اخبار ماحسون

قسمت نوزده گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت نوزده 19Çukur Serial Part ۱۹ گودال 34_2 علیچو در یک بیمارستان روانی بستری شده است. شخصی برایش هرچند وقت یک بار کاسه ای سوپ می آورد و او را که فراموشی گرفته و دیگر کمتر کسی یادش هست را خوشحال می کند. کمال سعی می کند... کمال سعی می کند نگذارد تا ماحسون فریده را با خود ببرد

قسمت بیست گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست 20Çukur Serial Part ۲۰ گودال 34_3 کمال که روی کمک یاماچ حساب باز کرده، فریده را که همراه دو نفر دیگر از بره های ناقلا است را دنبال می کند و سپس به یاماچ خبر می دهد که خودش را برساند. یاماچ می آید و... ماحسون و چتو هم از دور این صحنه را می بینند و از موفقیتشان خوشحال می شوند

قسمت بیست و یک گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست و یک 21Çukur Serial Part ۲۱ گودال 1_34 ما بره های سیاهیم، توی کل گله اول متوجه وجود ما میشن! بعد از گذشت چند ماه، محله گودال دیگر مثل سابق نیست. محله پر شده از روسپی ها و کارهای خلاف به راحتی همه جا به... نوجوانی که چند نفر به دنبالش هستند با ماحسون برخورد می کند

قسمت بیست و دو گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست و دو 22Çukur Serial Part ۲۲ گودال قسمت 35_1 جومالی روی زخم های یاماچ مرهم می گذارد و آرام اشک می ریزد. وارتلو در کوچه ها سرگردان است که عده ای به او حمله می کنند و هرچه دارد را می دزدند. وقتی یکی از... وقتی از خانه بیرون می رود و ماحسون او را می گیرد و با چکش روی دست او می کوبد

قسمت بیست و سه گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست و سه 23Çukur Serial Part ۲۳ گودال قسمت ۳۵-۲ جلاسون از مادرش می خواهد که نگذارد آکشین بیرون از خانه برود. مادرش می گوید: «به من ربطی نداره. هرکی میخواد بیاد مواظبش باشه. » جلاسون می گوید: «کسی نمونده. فقط من و تو اونیم! »... آن شخص از طرف ماحسون برای پیدا کردن سنا فرستاده شده است

قسمت بیست و چهار گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست و چهار 24Çukur Serial Part ۲۴ گودال ۳۵-۳ در زمین فوتبال همه جمع شده اند و ماحسون پیرمردی را از بین جمعیت انتخاب می کند و جلو می برد. ارسوی با صدای بلند رو به جمعیت می گوید: «ما به شما اجازه دادیم اینجا زندگی...    سریال گودال قسمت بیست و چهار 24Çukur Serial Part ۲۴ گودال ۳۵-۳ در زمین فوتبال همه جمع شده اند و ماحسون پیرمردی را از بین جمعیت انتخاب می کند و جلو می برد

قسمت بیست و پنج گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست و پنج 25Çukur Serial Part ۲۵ گودال قسمت ۳۶-۱ یاماچ به سراغ علیچو می رود و می گوید: «رفتم مرکز فرماندهی آکنب برای پیدا کردن فرمانده ای که همیشه میگیش. سعیمو کردم پیداش کنم. ولی نه تنها اونو پیدا نکردم، تورو هم پیدا نکردم. اسمت... » ماحسون متعجب از تصمیم او می گوید که قصدش چیست اما چتو می گوید

قسمت بیست و شش گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست و شش 26Çukur Serial Part ۲۶ گودال قسمت ۳۶-۲ عمو به دیدن ادریس می رود و در مورد شخصی می گوید که به بازار آمده و ملت را اذیت می کند و به خصوص دوستش را که هرچه پول داشته داده و لیمو خریده اما... چتو و ماحسون با هم درمورد موادی که برای بلغاری ها باید تولید بکنند بحث می کنند

قسمت بیست و هفت گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست و هفت 27Çukur Serial Part ۲۷ گودال ۳۶-۳ چتو از ماحسون می خواهد که وقتی یاماچ و جومالی را دید همانجا بکشدشان و دفنشان هم کند. سنا به دیدن ادریس و سلطان می رود. ادریس با دیدن او متعجب و خوشحال می شود اما سلطان...    سریال گودال قسمت بیست و هفت 27Çukur Serial Part ۲۷ گودال ۳۶-۳ چتو از ماحسون می خواهد که وقتی یاماچ و جومالی را دید همانجا بکشدشان و دفنشان هم کند

قسمت بیست و هشت گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت بیست و هشت 28Çukur Serial Part ۲۸ گودال ۳۷-۱ یاماچ وارتلو را به خانه امن می آورد اما کمال و جومالی به بودن او در کنارشان اعتراض می کنند و یاماچ فقط می گوید: «به بودنش نیاز داریم. » وارتلو که این حرف ها را شنیدن... چتو مشغول شماردن پول هایی است که از فروش مواد به دست آورده اند اما ماحسون می گوید