هشتادسالگی فیلیپ راث؛ آمریکاییترین، پیرترین و مردترین نویسنده آمریکایی
مارس امسال فیلیپ راث، نویسندهی آمریکایی هشتاد سالگیاش را پشت سر گذاشت. راث در شهر کارگرنشین نیوآرک، بزرگترین شهر ایالت نیوجرسی و در نزدیکی نیویورک، در یک خانوادۀ یهودی به دنیا آمد. پدربزرگ و مادربزرگ او از یهودیان اروپای شرقی بودند که به آمریکا مهاجرت کرده بودند. نیوآرک چهرههای شناخته شدۀ بسیاری در عرصههای مختلف هنری اعم از ادبیات و معماری و سینما و موسیقی را عرضه کرده است که پاول استر یکی دیگر از آنها است. اما شهرت این شهر بیشتر به خاطر حضورش در بسیاری از کتابهای راث است.
"راث در شهر کارگرنشین نیوآرک، بزرگترین شهر ایالت نیوجرسی و در نزدیکی نیویورک، در یک خانوادۀ یهودی به دنیا آمد"
راث میگوید: «من حافظۀ این شهرم». شهر نیوآرک با دعوت از مهمانانی از سراسر دنیا شب هشتادمین سال تولد نویسندهاش را جشن گرفت و روث که همیشه از چنین مجالسی گریزان بود، در آن شرکت کرد. هشت سال پیش در اکتبر ۲۰۰۵ نیز میدانی در نیوآرک را به نام راث نامگذاری شد.
فیلیپ راث اکتبر سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که نوشتن را برای همیشه کنار گذاشته است و کاری نمیکند مگر مطالعه و کمک به زندگینامهنویسش برای نوشتن زندگینامه. کار دیگرش هم رمانی است که از طریق ایمیل با یک کودک هشت ساله مینویسد.
این رماننویس آمریکایی با پنجاه سال قلم زدن در هفت روز هفته، صبحها از ساعت نُه تا پنج بعدازظهر، بیش از سی اثر انتشار داده است. کمتر جایزۀ ادبی معتبر آمریکایی یا بینالمللی است که به راث که سالهای بسیاری را به تنهایی و با ماشین تحریراش در خانهای جنگلی انزوا گزید و نوشت، تعلق نگرفته باشد.
با وجود آن که سالها گمانهزنی در مورد دادن جایزۀ ادبی نوبل به او جریان داشت، اما این تنها جایزۀ مهمیست که هنوز نصیب او نشده است.
راث پنج سال پیش در گفتگویی با روزنامه دی تسایت آلمان گفته بود: «بدترین زمان، فاصله نوشتن بین دو کتاب است. وقتی مینویسم، زندهام. اما وقتی نمینویسم، مثل اتوموبیلی هستم که چرخهایش در برف گیر کرده باشد.»
راث معتقد است: «به نظر من نوشتن تلاشی است برای بازتاب دادن حقیقت شخصت انسان و وقایع انسانی.»
برخی منتقدان یهودی می گویند که فیلیپ راث در آثارش از یهودیان بد می گوید
نخستین مجموعه داستان راث «خداحافظ کلمبو» را که تصویری از جامعۀ آمریکایی – یهودی در نیویورک است، در ۲۶ سالگی او و در سال ۱۹۵۹ منتشر و با استقبال منتقدین و خوانندگان روبرو شد و سال بعد یکی از معتبرترین جایزههای ادبیات آمریکا را برای او به ارمغان آورد. رمان سوم راث «شکایت پورتنوی» که در سال ۱۹۶۹ او را به شهرت جهانی رساند، مونولوگ یک یهودی آمریکایی است که پیوند بین سکس و احساس گناه را بازمینماید.
این کتاب اعترافات یک روشنفکر یهودی شیفتۀ سکس است روی کاناپۀ روانکاوش که در آن به جزییات روابط و خیالبافیهای جنسیاش میپردازد. این کتاب راث با زبانی روشن و در عین حال رکیک در مورد سکس باعث سروصدای بسیاری شد، چنان که عدهای آن را پورنوگرافیک دانستند.
"نیوآرک چهرههای شناخته شدۀ بسیاری در عرصههای مختلف هنری اعم از ادبیات و معماری و سینما و موسیقی را عرضه کرده است که پاول استر یکی دیگر از آنها است"بسیاری شخصیت این کتاب الکساندر پورتونی را همان فیلیپ راث میدانند. برخی منتقدان به ستایش این کتاب نشستند و برخی دیگر آن را بیارزش خواندند. منتقدان یهودی یک بار دیگر او را به عدم وفاداری به یهودیت و یهودی ستیزی متهم کردند. اما «شکایت پورتنوی» به صدر لیست کتابهای فروش آمریکا صعود کرد و تا سال ۲۰۱۲ در سراسر جهان شش میلیون نسخه از آن به فروش رسید. این رمان در سال ۱۹۷۱ با کارگردانی ارنست لمان و با شرکت ریچارد بنجامین و کارن بلاک دستمایۀ فیلمی با همین عنوان قرار گرفت.
"ننگ بشر" نیز عنوان یکی دیگر از رمانهای اوست که بر اساس آن فیلمی در سال ۲۰۰۳ به کارگردانی روبرت بنتون و با بازی نیکول کیدمن و آنتونی هاپکینز و اِد هریس ساخته شد.
کارگردان زن اسپانیایی ایزابل کواکست در سال ۲۰۰۸ از اثر دیگر راث «حیوان در حال مرگ» فیلمی ساخت با عنوان "مرثیه".
'سکس اعتراض به مرگ است'شخصیتهای آثار راث اغلب مردانی یهودی و متعلق به طبقۀ متوسط رو به پاییناند، مکان آثار او اغلب شهر محل تولدش و حاصل تجربههای او از زندگی و دو ازدواجی است که به جدایی کشیده شد. در بسیاری از داستانهای راث مردها در برابر جهانی که از آمدهاند، در برابر هویت خود یعنی یهودیت دست به شورش میزنند و میکوشند با فتح زنها و جهان، به سنتها و آیینها و آموزههای خانوادگی – دینی خود پشت پا بزنند.
راث به فارسیدر سالهای اخیر توجه به آثار راث و ترجمۀ آثار او آغاز شد. اولین اثر راث که به فارسی ترجمه شد، "رئیس جمهور ما" بود و پس از آن "زنگار بشر"، "خشم" "یکی مثل همه" و "ارباب انتقام" به فارسیزبانان عرضه شد. حضور پررنگ مسایل جنسی در آثار راث شاید مانع اصلی ترجمۀ آثار او به فارسی باشد.
منتقدان آثار راث متفقالقولاند که وقایع زندگی راث در اغلب آثار او بازتابی انکارناپذیر مییابد، به عبارت دیگر آثار راث غالبا بازتاب بیوگرافی خود اوست، امری که راث همیشه و با شدت تمام با آن مخالف بوده است. او همچنین این ادعا را که شخصیتهای آثارش خود او هستند، رد میکند و مینویسد، کتابهایش «نامههایی پیچیده و جعلی به خودند که به آن داستان میگویند.»
کتابهای راث مملو است از پرداختن به مسائل جنسی انسان یهودی - آمریکایی چرا که راث اعتقاد دارد «سکس اعتراض به مرگ است.»
برخی از منتقدان معتقدند راث در بسیاری موارد چون فاصله گرفتن از سنتهای دینی، تجربۀ زندانی شدن توسط پدر و مادر، و زندگی در سایۀ یهودیت پیوندی ناگسستنی با کافکا دارد، امری که خود راث نیز به آن اذعان دارد و همواره با احترام زیادی از کافکا یاد میکند.
"شهر نیوآرک با دعوت از مهمانانی از سراسر دنیا شب هشتادمین سال تولد نویسندهاش را جشن گرفت و روث که همیشه از چنین مجالسی گریزان بود، در آن شرکت کرد"
شاید بتوان راث را وقایعنگار زندگی روشنفکران یهودی آمریکا، وقایعنگار آمریکای واقعی و توصیفگر تاثیرات اجتنابناپذیر خانواده و دین و سکس در سرنوشت آدمی دانست و مهمترین درونمایۀ آثار او را در میل جنسی، یهودیت، خدا، آمریکا، عشق و پیری و مرگ خلاصه کرد. راث جایی گفته است: «از مرگ نوشتن، راه یافتن به زندگی است.»
با تمام این احوال بسیاری از منتقدان ادبیات، او را یکی از آمریکاییترین، پیرترین و مردترین نویسنده آمریکایی میشناسند. راث در رمانهایش آن گونه که همسر دومش، کلیر بلوم، در خاطراتش مینویسد، زنباره و معشوقی وفادار، یهودی و ضدخدا، کمونیست و لیبرال است اما همواره فیلیپ راث باقی مانده است.
نیویورک مگزین به تازگی در یک همهپرسی از سی تن از همکاران جوان خود پرسید آیا فیلیپ راث را بزرگترین نویسنده در قید حیات آمریکا میدانند. ۷۷ درصد پاسخها به این پرسش بله بود و در پاسخ به این پرسش که آیا روث از زنها متنفر است، ۱۷ درصد پاسخ مثبت دادند، ۳۰ در صد منفی و ۵۲ درصد اظهار بیاطلاعی کردند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران