تبریکی با این مضمون برای سایمِن لِیک می‌فرستد که در آن گفته بود: «بخشی از تخیل مرا به واقعیت تبدیل کردی...» به فاصله کمتر از یک سال از این اتفاق یعنی در ۱۸۹۶ میلادی، ژول ورن در گفت‌وگو با روزنامه فیگارو این جمله را بر زبان می‌آورد که داستان‌های علمی‌تخیلی، ادبیات تغییر اند.

نویسنده‌ای که جهان داستان‌های علمی تخیلی را دگرگون کرد

کمتر کسی در جهان را می‌توان پیدا کرد که نام ژول ورن را نشنیده باشد. به عبارت دیگر نمی‌توان اهل کتاب و ادبیاتی در جهان یافت که حداقل یکی از آثار داستانی ژول ورن را نخوانده باشد. نویسنده‌ای که بیشتر شهرتش را مدیون نگارش کتاب‌های ماجراجویانه‌ای است که جهان داستان‌های علمی‌تخیلی را دگرگون کرد.

به همین سبب ژول ورن را پدر داستان‌های علمی تخیلی نیز می‌دانند.

"به عبارت دیگر نمی‌توان اهل کتاب و ادبیاتی در جهان یافت که حداقل یکی از آثار داستانی ژول ورن را نخوانده باشد"نویسنده‌ای که سال‌های سال، الهام‌بخش رؤیاها و ماجراجویی‌های مردم سراسر جهان بوده است. هنگامی که از سفر به هوا و فضا و زیر دریا در داستان‌های خود سخن می‌گفت، زمانی بود که هنوز بشر نتوانسته بود وسایل و امکانات چنین سفرهایی را فراهم کند.

همچنین بسیاری پیشرفت‌های فناوری را قبل از اختراع آن‌ها پیش‌بینی کرده بود؛ ازجمله زیردریایی در کتاب ۲۰ هزار فرسنگ زیر دریا؛ هلی‌کوپتر یا بالگرد در کتاب فاتح آسمان‌ها؛ اتومبیل یا خودرو در کتاب خانه متحرک؛ موشک در ۲ کتاب از زمین به کره ماه و در مدار ماه؛ تلفن در کتاب قلعه مرموز و موارد متعدد دیگری که می‌توان با خواندن کتاب‌های ژول ورن به آن‌ها اشاره کرد.

اما نکته جالب ماجرا آن‌جاست که ژول ورن در همان گفت‌وگو با روزنامه فیگارو (۱۸۹۶ میلادی) در پاسخ به پرسش مصاحبه‌کننده که از او درباره پیش‌گویی‌های که در آثار داستانی‌اش انجام داده پرسیده بود گفته بود: من هیچ‌گاه اهل پیش‌گویی نبودم. تنها تلاش کرده‌ام با استناد به علومی مانند جغرافیا، ستاره‌شناسی، فیزیک و شیمی که به آن‌ها علاقه فراوانی دارم، تخیل خود را با خلق داستان‌ها و قرار دادن قهرمان‌ها در موقعیت‌های مختلف و تجربه‌های گوناگون با خوانندگان به اشتراک بگذارم.

چشمان تاریکی و پیش بینی ویروس ووهان ۴۰۰

ذکر این مقدمه برای تاکید بر این جمله ژول ورن که «داستان‌های علمی‌تخیلی ادبیات تغییرند» واجب بود تا بتوانیم نگاه خود را در این نوشتار بر کتاب چشمان تاریکی به قلم دین کونتز (Dean Koontz‎) متمرکز کنیم که طی چند ماه اخیر با اشتراک گذاری موضوع و محتوای آن در فضای مجازی با وجود چاپ شدن این اثر حدود ۴۰ سال پیش، این روزها به یکی از پرخواننده‌ترین کتاب‌های عرصه ادبیات علمی‌تخیلی جهان تبدیل شده است.

ارتباطی که میان محتوای این اثر یعنی پیش‌بینی وجود ویروسی کُشنده به قلم کونتز در کتاب چشمان تاریکی، با وضعیت فعلی جهان وجود دارد خوانندگان این روزهای ادبیات جهان را که در همراهی با ویروس کرونا شرایطی متفاوت‌تر از هر زمانی را پشت سر می‌گذارند بیش از پیش به خود جذب کرده است. نکته مهم دیگر آنکه، کونتز در کتاب چشمان تاریکی، منشا ویروس مرگبار مورد اشاره‌اش در آن اثر را شهر ووهان چین دانسته، جایی که اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی برای نخستین بار رخ عیان کرد.

چشمان تاریکی از چه می‌گوید

قهرمان کتاب چشمان تاریکی زنی به نام کریستینا ایوانز است که همسر خود را طی حادثه‌ای تلخ از دست داده و به فاصله کوتاهی باخبر از دست دادن پسرش مواجه می‌شود. او که شرایط هضم کردن این دو اتفاق ناگوار را نمی‌تواند برای خود ایجاد کند، در جهان واقعی نیز نشانه‌ها، روایت‌ها، اتفاقات و رؤیاهایی را مدام تجربه می‌کند که در آن‌ها بر این مسئله تاکید شده که فرزند او زنده است.

همین حس، کریستینا را برمی‌انگیزاند تا به جستجوی فرزندش - دَنی - بپردازد و بعد از مشقت‌های فراوانی که می‌کشد، درمی‌یابد فرزندش در آزمایشگاهی تحقیقاتی در شهر ووهان چین مشغول کار است که کارکنان آن مشغول پژوهش و تحقیق بر روی ویروسی ناشناخته به نام «ووهان ۴۰۰»، هستند.

نکته جالب این‌که عملکرد این ویروس که توسط چینی‌ها ساخته شده بی‌شباهت به ویروس حقیقی این روزهای جهان یعنی «کووید ۱۹» نیست!

«ووهان ۴۰۰» ویروسی است که توسط دانشمندان زیست‌شناس چینی برای فتح شهر یا کشوری بدون استفاده از آلاینده‌های گران‌قیمت و قبل از ورود و لشکرکشی به آن کشورها طراحی شده است. مزایای دیگر ویروس آن است که تنها به فاصله ۴ ساعت پس از آلودگی هر فرد به این ویروس، او می تواند ناقلی پویا و فعال برای گسترش و انتقال این ویروس به شمار رود. نکته بعدی آنکه درصد مرگ به واسطه مبتلا شدن افراد به این ویروس ۱۰۰درصد است و هیچ‌کسی بیشتر از ۲۴ ساعت نمی‌تواند به این ویروس آلوده شده باشد و جان سالم به در ببرد.

باید به ۲۰ ماه قبل برگردیم. موقعی که یک دانشمند چینی به نام لی چن درحالی‌که یک دیسکت حاوی اطلاعات سلاح‌های بیولوژیک و خطرناک چین در دهه اخیر را داشت، در امریکا مبتلا شد. آن‌ها آن را ووهان ۴۰۰ نامیدند.

"نویسنده‌ای که بیشتر شهرتش را مدیون نگارش کتاب‌های ماجراجویانه‌ای است که جهان داستان‌های علمی‌تخیلی را دگرگون کرد.به همین سبب ژول ورن را پدر داستان‌های علمی تخیلی نیز می‌دانند"چون از آزمایشگاه RDNA شهر ووهان خارج شده بود و چهارصدمین میکروارگانیسم دست‌ساز در مرکز تحقیقات آن‌جا بود. ووهان ۴۰۰، یک سلاح بی‌نقص بود. فقط انسان را تحت تاثیر قرار می‌داد و توسط حیوانات منتقل نمی‌شد. مانند سیفلیس در خارج از بدن بیشتر از یک دقیقه زنده نمی‌ماند. یعنی نمی‌توانست به طور دائم اشیاء یا مکانی را مانند سیاه‌زخم یا سایر میکروارگانیسم‌های کشنده آلوده کند.

با مرگ میزبان نابود می‌شد و نمی‌توانست در دمای کمتر از ۳۰ درجه سانتی‌گراد زنده بماند. این همه مزیت در یک سلاح خیلی جالب بود.... (برشی از رمان چشمان تاریکی؛ مندرج در پشت جلد کتاب)

تجربه عینی، حقیقی و ملموس امروز انسان‌های جهان در همراهی با ویروس کرونا، آمار بالای شیوع آن، گستردگی‌اش در جغرافیای جهان اثیری که در آن زیست می‌کنیم و تطبیق و تطابق برخی از ویژگی‌های کووید ۱۹ با ویروس ووهان ۴۰۰ باعث شده‌است بار دیگر بعد از گذشت ۴ دهه از نگارش چشمان تاریکی، این رمان طی چند ماه اخیر به یکی از پرفروش‌ترین و پرخواننده‌ترین رمان‌های جهان بدل شود.

جنگ سرد و تغییر ویروس از گورکی ۴۰۰ تا ووهان ۴۰۰

دین کونتز، نویسنده کتاب چشمان تاریکی نسخه اولیه این اثر را در سال ۱۹۸۱ میلادی در شرایطی به‌رشته تحریر درآورد که آزمایشگاه مطرح‌شده در نسخه ابتدایی این کتاب در کشور روسیه بوده و نام ویروس نیز «گورکی ۴۰۰» بود. اما با پایان یافتن جنگ سرد و قرار گرفتن اتحاد جماهیر شوروی در آستانه فروپاشی، کونتز در بازنویسی مجدد در سال ۱۹۸۹ نام شهر آزمایشگاهی را از مکانی در روسیه به شهر ووهان در چین تغییر داد.

این‌که این تغییر بنا به خواست و هدف کونتز برای دور شدن از برچسب‌های سیاسی بوده که ممکن بود به سبب پایان یافتن جنگ سرد میان ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی به او بزنند و یا این‌که تأکید ناشر بر تغییر این مساله بوده؛ فضا و مقال این نوشتار نیست. اما ذکر این نکته لازم بود که مخاطبانی که امروز این کتاب را در دست می‌گیرند از تاریخچه این تغییر در نسخه ابتدایی و نسخه ویرایش شده چشمان تاریکی آگاهی داشته باشند.

سیر آثار دین کونتز، از ادبیات مذهبی تا علمی‌تخیلی

دین کونتز نویسنده آمریکایی متولد ۹ ژوئن ۱۹۴۵ در پنسیلوانیاست که برای رمان‌های مهیج و پر تعلیقش شهرت دارد.

"نویسنده‌ای که سال‌های سال، الهام‌بخش رؤیاها و ماجراجویی‌های مردم سراسر جهان بوده است"رمان‌های او بی‌تأثیر از وضعیت خانوادگی‌اش نبوده و نیست. او در کودکی بارها مورد ضرب و شتم پدر الکلی خود قرار گرفته بود و به مادرش برای ایستادگی قوت قلب می‌داد. کونتز در شرایطی که سال آخر دانشگاه را می‌گذراند توانست با نگارش داستانی کوتاه، برنده مسابقه داستانی نشریه دانشگاهش شود و همین مهم نقطه عطفی برای ورود او به دنیای نویسندگی شد.

کونتز در سال ۱۹۶۷ بعد از فارغ‌التحصیلی به ‌عنوان معلم زبان انگلیسی در دبیرستانی در امریکا مشغول به کار شد. وی در سال ۱۹۶۸ میلادی، در اوقات فراغتش کتاب در جستجوی ستاره را تالیف کرد. او که کاتولیکی معتقد بود همواره تاکید داشت معنویت می‌تواند عنصر مهمی در نوشته‌هایش باشد.

تا سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ میلادی اغلب نوشته‌های او از این مؤلفه بهره می‌برد؛ اما در ادامه مسیر و از نیمه دوم دهه ۷۰، کونتز به سمت ژانر وحشت تغییر جهت داد و کتاب‌های متعددی را طی سالیانی کوتاه منتشر کرد.

حتی کونتز در یک سال، هشت کتاب را در این ژانر به چاپ رساند و آرام آرام فضا و گسترش تألیفات خود را به گونه‌ها و ژانرهای مختلفی دیگر نیز سوق داد. ژانر (گونه) ادبیات علمی‌تخیلی نیز یکی دیگر از شیوه‌های نگارشی بود که کونتز در آن قلم زد و نتیجه آن خلق یکی از کتاب‌های درخشان ادبیات علمی تخیلی یعنی کتاب چشمان تاریکی در سال ۱۹۸۱ میلادی شد، کتابی که از زمان نگارش تا همین امروز (۲۰۲۰ میلادی) توانسته مخاطبان بسیاری را به سمت خود جذب کند.

آن‌گونه که در انتهای کتاب چشمان تاریکی در معرفی دین کونتز آمده: کتاب‌های او تاکنون به ۳۸ زبان زنده دنیا ترجمه شده و بیش از ۵۰۰ میلیون نسخه از آن‌ها به فروش رسیده است. ۱۴ رمان کونتز نیز در لیست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفته است و همچنین در کشورهای مختلفی ازجمله ژاپن و سوئد کتاب‌های وی در جایگاه پرفروش‌ترین کتاب‌ها قرار گرفته‌اند.

نکته جالب توجه فعالیت کونتز به‌ویژه در دهه نخست فعالیت ادبی‌اش، قلمی کردن آثار متعدد داستانی در ژانرهای مختلف است. علت آن این است که تلاش کرد تا سرحد امکان از قلم تیز منتقدان خود را دور نگه دارد. زیرا عموماً منتقدان ادبی تاکید دارند نویسندگان موفق افرادی هستند که عموماً در یک سبک و ژانر خاص قلم‌شان می تواند قدرتمند و جریان‎ساز نشان داده شود و ازآنجاکه کونتز در گونه‌های مختلف ادبی از ادبیات معنوی و مذهبی تا ژانر وحشت از داستان‌های علمی‌تخیلی تا گونه‌ها و ژانرهای دیگر تلفیقی را در دهه نخست فعالیت داستان‌نویسی‌اش تجربه می‌کرد، کتاب‌های خود را با اسامی غیر از نام خودش به چاپ می‌رساند.

آن‌گونه که خودش درباره کتاب چشمان تاریکی گفته: رمان چشمان تاریکی تلاشی برای ترکیب ژانرهای هیجانی، عاشقانه، ماورایی و همراه با تعلیق است.

"مزایای دیگر ویروس آن است که تنها به فاصله ۴ ساعت پس از آلودگی هر فرد به این ویروس، او می تواند ناقلی پویا و فعال برای گسترش و انتقال این ویروس به شمار رود"این کتاب را ابتدا مانند چهار کتاب اولم با نام مستعار چاپ کردم و در ادامه با مطرح شدنم به‌عنوان نویسنده، نام اصلی خود را بر جلد این کتاب قرار دادم.

نمره قبول ناهید هاشمیان در بازتاب جذابیت‌های اثری ۴۰ ساله

به نظر راقم این سطور و فارغ از برخی وجوه شباهت‌های ویروس «ووهان ۴۰۰» با تجربه و زیست امروزمان این کتاب برای مخاطب به سبب کِشش، تعلیق، کشمکش و هیجان‌های ماجراجویانه‌ای که به‌ویژه در حوزه مواجهه با بحران به وسیله قهرمان اثر - کریستینا ایوانز - به مخاطب منتقل می‌کند، اثری درخور، شایسته و جذاب است.

آن‌گونه که اشاره شد باوجود گذشت بیش از ۴۰ سال از نگارشش، نمی‌توان ردی از کهنگی و خمودگی در پس پشت تجربیات متعدد در حوزه ادبیات داستانی به‌ویژه در دو دهه نخست هزاره جدید، خاصه در گونه ادبیات علمی‌تخیلی را به‌عنوان ملاکی برای بی‌ارزش بودن، کم‌ارزش بودن و یا خسته‌کننده بودن این اثر یاد کرد.

یکی دیگر از دلایل جذابیت این رمان می تواند به قهرمان زن آن بازگردد. درحالی‌که در بسیاری از موارد با خلق قهرمان‌هایی با حضور زنان در جایگاه قهرمان اثر، مخاطبان عموماً با جهانی مملو از نگاه عاطفی و جاری بودن پررنگ تفکر فمینیسم همراه هستند؛ اما کریستینا به‌عنوان همسر و مادری که سختی‌های زندگی از یک سو و از سوی دیگر، دو فقدان بزرگ از دست دادن همسر و پسرش، او را در جهانی سخت، سرد و تاریک قرار داده است، برای جامه عمل پوشاندن به تحقق هدف بزرگش - یعنی پیدا کردن فرزند پسرش که مرگ او را باور ندارد - رفتاری متفاوت و فراتر از حد تصور مخاطب را در مسیر پیدا کردن پسرش و سپس پی بردن به راز سر به مُهر ویروس ووهان ۴۰۰ و در ادامه همراهی برای درامان ماندن از آلوده شدن به آن ویروس، بستری متفاوت از همراهی، عشق و هیجان را در لایه‌های به هم فشرده شده تعلیق و جنبه‌های ماورایی و تخیلی اثر به مخاطب ارائه می دهد.

روی جلد کتاب چشمان تاریکی نام ناهید هاشمیان را به‌عنوان مترجم این اثر می‌بینیم. نکته مهم آنکه هرچند ناهید هاشمیان خود به‌عنوان نویسنده تا پیش از ترجمه این اثر کتاب‌هایی چون مداد رنگی پریده، کوپه ویژه خواهران، شب پر ستاره و چند اثر دیگر را در مقام مؤلف به مخاطبان حوزه ادبیات معرفی کرده است؛ چشمان تاریکی نخستین تجربه هاشمیان در عرصه ترجمه به شمار می‌رود.

نکته عجیب‌تر آنکه خود او دلیل حرکت به سمت ترجمه را سپری کردن روزهای سخت شیوع ویروس کرونا در کشور و تعطیلی فعالیت‌های دانشگاهی برای او به‌عنوان استاد دانشگاه با هدف مشغول کردن ذهنش به سمت فعالیتی که کمتر روحیات او را با اخبار سخت و تلخ ایام کرونا همساز کند، دانسته است. اما جمیع این دلایل نیز باعث نشده هاشمیان در بازتاب جذابیت‌های قلم دین کونتز به‌عنوان خالق این اثر کوتاهی کند.

می‌توان ترجمه هاشمیان بر رمان چشمان تاریکی را ترجمه‌ای اگر نه عالی اما قابل‌قبول حتی برای مخاطبان سخت‌گیر عرصه ادبیات داستانی به شمار آورد.

کونتز: چشمان تاریکی قصد پیشگویی ندارد

در پایان این نوشتار ذکر دو نکته نیز لازم به نظر می‌رسد. نخست آنکه باوجود شباهت‌های خیره‌کننده‌ای که میان ویروس «ووهان ۴۰۰» در کتاب چشمان تاریکی و ویروس «کووید ۱۹» که این روزها جهان را تحت سیطره خود درآورده است وجود دارد، تفاوت‌های بنیادینی نیز می‌توان دید.

ازجمله آن‌ها این‌که ووهان ۴۰۰ در اثر کونتز ویروسی انسان‌ساز بوده که در آزمایشگاه‌های بیولوژیک ساخته شده درحالی‌که ویروس کرونا این‌گونه نیست.

تفاوت دوم به میزان مرگ‌بار بودن این دو ویروس بازمی‌گردد. درحالی‌که میزان مرگ‌ومیر میان افراد مبتلا به ووهان ۴۰۰ در چشمان تاریکی ۱۰۰ درصد است اما تاکنون تنها دو درصد از مبتلایان به ویروس کرونا در جهان حقیقی امروز جان خود را از دست داده‌اند.

نکته مهم بعدی آنکه دین کونتز در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۲۰ (۱۸ مهر ۱۳۹۹) در گفت‌وگو با روزنامه واشنگتن تایمز تاکید کرده که هیچ‌گاه در خلق رمان چشمان تاریکی قصد پیش‌بینی و پیش‌گویی همه‌گیری ویروسی را نداشته است. همچنین اگر چنین نکته‌ای یعنی پیش‌گویی و پیش‌بینی کردن در خلق رمان چشمان تاریکی نسبت به ویروس کووید ۱۹ در قالب این کتاب به وی نسبت داده شده تنها به خاطر فعالیت‌های رسانه‌های اجتماعی و جنبه‌های روشن و تاریکی است که فضای مجازی در اختیار مخاطبان قرار داده است.

شاید مرور این چند جمله از سوی دین کونتز، اثبات کننده همان جمله‌ای باشد که این نوشتار را با آن آغاز کردیم. جمله‌ای از قول و زبان ژول ورن که «داستان‌های علمی‌تخیلی، ادبیات تغییر اند». هر چقدر دین کونتز تاکید داشته باشد هدفش از نگارش چشمان تاریکی و ویروس ووهان ۴۰۰ پیش‌گویی نبوده، رمان چشمان تاریکی به ‌عنوان یکی از داستان‌های ژانر علمی‌تخیلی بار دیگر این جمله را به اثبات می‌رساند که داستان‌های علمی‌تخیلی ادبیات تغییرند.

برشی از رمان

برای آشنایی با فضا و ادبیات رمان چشمان تاریکی که در ۴۰ فصل به نگارش درآمده، بخشی از آن را به‌عنوان مؤخر این نوشتار با هم مرور می‌کنیم.

تینا، دنی را برای خروج از زندانش آماده می‌کرد.

"نکته بعدی آنکه درصد مرگ به واسطه مبتلا شدن افراد به این ویروس ۱۰۰درصد است و هیچ‌کسی بیشتر از ۲۴ ساعت نمی‌تواند به این ویروس آلوده شده باشد و جان سالم به در ببرد.باید به ۲۰ ماه قبل برگردیم"۱۸ الکترود از سر و تن او جدا شده بود. الکترودهایی که بر پوستی نازک کشیده، بر استخوان چسبیده بودند و پس از جداسازی نقاط اتصال، آزردگی خود را نمایان می‌کردند. نمی‌شد برای راه رفتن او کاری کرد. او بسیار ناتوان شده بود.

درحالی‌که تینا دنی را آماده می‌کرد، الیوت از کارل دامبی پرسید: «در این مرکز چه کارهایی انجام می شود. تحقیقات نظامی؟»

- بله.

- سلاح‌های بیولوژیکی خطرناک؟

- بیولوژیک و شیمیایی.

آزمایش های ژنتیک بر روی دی‌ان‌ای. به طور موازی معمولاً سی، چهل پروژه در دست داریم.

- فکر می‌کردم امریکا مدت‌هاست استفاده از این سلاح‌ها را متوقف کرده است.

- نزد افکار عمومی بله. این کار باعث می‌شود سیاست‌مداران خوب‌تر به نظر برسند. اما درواقع این کار ادامه دارد. باید ادامه داشته باشد.

"موقعی که یک دانشمند چینی به نام لی چن درحالی‌که یک دیسکت حاوی اطلاعات سلاح‌های بیولوژیک و خطرناک چین در دهه اخیر را داشت، در امریکا مبتلا شد"در نوع خود، این تنها کاری‌ست که می‌توانم بکنیم. چینی‌ها سه مرکز تحقیقاتی مثل این دارند. روس‌ها... مثلاً دوستان جدید ما هستند. اما آن‌ها در حال توسعه سلاح‌های میکروبی هستند.

همچنین سلاح های ویروسی را مدنظر دارند. آن‌ها در حال حاضر از نظر اقتصادی وضعیت خوبی ندارند و این سلاح‌ها خیلی ارزان‌تر از تسلیحات دیگر نظامی است.(برشی از رمان؛ فصل ۳۹؛ صفحه ۲۴۶ - ۲۴۷)

رمان چشمان تاریکی به قلم دین کونتز با ترجمه ناهید هاشمیان در ۲۶۰ صفحه و قیمت ۵۳ هزار تومان توسط انتشارات نیستان در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است.  

منابع خبر

اخبار مرتبط