شهیدی که امام خمینی (ره) در مراسم تشییع او شرکت کرد
وقتی به سیر زندگی شخصیتهای انقلابی حقیقی نگاهی اجمالی میاندازیم، در کنار همه پندها و عبرت ها، این نکته به شدت به چشم میآید که چه اندازه حیات برخی انسانها دراماتیک و مستعد ساخت و تولید آثار هنری فاخر و ماندگار است. چهره هایی، چون نواب صفوی، رجایی، عزت مطهری، اسدالله لاجوری و سید علی اندرزگو.
در این میان هرگاه اقتباسی از زندگی این شخصیتها برای اثر هنری صورت گرفته، به علت فرازهای بلند و جذاب زندگی این انسان ها، خروجی معمولا موفق بوده است (نمونههای آن زندگی شهید اندرزگو در فیلم «تیرباران»، یا شهید چمران در فیلم «چ»). زندگانی این چهره ها، همچون لوح فشردهای است که تاریخ معاصر این سرزمین در آنها متراکم شده است.
مهدی عراقی هم از جمله همین قهرمانان است که همه معیارهای تراز یک مبارز انقلابی را داشت. خیلیها که او را نمیشناختند و عکسش را هنگام شهادت دیدند، گمان بردند که مردی در دهه هفتم زندگی است، اما واقعیت این بود که او در هنگام شهادت تنها ۴۸ سال سن داشت. شکستگی و سفیدی موهای این مبارز قدیمی، خود نشان از کوله باری از تجربیات سخت و سهمگین در زندگی سراسر مبارزه او بود.
"زندگانی این چهره ها، همچون لوح فشردهای است که تاریخ معاصر این سرزمین در آنها متراکم شده است.مهدی عراقی هم از جمله همین قهرمانان است که همه معیارهای تراز یک مبارز انقلابی را داشت"در ادامه با گوشههایی از زندگی پرثمر این مجاهد فی سبیل الله آشنا میشویم.
من فرزند انقلاب هستم
شهید حاج مهدی عراقی پس از آزادی از زندان محمد رضا شاه در بهمن ۱۳۵۵، گفته بود: تا رهبرم به برنگردد، تا طاغوت بر ما حکمرانی کند، من از آزادیم لذت نخواهم برد. هم او که به تعبیر خودش در مدت مبارزه و فعالیت ۳۴ ساله اش هیچگاه خود را در طبقه بندی قرار نداد و همیشه در برابر ستاش نزدیکان میگفت: من فرزند انقلاب هستم.
وی در روزهای پیش از شهادت در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، به یکی از دوستان نزدیک و همرزم خود گفته بود: از زندان آزاد شدیم، نهضت تبدیل به انقلاب شد نکند که ما در رختخواب حرام شویم و از فیض شهادت محروم گردیم ما همراه شهیدان فراوانی بودیم همه شهیدان را به خاک سپردیم، ولی خود زندهایم، نکند حرام شویم.
آشنایی شهید عراقی با امام خمینی (ره)
آشنایی شهید عراقی با امام خمینی (ره) در قم در نیمه دوم دهه ۱۳۳۰، موجب شد تا آن شهید، گمشده خویش را در وجود شخصیت روحانی و انقلابی امام پیدا کند. مهدی عراقی که هیچ گاه ارتباط خود را با مرکز روحانیت ایران، شهر مقدس قم، قطع نکرده بود، در جریان رفت و آمدها به قم با حضرت امام آشنا شد و بار دیگر، مراد و راهنمای زندگی خود را یافت.
از این زمان، او سخت پیرو امام بود و و همه فعالیتهای جهادی و سیاسی خود را با کسب تکلیف از امام خمینی (ره) دنبال میکرد. اندکی بعد، بر پایه رهنمودهای امام خمینی (ره) و با یاری کسانی، چون شهید حاج محمدصادق امانی، ائتلافی به نام «هیأتهای موتلفه اسلامی» را سازمان دادند.
این همپیمانی هیأتهای مذهبی در یکم خرداد ۱۳۴۱ آغاز شد. سالهای چندی به گونهای غیررسمی، شهید عراقی، دبیر کل موتلفه اسلامی به شمار میرفت.
او، در این دوره صندوق مالی را در حزب ملل اسلامی و جمعیت موتلفه اسلامی راهاندازی کرد.
امیر، فرزند ارشد شهید، در مصاحبهای، ارادت او را به حضرت امام چنین شرح داد: " نکته مهم این است که حاج مهدی برای این رفتارش، حد و مرز و ملاک داشت. اگر خدمت امام (رحمه الله علیه) میرسید و نظر ایشان را راجع به برخی گروههای مبارز میپرسید، دیگر حاج مهدی دیروز نبود. یعنی کاملا مطیع بود. "
عراقی یکسره در خدمت زندانیان بود
سرهنگ ستاد «نصرالله توکلی»، اولین فرمانده عملیات ارتش پس از انقلاب، که در سال ۵۲ با شهید در زندان قصر همبند بود در خاطرات گفت که حاج مهدی عراقی یکسره در خدمت زندانیان بود و حتی کار پخت و پز برای زندانیان سیاسی را انجام میداد. او در زندان بیشتر وقت خود را به قرآن پژوهی میگذراند.
در چهارمین روز از شهریور سال ۵۸، حاج مهدی عراقی به همراه کوچکترین پسرش، حسام، و دوست و همکارش، حاج حسین مهدیان، در راه محل کارش در روزنامه کیهان به دست سه موتور سوار گروه فرقان ترور شد.
پیکر حاج مهدی عراقی و پسرش حسام در میان حزن و اندوه فراوان مردم به حسینیه ارشاد منتقل شد.
"خیلیها که او را نمیشناختند و عکسش را هنگام شهادت دیدند، گمان بردند که مردی در دهه هفتم زندگی است، اما واقعیت این بود که او در هنگام شهادت تنها ۴۸ سال سن داشت"وزارت کشور، نهضت آزادی، سازمان مجاهدین خلق، حزب جمهوریاسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی طی اعلامیههایی این ترور را محکوم کردند.
در همان روز پیکر این شهیدان به مسجد ارگ تهران منتقل یافت و بازار تهران یکپارچه تعطیل شد. هادی غفاری در مراسم تشییع جنازه برای مردم سخن گفت و به شدت از عدم قاطعیت دولت موقت در سرکوبی گروههای ضد انقلابی انتقاد کرد.
بیشتربخوانید
- نخستین "سید" شهید ترور چه کسی بود؟
تشییع جناره نیم میلیون نفری
به دستور امام خمینی پیکر این دو شهید به قم منتقل شد. بر اساس گزارش مطبوعات آن روز، در تشییع جنازه آنان در قم، نزدیک به نیم میلیون نفر حضور داشتند. اما نکته بسیار قابل تامل و رشک برانگیز این که، شخص حضرت امام خمینی (ره)، در اقدامی بی نظیر، خود از میدان سعیدی تا نزدیک صحن مطهر حضرت معصومه (س) در تشییع این شهید بزرگوار شرکت کردند. علاوه بر این، شب هنگام، امام خمینی (ره) بر مزار آن شهید حاضر شدند و بیست دقیقه به دعا مشغول بودند، که رویدادی کممانند در رفتار امام (ره) شمرده میشود.
این، نشان از جایگاه بی بدیل و کم نظیر آن شهید بزرگوار در تاریخ انقلاب اسلامی ایران دارد.
امام خمینی پایه گذار جمهوری اسلامی ایران، در نزد خانواده شهید عراقی، از وی چنین گفتهاند: من ایشان را حدود بیست سال است که میشناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود؛ حاج مهدی عراقی برای من، برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود، اما آنچه مطلب را آسان میکند، آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او میبایست شهید میشد، برای او مردن در رختخواب، کوچک بود.
منبع: دفاع پرس
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران