دیدگاه مذهبی گروه‌های سیاسی

تعداد بازدیدها: ۲۴ در مقابل، گروه‌ها و دستجاتی بودند که تفسیرهای غلطی از ادیان الهی ارائه می‌دادند و فقط جنبه معنوی انسان را مدنظر قرار می‌دادند. طبیعی است آنهایی که انسان را به بعد مادی یا معنوی او محدود می‌کنند، به انحراف کشیده می‌شوند، زیرا فقط یک بعد انسان را مورد توجه قرار می‌دهند، ولی انسان مجموعه‌ای از خصوصیات مادی و معنوی است و اینها روی هم اثر می‌گذارد، به همین دلیل اگر تحولات تاریخی را فقط به دلیل تغییر و تحول با رشد و تکامل ابزار بدانیم یا ریشه آن را فقط مسائل اقتصادی بدانیم، به بی‌راهه رفته‌ایم و چنانچه افرادی تحولات تاریخی را فقط در رابطه با معنویات بدانند و برای مسائل مادی در تاریخ نقشی قائل نباشند باز هم به بی‌راهه کشیده می‌شوند. در واقع اسلام به هر دوی اینها توجه دارد. این ماده از مرامنامه در حقیقت یک بحث فلسفی بسیار مهمی است که هم صورت مساله را گفته و هم از آن نتیجه‌گیری کرده. صورت مساله این است که انسان دارای جنبه‌های مادی و معنوی است و اینها روی هم تاثیر می‌گذارد و اینکه تحولات تاریخ از این دو عامل ناشی می‌شود، بعد نتیجه‌گیری کرده است که بدون دگرگونی بنیادی در این دو، هیچ‌گونه اصلاح اساسی اجتماعی میسر نیست؛ یعنی آنهایی که فکر می‌کنند فقط می‌شود از طریق اشاعه عقاید دین و دین‌باوری و بدون تغییر زیربنای زندگی مردم، جامعه را دگرگون کنند هم در اشتباه هستند و آنهایی که فکر می‌کنند تحول جامعه می‌تواند مادی و اقتصادی باشد و نیازی به تغییرات اعتقادی نیست در اشتباهند.

"تعداد بازدیدها: ۲۴ در مقابل، گروه‌ها و دستجاتی بودند که تفسیرهای غلطی از ادیان الهی ارائه می‌دادند و فقط جنبه معنوی انسان را مدنظر قرار می‌دادند"زیرا این دگرگونی باید بنیادی باشد و تغییرات هم باید در هر دو بعد مادی و معنوی صورت گیرد. در آن زمان وقت زیادی روی این ماده گذاشته شد و شاید هفته‌ها و ماه‌ها روی آن بحث شد تا این جمله به این نحو به نگارش درآمد. ماده ۶- «بدون در دست گرفتن قدرت سیاسی، امکان اصلاحات اجتماعی میسر نیست و در دست‌گرفتن قدرت سیاسی در جوامعی که تحت سلطه دیکتاتوری است، جز از طریق زور و انقلاب امکان‌پذیر نخواهد بود.» در این ماده در حقیقت محورهای اصلی سیاست‌های تشکل تعیین شده است: اولا گروه‌ها و دستجاتی بودند که می‌گفتند ما با کارهایی مثل امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ دین و تفسیر قرآن می‌توانیم جامعه را اصلاح کنیم که نمونه بارز آن انجمن حجتیه و کسان دیگری بودند که به‌طور کلی در چارچوب فعالیت‌های مذهبی تلاش می‌کردند، اما کسان دیگری هم بودند که کار آنها کار سیاسی در محدوده فعالیت‌های پارلمانی و حزبی بود. آنها می‌گفتند: «بایست روشنگری کرد و بعد حزب به‌وجود آورد و آن را توسعه داد تا کم‌کم مردم روشن بشوند و به واسطه آن جامعه اصلاح شود.» گروه‌هایی چون نهضت آزادی و جبهه ملی نیز چنین تفکری داشتند، اما گروه ما می‌بایست در چند محور مواضع‌اش را روشن می‌کرد تا کسانی که می‌خواستند عضو این تشکلات بشوند بدانند به اعتقاد این گروه بدون در دست گرفتن قدرت سیاسی امکان اصلاحات اساسی اجتماعی میسر نیست، خلاصه اینکه باید حکومت را در دست گرفت، زیرا تا حکومت را نگیرند، امکان اینکه مملکت و جامعه اسلامی شود وجود ندارد، زیرا این کارهایی که این دو طیف می‌کنند در مقابل حجم کارهایی که حکومت دارد ناچیز است و مثل قطره‌ای می‌ماند در مقابل دریا، لذا اگر بخواهند جامعه واقعا اسلامی باشد، باید حکومت را در دست بگیرند