بررسی روزنامههای صبح شنبه تهران؛ ۲۶ اسفند
روزنامههای امروز صبح تهران ضمن اشاره به لغو اجتماع مردم قم در استقبال رییس مجلس که ماه گذشته چند تن به وی حمله برده بودند مهم ترین گزارشهای خود را به استعفای مهدی مهدوی کیا از دنیای فوتبال اختصاص داده و از زبانهای مختلف از این قهرمان ملی تجلیل کرده اند.
موشک میرود تا بماندکارتون رضا باقری در جهان صنعت
همزمان با آخرین بازی مهدی مهدوی کیا لژیونر با سابقه ایرانی که سالها در تیم ملی و تیم پرپولیس توپ زد، روزنامههای تهران از خداحافظی موشک نوشته اند. امیر حاجرضایی در کلیک
شرق نوشته: مهدی مهدویکیا، میرود تا بماند. ماندنی در قلبها، یادها و خاطرهها. آقا مهدی که من تعمدا کلمه «آقا» را جلوتر از اسم کوچکش میآورم همیشه جنتلمن و آقا بود. ترکیب دوستداشتنی خصوصیات اخلاقی والای او با بازی چشم نوازش بدون تردید در حافظه تاریخی فوتبال ما باقی خواهد ماند.
"آقا مهدی که من تعمدا کلمه «آقا» را جلوتر از اسم کوچکش میآورم همیشه جنتلمن و آقا بود"
سعید راد، بازیگر در همین روزنامه ابراز نظر کرده که در فوتبال ما امثال مهدویکیا وجودشان تمامنشدنی است. امروز که ستاره ای چون او از فوتبال کناره گرفته باید از خود بپرسیم که واقعا چرا امثال او، علی دایی، علی کریمی، کریم باقری یا ناصرخان حجازی دیگر تکرار نشدند؟
مرتضی احمدی، بازیگر قدیمی نوشته هنوزم هم که هنوز است او با وجود مسنتر بودنش به نسبت خیلی از بازیکنان، یکی از بهترینهای پرسپولیس بود و میتوانست تا مدتها به خوبی ادامه بدهد.
منیژه حکمت کارگردان سینما درباره وداع موشک با مستطیل سبز نوشته: فکر کنم در شرایط این روزگار همهمان مجبور باشیم در هنگامه خداحافظی با سال ۱۳۹۱، با عشقهایمان، با آرزوهایمان و با هر آنچه دوست میداریم هم خداحافظی کنیم. چرخ روزگار این روزها بر وفق مراد نمیچرخد. هیچچیز سرجایش نیست. شما حق داشتید خداحافظی کنید.
شاید این روزها مجبور باشیم یک جشن خداحافظی بزرگ بگیریم و همگی بهطور دستهجمعی با عشق و ایدههایمان وداع کنیم.
باز هم طرح شتابزده انتقال تهرانعلی نوذرپور در مقاله ای در کلیک
شرق با عنوان باز هم شتابزدگی نوشته بحث انتقال پایتخت از تهران سابقه تاریخی دارد. بعد از انقلاب در دو مقطع بحث انتقال پایتخت از تهران مطرح شد. در مطالعه نخست مطالعه چندان عمیق نبود چرا که تهران با مشکلات عدیده ترافیکی و زیستمحیطی مواجه بود و مشکلات تهران آنقدر زیاد بود که بهنظر میرسید قابل اصلاح نیست و تهران نمیتواند به جمعیت زیاد خود خدمترسانی کند و بهواسطه جنگ و عدم رسیدگیها تاسیسات زیربنایی تهران از بین رفته بود و جمعیت هم در حال گسترش و شهر رو به توسعه بود و گفته میشد تهران در حال تبدیل شدن به یک معضل برای کشور است.
نویسنده با اشاره به تحولات بعد از جنگ و شکست دولت اول احمدی نژاد در اعزام مردم تهران به شهرهای دیگر و تخلیه پایتخت نوشته نمیتوان به مساله تهران بدون توجه به آمایش سرزمین پرداخت حل هر یک از این مشکلات بدون توجه به دیگری غیرممکن است. در حال حاضر از یک سو فقدان توجه به آمایش سرزمین و به انحراف کشیدن آن در دولتهای نهم و دهم مشکل ساز شده و از سویی دیگر مرکز ملی آمایش سرزمین که باید بر اساس برنامه چهارم توسعه شکل میگرفت، ایجاد نشده و در حال حاضر مشاهده میکنیم که استاندار خوابنما شده است و به یکباره طرحی را به عنوان علت چنین تصمیمگیری شتابزدهای عنوان میکند که هنوز به تصویب شورای نگهبان نرسیده و تبدیل به قانون نشده است.
نویسنده کارشناس در پایان مقاله خود نظر داده طرح انتقال پایتخت به پرندک اعلام داشته اشتباه است چرا که مشکلات تهران را حل نمیکند و این اتفاق باید با توجه به مسایل کلان کشور و طرحهای آمایش سرزمین محقق شود و پرند انتخاب مناسبی نیست چراکه جزو مجموعه شهری تهران است و مسالهای از مجموعه شهری تهران را حل نمیکند.
"ترکیب دوستداشتنی خصوصیات اخلاقی والای او با بازی چشم نوازش بدون تردید در حافظه تاریخی فوتبال ما باقی خواهد ماند"نباید با خوابنما شدن، اقدامات یکشبه، جلسهای و گرتهای انتقال پایتخت اداری از تهران را پیگیری کرد، آن هم آخر عمر دولتی که تجربه نشان داده اقداماتش چندان کارشناسی شده نیست.
آرایش انتخاباتی و دعوای عموجانمحمدعلی وکیلی در سرمقاله کلیک
ابتکار با اشاره به نزدیک بودن تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اظهار نظر کرده که خواب زمستانی اصلاحطلبان هنوز پایان نیافته است. در این وضعیت متوجه شده اند که شرایط برای پیروزی و هماوردی اش، به حضور حداکثری از طریق معرفی چهرههای نمادی خود میسر میباشد آنان متوجه دو مشکل عمده شده اند اول اینکه بخش مهمی از ارثیه و دارائی گفتمانی شان توسط رقیبان دیرینه مصادره شده به شعارهای پررنگ و لعاب بخشی از اصولگرایان تبدیل شده است. زمان برای باز تعریف گفتمان جدید هم در اختیار ندارند.
این روزنامه تاکید کرده اما با موانع پیش روی اصلاحطلبان همچنان این اصولگرایان هستند که تلاش دارند با دو شیوه به این سرنوشت هشت ساله تداوم ببخشند: شیوه اول همان است که در بالا گفته آمد برخی از آنها پوستین اصلاح طلبی به تن کرده اند و فیگور اصلاح طلبان را به خود گرفته اند این طیف بیشتر در قالب جریان دولت دیده میشود.
ابتکار نوشته بخشی از تمام انرژی سیاسی خود را صرف آرایش ائتلافها میکنند. جالب است که تا کنون ائتلافها شانس جدی در پیروزی نداشته اند.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ تمام ظرفیت اصولگرایان (راست آنروز) بر سر ناطق نوری ائتلاف کردند ولی انتخاب مردم سید محمد خاتمی بود.
پیمان مقدم در ستون طنز کلیک
اعتماد به مسائل روز پرداخته و نوشته: یک تشکل جدید سیاسی ضمن اعلام موجودیت از ۱۱ نفر از شخصیتها دعوت کرد تا نامزد انتخابات ریاستجمهوری شوند. شاید دوستان حواسشان نبوده و چهرههایی مثل آقایان سعید قاسمی، محمدرضا نقدی، وحید جلیلی، مسعود دهنمکی و حسن رحیمپور ازغدی هم نامزد کرده اند. عموجان نگاهی به فهرست انداخته و غریدند: «بیخود مزه نریز. دوستان خواستهاند خیر الموجودین چهرههای اصولگرا وارد عرصه شوند و انتخابات را پر شور کنند. وگرنه ریاست هر کدام از این عزیزان خودش قند مکرر است.
"سعید راد، بازیگر در همین روزنامه ابراز نظر کرده که در فوتبال ما امثال مهدویکیا وجودشان تمامنشدنی است"هر چه هست با توجه به جمیع جهات اصلاحات تقریبا مرده. این را یکطوری در گوشتان فرو کنید.»
طنزنویس جواب داده:چشم عموجان؛ حالا ما هم خیلی بر سر زنده یا مرده بودنش جدل نمیکنیم. تمام این تحرکات ما هم از پس چراغ چشمک زن جناب عسگراولادی بود که به قول آقای اصغرزاده دوستان را ترغیب کرد. حالا فوق فوقش سیدخندان میآید و پشت فیلتر شورای نگهبان میماند و همهچیز ختم به خیر میشود.
اما عموجان فریاد زدند: «په نه په! فکر کردهیی فیلتر شورای نگهبان لایه ازون است که سوراخ شده باشد؟ زهی خیال باطل. تازه به فرض محال هم اگر شورای نگهبان دچار غفلت شود.
سردار قلم که نمرده. جناب شریعتمداری یک نهیب میزند و دوستان حواسشان را جمع و تفریق میکنند. شما از حالا روی همان فلاحیان سرمایهگذاری کنید، سنگینتر هستید. مگر چه عیبی دارد؟ وزیر هاشمی هم که بوده. راست کار خودتان است.
"شاید این روزها مجبور باشیم یک جشن خداحافظی بزرگ بگیریم و همگی بهطور دستهجمعی با عشق و ایدههایمان وداع کنیم"دیگر آخر آخرش جناب روحانی، حرف اضافه هم نباشد. خیرش را ببینید.
ما و میراث ملی شدنروی جلد ضمیمه روزنامه شرق
مهدی افشارنیک در ضمیمه روزنامه کلیک
شرق که به مناسبت سالگرد ملی شدن نفت ایران تهیه شده نوشته نفت ایران ۶۰ سال است ملی شده است. ما هر سال ۲۹ اسفند را به عنوان یک «روز بزرگ» پاس میداریم اما اگر در یک جمله بخواهیم نظرخواهی کنیم که در این روز چه شد، تقریبا دو نکته برجسته میشود. قدم به سوی استقلال و خودکفایی نفتی و قطع ید غارتگر خارجیها. اما پرسش مهم این است که بعد از ۶۰ سال ما امروز میتوانیم بگوییم که در صنعت نفت به خودکفایی رسیدیم؟ ما امروز استقلال داریم و زیر بلیت چشمآبیهایی آفتاب ندیده نیستیم؟
نویسنده پرسیده: آیا میتوانیم بگوییم که در صنعت نفت دنیا به همان اندازه که ذخایر و دارایی زیرزمینی داریم برای خود آقایی میکنیم و چهار راه که نه هشت راه تحولات نفتی و انرژی دنیاییم؟ میتوانیم بگوییم در منطقهای قرار داریم که همسایگانمان برای تهیه گاز و نفت و دیگر اقلام انرژیشان به ما محتاجاند و اگر ما کوچکترین اخمی بکنیم وضعیتشان بالا و پایین میشود؟ میتوانیم بگوییم در بازار جهانی گاز چه خط لوله و چه تولیدات دیگر سهمی به اندازه ذخایرمان به دست آورده ایم؟ در واقع امروز معنی خودکفایی نفتی چیست؟
نویسنده مقاله شرق در نهایت پرسیده: دستاورد ادامهدار «ملی شدن» برای ما چه بود؟ مایی که معتقدیم و تبلیغ هم میکنیم برخورد امروز غربیها با مساله هستهای ما مانند برخوردشان بر سر ملیشدن صنعت نفتمان است.
و «ما» همانطور که آن روزها کمر استعمار را شکستیم، امروز نیز از پس استکبار برمیآییم. حال حداقل در همان بخش نفت دستاورد آن برای امروز چیست؟ یعنی نفت ما ملی است؟ ملی شدن امروز چه جلوهای دارد؟ اینکه توتال و شل و بیپی از ایران بروند و آزادگان ما سالها منتظر تولید ۳۰۰ هزار بشکهای بماند و همین شرکتها بروند آن سوی مرز در عراق و همان میدان را به بهرهبرداری برسانند آیا این نشان «ملی» بودن است؟
چرا مشکل نقدینگی پیدا کردیم؟بهمن آرمان در مقاله ای در ا کلیک
عتماد نوشته مشکل نقدینگی در ایران به سالهای قبل و در اصل به پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۲ برمیگردد؛ سالی که سیستم بانکداری اسلامی جایگزین سیستم بانکی گذشته شد. بر این اساس سیستم جدید انتشار اوراق قرضه که مثل اسفنج در اقتصاد عمل میکند ربوی شناخته شد. اگر نقدینگی را به آب تشبیه کنیم و اوراق قرضه را به اسفنج، اوراق قرضه همان عملی را نسبت به نقدینگی انجام میدهد که اسفنج به آب. حال اوراق قرضه چه کار میکند؟ این اسفنج شروع به جذب نقدینگی میکند و زمانی که نقدینگی در بازار کم است، به این اسفنج فشار وارد میکنند، بنابراین آبی را که جذب کرده، به سیستم اقتصادی برمیگرداند.
"باز هم طرح شتابزده انتقال تهران علی نوذرپور در مقاله ای در کلیک شرق با عنوان باز هم شتابزدگی نوشته بحث انتقال پایتخت از تهران سابقه تاریخی دارد"
نویسنده اقتصاددان در پاسخ به این سئوال که چرا ایران ناچارست پایه پولی و نقدینگی را در سیستم افزایش دهد به ذخایر ارزی کشور برگشته و نوشته عملا منابع مالی کشور به جای اینکه صرف سرمایهگذاری شوند، صرف اقدامهای دیگری شد. بنابراین منابع سرسام آور مالی و تبدیل دلارهای نفتی به ریال، قاعدتا پایه پولی را افزایش داد و با ضریب ۴ نقدینگی جامعه را بالا برد. و همان جا بود که این حساب کاملا متوقف و صندوق توسعه ملی تشکیل شد.
کارتون مهدی عزیزی، اعتماد
مقاله اعتماد نوشته از عملکرد یا موجودی صندوق توسعه ملی تاکنون هیچگونه اطلاعاتی به بیرون ارائه نشده و حتی برپایه اطلاعاتی که من دارم، یک دلار هم گشایش اعتبار برای خرید ماشینآلات و تجهیزات برای سرمایهگذاری به بخش خصوصی پرداخت نشده است. طبیعتا این دلارهای نفتی به ریال تبدیل شده و صرف هزینههای جاری کشور شده؛ به طوری که در سال جاری به علت افزایش شدید هزینههای جاری دولت، بودجه عمرانی کشور فقط در حد ۴ درصد پرداخت شده.
در این جاست که نویسنده ابراز عقیده میکند که سیستم اداری با پرداخت صدقه و عادت دادن مردم به کار نکردن و بردن پولها و دلارهای نفتی بر سر سفرههای مردم، مبلغ دیگری هم به نقدینگی اضافه کرده و بر همین اساس پیش بینی دارد که در نیمههای سال آینده دوباره یک موج تورمی جدیدی را در کشور به وجود میآورد.
پویا جبل عاملی در سرمقاله د کلیک
نیای اقتصاد و در پاسخ به این پرسش که چرا نقدینگی را نمی توان مهار کرد نوشته مشکل تورم و نقدینگی عدم آگاهی نیست. آگاهی وجود دارد، لیک نمیتوان بدان جامه عمل پوشاند.
شاید گمان رود دولت مجبور به انجام افعالی است که نمیتواند از زیر آنها شانه خالی کند. میداند مشکل کسری بودجه است، اما نمیتواند بودجه نهادهای مختلف را به میزان کافی کم کند. میداند درآمدهای آتی وی با وجود فشارهای بینالمللی افت خواهد داشت، اما نمیتواند هزینههای جاری خود را به آن میزان کاهش دهد. نتیجه آن میشود که میبایست با استقراض از بانک مرکزی هزینهها را تامین کند. و همین عامل افزایش نقدینگی میشود.
"نباید با خوابنما شدن، اقدامات یکشبه، جلسهای و گرتهای انتقال پایتخت اداری از تهران را پیگیری کرد، آن هم آخر عمر دولتی که تجربه نشان داده اقداماتش چندان کارشناسی شده نیست"
نویسنده اقتصاددان معتقد است که این تنها بخشی از ماجراست و دولت به طور ذاتی قادر نیست انضباط مالی را رعایت کند. نهادسازی و سازمانسازی مفرط که در بسیاری از اوقات کارهای موازی انجام میدهند و با منطق اقتصادی، به هر طریق در پی کسب بودجه ای بیشتر از دولت هستند، یکی از ریشههای اصلی کسری بودجه و در نهایت رشد نقدینگی و تورم است.
دنیای اقتصاد نوشته در این چارچوب دولت مجبور میشود به سوی کسری بودجه رود، زیرا راه دیگری وجود ندارد. با این وجود، میتوان با برنامهریزی و به سمت یک دولت کارآ حرکت کرد و روند نهادسازی را معکوس کرد. به عبارت دیگر انضباط مالی در بلند مدت دست یافتنی است، به شرطی که دولت بتواند به نهادهای مختلف نشان دهد که برای همه سودمندتر آن است که به سوی کوچکسازی و کارآیی حرکت کند.
تیتر و عکس صفحه اول اعتماد
ناصر فیض در شعر بلندی در ت کلیک
هران امروز سروده: من گاهی باید یه جوری حرفامو بگم/ چون اگر نگم واسه خیلی جاهام ضرر داره
مثلاً ؛ وقتی میان به یک نفر نشون می دن / من باید بگم که لابد اون آدم هنر داره!
من و تو ممکنه بیخبر باشیم از هنرش/ ولی اون از همه چیز، حتی هنر! خبر داره
خیلی باهوشه، میفهمه چایی که شیرین باشه / یه چیز شیرین توشه، که غالباً شکر داره
توی ده از بغل طویلهها که می گذره/ تا صدای خر میاد میفهمه اون تو خر داره
خودکار و فشار میده مغزی که بر میگرده جاش / با کمی فشار به مغزش میگه توش فنر داره
کارتون هادی حیدری، شرق
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران