«رفیق کشی» در تاریکی شب

جوانی که مدعی است دوستش را به خاطر مسائل غیراخلاقی در یک ساختمان نیمه ساز به قتل رسانده است، چگونگی وقوع جنایت را در حضور مقام قضایی تشریح کرد و ارتکاب قتل را پذیرفت.

به گزارش خراسان، این جوان در حالی که حلقه های قانون بر دستانش گره خورده بود و توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی هدایت می شد مقابل ساختمان محل جنایت واقع در شهرک صابر مشهد توقف کرد.

او در حالی که آثار پشیمانی در چهره اش موج می زد به دستور «قاضی موحدی راد» در برابر دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا چگونگی وقوع قتل را توضیح دهد.

قبل از آغاز بازسازی صحنه جنایت، ابتدا کارآگاه نریمانی (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از این پرونده جنایی پرداخت و اقدامات پلیسی انجام شده در این پرونده را توضیح داد.

سپس قاضی ویژه قتل عمد با تفهیم مواد قانونی از متهم خواست تا مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند.

این جوان که وحید نام دارد درباره جزئیات جنایت خود ادعا کرد: آن روز مقتول با خودرو پیکان نزد من آمد و قرار شد با هم دوری بزنیم که چند نفر دیگر از دوستانمان هم همراه ما شدند. «م» (مقتول) رانندگی می کرد و الف (یکی از دوستانمان) در صندلی جلو نشست و من هم با ۲ نفر دیگر در صندلی عقب پیکان نشستیم ولی در مسیر راه آن ۲ نفر که کنار من بودند پیاده شدند و ما ۳ نفری به طرف شهرک صابر رفتیم که سر یکی از کوچه ها «م» خودرو را متوقف کرد و به دوست دیگرمان گفت: ما ۱۰ دقیقه دیگر برمی گردیم. شب بود که با هم وارد ساختمان نیمه ساز شدیم آن جا برق نداشت و به همین خاطر او از نور چراغ گوشی همراهش استفاده می کرد وقتی وارد اتاق آن ساختمان شدیم پتویی هم در  آن جا پهن بود که او سخنان غیراخلاقی به زبان راند من هم که ناراحت شده بودم ناگهان چاقوی او را که کنار گوشی تلفنش بود برداشتم و با آن چند ضربه به او وارد کردم و می ترسیدم او مرا با چاقو بزند به همین خاطر هم ۲ ضربه دیگر به شکمش زدم و پس از آن که او را هل دادم از محل فرار کردم و از بیابان های اطراف به منزلمان رفتم.مقداری پول از مادرم گرفتم و با تعویض لباس هایم فرار کردم اما وقتی کارآگاهان اداره جنایی به منزلمان آمده بودند فهمیدم که شناسایی شده ام. آن شب را به اطراف حرم رفتم و صبح روز بعد هم خودم را به کلانتری معرفی کردم.

«الف» جوان دیگری که سرکوچه منتظر دوستانش ایستاده بود نیز گفت: آن ها که رفتند هر چه تماس گرفتم کسی گوشی را پاسخ نداد اما وقتی به اتفاق دوستان دیگرم به داخل ساختمان رفتیم با پیکر غرق به خون «م» روبه رو شدیم او را داخل پتویی که همان جا پهن بود گذاشتیم و با موتورسیکلت تا یک آژانس تلفنی بردیم و از آن جا او را به بیمارستان فارابی منتقل کردیم ولی او به خاطر شدت ضربات وارده جان خود را از دست داد.

در پی اعترافات صریح متهم، «قاضی موحدی راد» دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب جوان ۱۹ ساله روانه زندان شد تا این پرونده جنایی مراحل دیگر قانونی خود را طی کند