قتل دلخراش پدر به دست پسر معتاد

  اعتماد: ماده مخدر کراک بار ديگر جنايتي هولناک را کليد زد و مصرف آن موجب شد جواني 23 ساله پدرش را به طرز بي رحمانه يي به قتل برساند و سر او را از تنش جدا کند. اين واقعه تکان دهنده در اصفهان رخ داد و متهم که اکنون در بازداشت به سر مي برد، مي گويد با پدرش هيچ مشکل و اختلافي نداشته و فقط به خاطر توهم ناشي از مصرف کراک چنين جنايتي را رقم زده است.       وقوع قتل   ساعت پنج صبح روز جمعه گذشته جواني 23 ساله به نام امين پس از مصرف ماده مخدر کراک دچار توهم شد. او يک قبضه چاقو از آشپزخانه برداشت و سراغ مادر و خواهرهايش رفت و شروع به تهديد آنها کرد. در همين اثنا اکبر پدر خانواده از خواب بيدار شد و اوضاع را وخيم ديد. او که براي بازگرداندن پسرش به زندگي سالم تلاش هاي زيادي کرده بود براي اينکه شرايط بحراني تر نشود و درگيري خونيني به وقوع نپيوندد از منزل خارج شد و به زيرزمين رفت. در اين هنگام امين که متوجه رفتار خود نبود به تعقيب پدرش پرداخت.   مرد مسن در زيرزمين روي يک صندلي نشسته بود که فرزندش به او رسيد و با چاقو ضربه يي به گلويش وارد کرد. خون ناگهان فواره زد و اکبر با خواهش از فرزندش خواست به او کمک کند اما پسر جوان بي اعتنا به التماس هاي پدر تکه شيشه يي به دست گرفت و با آن گلوي اکبر را بريد و سر از تنش جدا کرد.   دقايقي بعد در پي تماس خواهر قاتل با مرکز فوريت هاي پليسي 110، يک واحد گشتي کلانتري 16 اصفهان خود را به خيابان فيض رساند. ماموران پس از ورود به زيرزمين امين را در حالي کنار جنازه پدرش مشاهده کردند که خودزني کرده و سر و صورتش زخمي شده بود. پس از دستگيري قاتل تحقيقات محلي به دستور شاه محمدي بازپرس شعبه 5 دادسراي جنايي اصفهان شروع شد. به گفته اهالي محل اکبر بازنشسته و مردي متدين و معتمد بود و جلسات مذهبي در خانه اش برگزار مي کرد. او دو دختر و دو پسر داشت که يکي از پسران او چندي قبل فوت و پسر ديگرش در دام اعتياد گرفتار شده بود.   گفته هاي قاتل   جوان 23 ساله دو روز بعد از ارتکاب جنايت دليل و انگيزه اين کارش را توضيح داد. او گفت؛ از 16 يا 17 سالگي سيگاري شدم و بعد از آن با تحريک بعضي از دوستانم که اعتياد داشتند شروع به مصرف حشيش کردم و در دوران سربازي به ترياک رو آوردم.   من مي دانستم اعتياد چه بر سرم خواهد آورد براي همين دو بار تصميم به ترک گرفتم و حتي به مراکز ترک اعتياد مراجعه کردم ولي با ورود و رواج مواد مخدر جديد کارم سخت شد. کم کم به مصرف شيشه تمايل پيدا کردم و ديگر نمي توانستم خودم را کنترل کنم. حتي مشاوران هم نمي توانستند کمکي به من بکنند.   متهم به قتل ادامه داد؛ تا وقتي کراک مصرف نکرده بودم شرايطم متفاوت بود. از وقتي به اين ماده مخدر رو آوردم ديگر به حال خودم نبودم. کراک ارزان و در دسترس بود و به همين خاطر بيشتر آلوده شدم. آنقدر روحياتم تغيير کرده بود که خانواده ام متوجه شدند.   امين افزود؛ پدرم مردي نجيب و مهربان بود. او قدرت بدني بالايي داشت و مي توانست با يک مشت به راحتي مرا از پا دربياورد. از وقتي برادرم فوت شد او به شدت به من ابراز علاقه مي کرد و سعي داشت مرا از اعتياد نجات بدهد. او بارها درباره عواقب اعتياد با من صحبت کرد ولي به نصيحت هايش توجهي نداشتم.   پسر 23 ساله درباره وقايع شب قبل از قتل توضيح داد؛ شب مقداري کراک خريدم و به خانه رفتم. نصيحت هاي پدرم باز هم شروع شد. او مرا به آشپزخانه برد و همان حرف هاي هميشگي اش را تکرار کرد و از من خواست با توسل به ائمه اطهار ترک کنم. او حتي نذر کرد صبح روز بعد يک گوسفند قرباني کند و گوشتش را به فقرا بدهد تا بلکه من از دام مواد نجات پيدا کنم.   آن شب گفت وگوي من و پدرم به مشاجره تبديل شد و او تهديد کرد اگر تا صبح براي ترک تصميم جدي نگيرم مرا تحويل پليس مي دهد. پس از آن همه خوابيدند و من شروع به مصرف کراک کردم. باز هم دچار همان حالات وحشتناک شدم و توهم سراغم آمد. نزديک اذان صبح بود که چاقويي برداشتم و به تهديد مادر و خواهرهايم پرداختم.   پدرم در حالي که مي توانست با يک ضربه مرا از بين ببرد براي جلوگيري از درگيري به زيرزمين رفت. او مي توانست مرا کتک بزند يا حتي بکشد اما از خودش هيچ دفاعي نکرد و من در زيرزمين با چاقو ضربه يي به او زدم و بعد با يک تکه شيشه وي را کشتم.