زندان در ایران؛ یک رویکرد انتقام‌جویانه/ موسی برزین

هرانا - ۲۱ خرداد ۱۴۰۲

    خانه  > slide, زندانیان  >  زندان در ایران؛ یک رویکرد انتقام‌جویانه/ موسی برزین

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱
  •  دسته : slide,زندانیان
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : ۵۳۷۷۲۰
چاپ خبر

زندان در ایران؛ یک رویکرد انتقام‌جویانه/ موسی برزین

ماهنامه خط صلح – در تاریخ ۲۱ فروردین ماه سال جاری رئیس قوه‌ی قضاییه اعلام کرد که قرار است زندان رجایی شهر واقع در شهرستان کرج تعطیل و به مکان دیگری منتقل شود. ایشان دلیل این تصمیم را قرار گرفتن این زندان در داخل شهر کرج عنوان کرد. اما به نظر نمی‌رسد این امر تنها دلیل باشد. به هر حال زندان رجایی شهر یکی از بدنام‌ترین زندان‌های کشور است. کشتارهای دهه‌ی شصت در این زندان که نام سابقش گوهردشت بود اتفاق افتاد.

"در طول سالیان دراز زندانیان بسیاری با اتهامات مربوط به «مواد مخدر» یا «محاربه» و «افسادفی‌الارض» در این زندان اعدام شدند"در طول سالیان دراز زندانیان بسیاری با اتهامات مربوط به «مواد مخدر» یا «محاربه» و «افسادفی‌الارض» در این زندان اعدام شدند. این زندان شاهد اعتراضات زندانی‌ها در داخل و هم‌چنین تجمعات خانواده‌های آن‌ها مقابل آن بوده است. در هر بار که قرار است زندانی اعدام شود خانواده‌ها و برخی از مردم در مقابل زندان تجمع می‌کنند. این تجمعات یک چالش امنیتی برای حکومت محسوب می‌شود. شاید دلیل اصلی تصمیم بر تعطیل کردن زندان رجایی شهر به نوعی پاک‌کردن خاطره‌ی سیاه مردم و نهادهای حقوق بشری خارجی از این زندان و از طرف دیگر جلوگیری از تجمع مردم و گسترش آن به سطح شهر باشد.

اما دلیل هر چه باشد نتیجه یکسان است هیچ تغییر معناداری در شرایط زندان و زندانیان با انتقال محل آن رخ نخواهد داد.

هدف از مجازات حبس و نگاه مقامات ایران به آن

در یک تعریف کوتاه از زندان می‌توان گفت زندان مکانی است که افراد محکوم به مجازات حبس دوران محکومیت خود را در آن سپری می‌کنند. بازداشتگاه نیز محلی است که یک شخص به دستور مراجع صالح قضایی در قالب قرار بازداشت موقت در آن‌ها نگهداری می‌شوند. زندان انواعی از جمله بسته و نیمه باز دارد. بازداشتگاه‌ها نیز به بازداشتگاه‌های انتظامی و امنیتی تقسیم می‌شوند. در مورد این‌که مجازات حبس چه اهدافی دارد و برای چه محکومین در زندان نگهداری می‌شوند در طول تاریخ بحث‌های بسیاری صورت گرفته است اما آموزه‌های نوین جرم‌شناسی به ما می‌گوید که اصلی‌ترین هدف از مجازات حبس باید دور نگهداشتن فرد مجرم از جامعه و بازپروری آن باشد.

"این زندان شاهد اعتراضات زندانی‌ها در داخل و هم‌چنین تجمعات خانواده‌های آن‌ها مقابل آن بوده است"بر این اساس نگاه انتقام‌جویانه به محبوسین، اندیشه‌ای مورد قبول نیست. به همین جهت زندانی صرفاً باید از آزادی محروم شود نه حقوق دیگر. به همین دلیل است که به مجازات حبس مجازات محدود‌کننده یا سالب آزادی می‌گویند. در این راستا به عنوان مثال نمی‌توان حق سلامت از زندانی و یا حق دسترسی به خدمات بهداشتی و یا دسترسی به اطلاعات و یا مثلاً حق آزادی بیان را از او گرفت. طبیعتاً با زندانی شدن هر شخص این حقوق نیز تا حدودی خدشه‌دار می‌شوند اما دولت‌ها باید تمام سعی خود را بکنند تا زندان فقط محدودکننده‌ی آزادی باشد.

آن‌چه که در عمل در ایران شاهد هستیم مجازات حبس به نوعی به انتقام‌گیری از شخص محکوم تبدیل شده است. این امر به خصوص در مورد زندانیان سیاسی و امنیتی مشهود است. فارغ از این‌که احکام مربوط به زندانیان سیاسی و امنیتی چندان منطبق با موازین حقوقی نیست، شرایط نگهداری این زندانیان نشان‌دهنده‌ی این است که حکومت به دنبال سرکوب و انتقام از این زندانیان است. در مورد دیگر زندانیان نیز تقریباً وضعیت به همین شکل است. جمعیت زیاد زندانیان و نبود فضای کافی باعث شده که در اکثر زندان‌های کشور، زندانیان فضای کافی برای خواب و امورات دیگر نداشته باشند.

"در هر بار که قرار است زندانی اعدام شود خانواده‌ها و برخی از مردم در مقابل زندان تجمع می‌کنند"«کف‌خوابی» یا همان خوابیدن در زمین اتاق و حتی در سالن‌ها یک امر معمول است. تعداد سرویس‌های بهداشتی بسیار کم است به صورتی که صدها زندانی فقط از دو یا سه سرویس بهداشتی می‌توانند استفاده کنند. دسترسی به آب گرم فقط در برخی از ساعت‌های روز و به صورت محدود امکان‌پذیر است. حشرات موذی مثل ساس در اکثر زندان‌ها وجود داشته و باعث بروز بیماری‌های مختلفی می‌شود. دستگاه‌های سرمایشی و گرمایشی به هیچ وجه کافی نیست.

وعده‌های غذایی که به زندانیان داده می‌شود کافی و مناسب نیست. زندانیان به خدمات درمانی دسترسی محدودی دارند، به طوری که این امر در برخی موارد باعث مرگ زندانیان شده است. دسترسی به خدمات مشاوره‌ای به خصوص مشاور حقوقی بسیار محدود است. ضرب و جرح از طرف زندانبان‌ها معمول است و ده‌ها مورد دیگر از این قبیل. همه‌ی این موارد ما را به این سمت رهنمون می‌کند که در عمل رویکرد مسئولان مربوطه در ایران به مقوله‌ی زندان یک رویکرد انتقام‌گرا است.

آیین‌نامه به جای قانون

اداره‌ی زندان‌ها در ایران بر مبنای آیین‌نامه‌هایی صورت می‌گیرد که از طرف رئیس قوه‌ی قضاییه تصویب می‌شود.

"شاید دلیل اصلی تصمیم بر تعطیل کردن زندان رجایی شهر به نوعی پاک‌کردن خاطره‌ی سیاه مردم و نهادهای حقوق بشری خارجی از این زندان و از طرف دیگر جلوگیری از تجمع مردم و گسترش آن به سطح شهر باشد"مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از آیین‌نامه‌ی اجرایی سازمان زندان‌ها، آیین‌نامه‌ی اجرایی نحوه‌ی اداره‌ی بازداشتگاه‌های امنیتی و آیین‌نامه‌ی نحوه‌ی ایجاد، اداره و نظارت بر بازداشتگاه‌های انتظامی. این در حالی است که باید مسائل اساسی مربوط به زندان‌ها به موجب قوانین مصوب از مجلس تعیین شود. قوانین نسبت به آیین‌نامه ها معمولاً با بررسی بیش‌تری تنظیم شده و نظرات عده‌ی زیادی اعمال می‌شود، اما در آیین‎نامه‌ها سلایق شخص تصویب کننده است که چهارچوب مسئله را تعیین می‌کند. از طرف دیگر سیستم حقوقی ایران اجازه نمی‌دهد مصوبات رئیس قوه‌ی قضاییه در دیوان عدالت اداری مورد اعتراض قرار گیرد. به عبارتی، رئیس قوه‌ی قضاییه در قالب آیین‌نامه اقدام به تنظیم مقررات زندان می‌کند؛ در حالی که هیچ مقامی نمی‌تواند نظارتی بر آن‌ها داشته و یا درصورتی که مخالف قوانین باشند، آن‌ها را باطل کند.

فقدان نظارت بر زندان‌ها

در کشور ایران سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی از سازمان‌های زیرمجموعه‌ی قوه‌ی قضاییه است.

در قوانین و مقررات کشور هیچ ساز و کار نظارتی خارج از این قوه بر زندان‌ها پیش‌بینی نشده است. در گذشته حتی مسئولین زندان‌ها از ورود نمایندگان مجلس و حتی رئیس جمهور به زندان اوین ممانعت کرده‌اند. به عبارتی هیچ نهادی حق تحقیق و بررسی از زندان‌ها را ندارد. بدیهی است در چنین سیستمی مسئولان امر بدون این‌که بیم بازخواست شدن را داشته باشند، سلایق خود را در اداره‌ی زندان‌ها اعمال کرده و حتی نگران انجام اعمال خلاف قانون نخواهند شد.

رویکرد سنتی و غیر علمی به زندان

علم اداره‌ی زندان‌ها که پس از انقلاب کبیر فرانسه در اواخر دهه‌ی هفتاد میلادی شکل گرفت، نگاه سنتی به مقوله‌ی زندان را دگرگون کرد. این علم بعدها با آموزه‌های جرم‌شناسی توانست روش‌هایی برای نحوه‌ی اداره‌ی زندان پیشنهاد دهد.

"اما دلیل هر چه باشد نتیجه یکسان است هیچ تغییر معناداری در شرایط زندان و زندانیان با انتقال محل آن رخ نخواهد داد"به عبارتی هم‌اکنون زندان‌ها باید با یک چهارچوب علمی اداره شوند. اما آن‌چه که در ایران شاهد هستیم، اداره‌ی زندان‌ها بر اساس متدهای سنتی است. از نظر مسئولان مربوطه زندان محلی است که محکومین در آن‌جا صرفاً نگهداری شده و بعد از مدتی آزاد می‌شوند. حال آن‌که بر طبق نگاه علمی، زندان محلی است که محکومین در آن‌جا جامعه‌پذیر شده و حالت خطرناک آن‌ها رفع می‌شود. اگر توجه شود، قوه‌ی قضاییه در ایران هیچ آماری که به درد تحقیق و پژوهش بخورد ارائه نمی‌دهند.

حتی شمار دقیق زندانیان نیز مشخص نیست. به هیچ وجه مشخص نیست چند درصد زندانیان با تکرار جرم در زندان هستند، مشخص نیست آزادی مشروط یا مثلاً رای باز چه تأثیری در رفتار محکومین داشته است. به هیچ وجه مشخص نیست که زندانی بعد از آزادی آیا آن دست از رفتارهای خود را که «مجرمانه» تلقی شده بوده، تغییر داده است یا نه. هم‌چنین کادر زندان عموماً بدون آموزش‌های لازم و خاص انتخاب می‌شوند و برنامه‌ی زندانیان نیز فقط وقت‌گذرانی است.

همه‌ی این موارد نشان می‌دهد که حکومت ایران به مقوله‌ی زندان به عنوان سوژه‌ای که باید همواره زیر تحقیق باشد نگاه نمی‌کند.

مطالب مرتـبط

    • زندان اوین؛ ویدا ربانی به مرخصی درمانی اعزام شد
    • تداوم بازداشت؛ گزارشی از آخرین وضعیت حامی بهادری، شهروند بهائی در زندان اوین
    • علیرغم گذشت بیش از یک ماه؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی سجاد شهرابی در زندان اوین
    • عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت ویدا ربانی در زندان اوین
    • گزارشی از آخرین وضعیت ناهید تقوی در زندان اوین

برچسب ها: بازداشتگاه جرم خط صلح خط صلح 145 رجائی شهر زندان اوین زندان تهران بزرگ زندان رجایی شهر زندان فشافویه زندان قزل‌حصار کف خواب کف خوابی ماهنامه خط صلح موسی برزین

بدون نظر



نظر بگذارید

منابع خبر

اخبار مرتبط